بهمنگانبهمنگان، یکی از جشنهای بزرگ و کهن ایرانی پیش و پس از اسلام میباشد. ۱ - نامگذاریدر ایران باستان روز دوم هرماه، بهمن نامیده میشد و روز بهمن از ماه بهمن را که بهمنگان، یا بَهْمَنْجَنه، بَهْمَنْجه، بَهْمَنْچَنه میخواندند، جشن میگرفتند. [۲]
ابوریحان بیرونی، التفهیم، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۳]
شهمردان بن ابیالخیر، روضةالمنجمین، ج۱، ص۳۷، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۴]
زکریا قزوینی، عجایبالمخلوقات، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
[۵]
ابراهیم پورداود، تفسیر بر خرده اوستا، ج۱، ص۲۰۹، تهران، ۱۳۴۷ش.
دربرخی از منابع، مانند نخبةالدهر و فرهنگ قوّاس به خطا نخستین روز بهمنماه را که به نام اورمزد (= اهورمزدا) خوانده میشود، بهمنجنه و عید دانستهاند. [۶]
محمد دمشقی، نخبةالدهر، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷، بیروت، ۱۹۸۸م.
[۷]
مبارک شاه مرورودی، فرهنگ قواس، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۵۳ش.
ایرانیان تا چند قرن پس از اسلام و تا پیش از حمله مغول بهمنگان را جشن میگرفتند.واژه بهمنجنه، بهمنگان (= بهمن + گان، پسوند نسبت) در ایران عصر اسلامی هم به همان معنای بهمنگان به کار میرفت. [۸]
Iranica، ج۳، ص۴۹۹، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک).
[۹]
هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ج۱، ص۶۸۲-۶۸۴، تهران، ۱۳۷۱ش.
برخی نیز در توجیهی عامیانه بخش دوم واژه بهمنجنه را معرب «چنه» و آن را مخفف «چینه» (مشتق از چیدن) دانسته، و گفتهاند: کلمه بهمنجنه از بهمن، نام گیاهی که در بهمن ماه و زمستان میروید و گل سرخ و سفید میدهد [۱۰]
عباس زریاب، تعلیقات بر الصیدنة، ج۱، ص۱۳۷.
و جنه یا چنه، به معنی «چیدن گل» در بهمنماه ترکیب یافته است. [۱۱]
عبدالرشید تتوی، فرهنگ رشیدی، ج۱، ص۳۶۵، به کوشش محمد، عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
[۱۲]
محمدپادشاه آنندراج، به کوشش محمد دبیرسیاقی، ج۱، ص۸۱۶، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۱۳]
محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، ج۱، ص۷۸۳، تهران، ۱۳۶۲ش.
این وجه اشتقاق هیچ توجیه علمی و زبانشناختی ندارد. [۱۴]
محمد دبیرسیاقی، «بهمنجنه»، ج۱، ص۴۵۶-۴۵۷، جلوه، تهران، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۱.
۲ - دیگ بهمنجهایرانیان در این روز، مراسم خاصی برپا میداشتند؛ مثلاً دیگ آشی موسوم به «دیگ بهمنجه» بار میگذاشتند و در آن همهگونه غلات، حبوبات، سبزیهای خوراکی و گوشتهای حلال میریختند. [۱۵]
ابوریحان بیرونی، التفهیم، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۶]
عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۷]
محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش.
به نوشته گردیزی [۱۸]
عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
بنابر رسم عجمیان «اندر این روز دیگی بپزند و از همه نباتها و دانگوها و تخمها و گوشتهای هر حیوانی اندرو کنند... و به هر جای بفروشند». «دانگو» نوعی غله، و نیز آشی ۷ دانه مرکب از نخود و باقلا و عدس جز آن است. [۱۹]
محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، ج۲، ص۸۲۰، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش.
امروزه نشانهای از برگذاری جشن بهمنگان در میان غیر زردشتیان دیده نمیشود. با این حال، برخی آش موسوم به ابودردا یا «هفت دنگاره» را که در ایام محرم و صفر، در نقاطی از ایران (مثلاً در کازرون) تهیه میشود، همان آش بهمنجه دانستهاند [۲۰]
حسن حاتمی، «بهمنجنه، ج۱، ص۴۸۰، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپن»، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س۱۳، شم ۶ و۷.
احتمالاً بخش نخست واژه «دُنگاره» (دُنگ یا دانگ به معنای دانه) صورت محلی کلمه «دانگو» ست که گردیزی [۲۱]
عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
به آن اشاره کرده است. برخی از منابع به پرهیز زردشتیان از کشتار و خوردن گوشت در بهمن روز اشاره کردهاند. [۲۲]
جمشید سروشیان، فرهنگ بهدینان، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۲۳]
Boyce, M, A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, ۱۹۷۷، ج۱، ص۸۹.
۳ - گیاه بهمناز آداب دیگر این جشن خوردن گیاه بهمن دراین روز بوده است که احتمالاً میبایست نماد گیاهی این امشاسپند بر روی زمین باشد. [۲۴]
علی بلوکباشی، یادداشتهای منتشر نشده.
برخی گل بهمن سرخ و سفید، [۲۵]
ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائقالادویة، ج۱، ص۱۶۶، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۲۶]
ربیع اخوینی، هدایةالمتعلمین، ج۱، ص۵۱۱، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.
و برخی دیگر ریشه گیاه بهمن سرخ و سفید را از گیاهان دارویی که طبیعتی گرم و خشک داشته، میدانند و احتمال دادهاند کلمه بهن فرانسوی، مأخوذ از بهمن است. [۲۷]
عباس زریاب، تعلیقات بر الصیدنة، ج۱، ص۱۳۷.
[۲۸]
ابراهیم پورداود، تعلیقات بر یشتها، ج۱، ص۹۰، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۵۶ش.
در روز جشن بهمنگان، بهمن سرخ و سفید را در آش میریختند و میخوردند و دمکرده آن را مینوشیدند. گاهی بهمن خشک را میکوبیدند و گرد آن را بر روی غذا میریختند و یا با شکر مخطوط میکردند و میخوردند. [۲۹]
عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۳۰]
شهمردان بن ابیالخیر، روضةالمنجمین، ج۱، ص۳۷، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، ۱۳۶۸ش.
ایرانیان عقیده داشتند که خوردن شیر تازه با بهمن سپید در بامداد روز بهمنگان، حافظه را تقویت میکند و فراموشی را میزداید و مردم را از چشم بد و بدیها محفوظ میدارد. [۳۱]
ابوریحان بیرونی، التفهیم، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۳۲]
عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
به گزارش محمدبن هندوشاهنخجوانی افشاندن بهمن سرخ و سفید برسرمردم در روز جشن مرسوم بوده است. [۳۳]
محمد نخجوانی، بن هندوشاه، ج۱، ص۲۶۶، صحاحالفرس، به کوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، ۱۳۵۵ش.
۴ - رسومی دیگراز دیگر رسوم این روز، رفتن به کوه و دشت و چیدن بهمن سرخ و سپید و گیاهان دارویی دیگر و تهیه روغن از گیاه بهمن و دانههای گیاهی دیگر و بخوردادن و دوددادن گیاهان معطر و گندزدا در فضاهای خانه را باید یاد کرد. [۳۴]
زکریا قزوینی، عجایبالمخلوقات، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
[۳۵]
محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۳۶]
هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ج۱، ص۶۸۲-۶۸۴، تهران، ۱۳۷۱ش.
نوشیدن شیر با اسفند (اسپند) و به رشته کشیدن دانههای اسفند و خوردن تره، ماهی و ماست، پوشیدن جامه نو و پیراهن و چیدن مو و ناخن را در روز بهمن و جشن بهمنگان نیکو دانستهاند. [۳۷]
اسدی طوسی، لغت فرس، ج۱، ص۴۷۲، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۹ش.
[۳۸]
زکریا قزوینی، عجایبالمخلوقات، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
[۳۹]
محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، ج۱، ص۳۲۹، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۴۰]
عبدالامیرسلیم، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، یاسی روزه در حدیث شیعه»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرابادگان، تبریز، ۱۳۵۳ش، س۲۶، شم ۱۱۱.
در برخی از متون اسلامی به ازدواج، سفر و بازگشت از سفر، خرید و فروش و حاجت طلبیدن از خدا در این روز سفارش میکنند. [۴۱]
محمد فیض کاشانی، «رساله نوروز و سی روز ماه»، ج۱، ص۲۶۶، مجموعه مقالات محمد معین، به کوشش مهدخت معین، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۲.
[۴۲]
عبدالامیرسلیم، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، یاسی روزه در حدیث شیعه»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرابادگان، تبریز، ۱۳۵۳ش، س۲۶، شم ۱۱۱.
۵ - بزرگداشتشاهان و بزرگان این جشن را باشکوه و تشریفات ویژهای برگذار میکردند. [۴۳]
هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ج۱، ص۶۸۲-۶۸۴، تهران، ۱۳۷۱ش.
شعرایی مانند فرخی سیستانی، [۴۴]
علی فرخی سیستانی، دیوان، ج۱، ص۳۵۴، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
منوچهری دامغانی، [۴۵]
۸۶، احمد منوچهری دامغانی، ج۱، ص۶۸، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
مختاری غزنوی، [۴۶]
عثمان مختاری غزنوی، دیوان، ج۱، ص۵۰۹، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۴۱ش.
مسعود سعد، [۴۷]
مسعود سعد سلمان، دیوان، ج۱، ص۶۵۹، به کوشش غلامرضا رشید یاسمی، تهران، ۱۳۱۸ش.
عمعق بخارایی [۴۸]
شهابالدین عمعق بخارایی، دیوان، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۹ش.
و انوری [۴۹]
محمد انوری، دیوان، ج۱، ص۴۱۵، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۶۴ش.
به بهمنگان و جشن و مراسم آن اشاراتی دارند. امروزه برگذاری این جشن به صورت گذشته حتیٰ نزد زردشتیان هم چندان معمول نیست. با این حال، بهمنروز نزد آنان همچنان عزیز است و روز «نابُر» (= نبریدن سرحیوان) خوانده میشود و سنت دیرینه نکشتن حیوان و نخوردن گوشت را اغلب نگاه میدارند. [۵۰]
جمشید سروشیان، فرهنگ بهدینان، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۵۱]
اردشیر آذرگشسب، آیین برگذاری جشنهای ایران باستان، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۵۲]
Boyce, M, A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, ۱۹۷۷، ج۱، ص۸۹-۹۰.
برخی از زردشتیان ایران در روز بهمن هر ماه به ویژه در جشن بهمنگان سفره بهمن امشاسپند میگسترند و آن را با خوراکیهای گوناگون از جمله نان پنیر و پشمک [۵۳]
مهوش سروشیان، «خوراکیهای آیینی و سنتی زرتشتیان در ایران»، ج۱، ص۶۴۶، سروش پیرمکان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۸۱ش.
میآرایند. برخی حتیٰ گاه مرغ بریان هم برسر سفره مینهند که این کار اعتراض بزرگان این دین را برانگیخته است. [۵۴]
اردشیر آذرگشسب، آیین برگذاری جشنهای ایران باستان، ج۱، ص۲۸-۲۹، تهران، ۱۳۴۹ش.
طی سده گذشته پارسیان (زردشتیان هند) نیز جشن بهمنگان را با شکوه بسیار برگذار میکردهاند و این جشن در کنار فروردینگان از جمله محبوبترین جشنهای آنان بوده است. [۵۵]
ابراهیم پورداود، تفسیر بر خرده اوستا، ج۱، ص۲۰۹، تهران، ۱۳۴۷ش.
[۵۶]
Moultion, J H, The Treasure of the Magi, London, ۱۹۱۷، ج۱، ص۶۸.
۶ - فهرست منابع(۱) اردشیر آذرگشسب، آیین برگذاری جشنهای ایران باستان، تهران، ۱۳۴۹ش. (۲) محمدپادشاه آنندراج، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش. (۳) ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائقالادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۴) ربیع اخوینی، هدایةالمتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش. (۵) محمد انوری، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۶۴ش. (۶) محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش. (۷) علی بلوکباشی، یادداشتهای منتشر نشده. (۷) ابوریحان بیرونی، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۸) علی بلوکباشی، الصیدنة، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۰ش. (۹) ابراهیم پورداود، تفسیر بر خرده اوستا، تهران، ۱۳۴۷ش. (۱۰) ابراهیم پورداود، تعلیقات بر یشتها، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۱۱) حسن حاتمی، «بهمنجنه، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپن»، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س۱۳، شم ۶ و۷. (۱۲) محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، تهران، ۱۳۶۲ش. (۱۳) محمد دبیرسیاقی، «بهمنجنه»، جلوه، تهران، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۱. (۱۴) محمد دمشقی، نخبةالدهر، بیروت، ۱۹۸۸م. (۱۵) هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، ۱۳۷۱ش. (۱۶) عباس زریاب، تعلیقات بر الصیدنة. (۱۷) جمشید سروشیان، فرهنگ بهدینان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۳۵ش. (۱۸) مهوش سروشیان، «خوراکیهای آیینی و سنتی زرتشتیان در ایران»، سروش پیرمکان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۸۱ش. (۱۹) عبدالامیرسلیم، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، یاسی روزه در حدیث شیعه»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرابادگان، تبریز، ۱۳۵۳ش، س۲۶، شم ۱۱۱. (۲۰) شهمردان بن ابیالخیر، روضةالمنجمین، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، ۱۳۶۸ش. (۲۱) شهابالدین عمعق بخارایی، دیوان، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۹ش. (۲۲) علی فرخی سیستانی، دیوان، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش. (۲۳) عبدالرشید تتوی، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد، عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش. (۲۴) محمد فیض کاشانی، «رساله نوروز و سی روز ماه»، مجموعه مقالات محمد معین، به کوشش مهدخت معین، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۲. (۲۵) زکریا قزوینی، عجایبالمخلوقات، بیروت، ۱۹۶۰م. (۲۶) عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش. (۲۷) اسدی طوسی، لغت فرس، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۹ش. (۲۸) عثمان مختاری غزنوی، دیوان، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۴۱ش. (۲۹) مبارک شاه مرورودی، فرهنگ قواس، تهران، ۱۳۵۳ش. (۳۰) مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش غلامرضا رشید یاسمی، تهران، ۱۳۱۸ش. (۳۱) احمد منوچهری دامغانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش. (۳۲) محمد نخجوانی، بن هندوشاه، صحاحالفرس، به کوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، ۱۳۵۵ش. (۳۳) Boyce, M, A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, ۱۹۷۷. (۳۴) Iranica، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک). (۳۵) Moultion, J H, The Treasure of the Magi, London, ۱۹۱۷. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهمنگان»، شماره۵۲۸۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|