زمان تقریبی مطالعه: 39 دقیقه
 

تاریخ امت‌ها (قرآن)





قرآن کریم در مورد ظهور و سقوط امتهای فراوان در گذر تاریخ نمونه هایی را بیان می فرماید که در ذیل به آنها اشاره می شود.


۱ - عاقبت مکذبین



«قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبین» پیش از شما، سنتهایی وجود داشت (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود سرنوشتهایی داشتند؛ که شما نیز؛ همانند آنرا دارید) پس در روی زمین ، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟.
«ولقد استهزئ برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزءون• قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عـقبة المکذبین» و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند• ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید نعمتی را که خدا به شما بخشیده بیاد آورید، آن زمان که جمعی (از دشمنان) قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بر دارند) اما خدا دست آنها را از شما باز داشت، از خدا بپرهیزید، و مومنان باید تنها بر خدا توکل (و تکیه) کنند. (با این حال نگران نباش) جمعی از پیامبران پیش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره میکردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهی بر آنها نازل شد)•بگو روی زمین گردش کنید، سپس بنگرید سرانجام آنها که آیات الهی را تکذیب می‌کردند چه شد؟
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بـایـت ربهم فاهلکنـهم بذنوبهم...» این (درست) به حال فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند می‌ماند که آیات پروردگارشان را تکذیب کردند و ما هم به خاطر گناهانشان آنها را هلاک نمودیم فرعونیان را غرق کردیم و همه این گروهها ظالم (و ستمگر) بودند.
«ولقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطغوت فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلــلة فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبین» ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید خداوند گروهی را هدایت کرد، و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت پس در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود؟.
«وقوم نوح لما کذبوا الرسل اغرقنـهم وجعلنـهم للناس ءایة واعتدنا للظـلمین عذابا الیما• و عادا وثمودا واصحـب الرس وقرونا بین ذلک کثیرا• و کلا ضربنا له الامثـل وکلا تبرنا تتبیرا» و قوم نوح را هنگامی که تکذیب رسولان کردند غرق نمودیم، و آنها را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم، و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساختیم• (همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهی که درخت صنوبر را میپرستیدند) و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند هلاک کردیم• و برای هر یک از آنها مثلها زدیم و (چون سودی نداد) هر یک از آنها را در هم شکستیم و هلاک کردیم.
«کذبت قبلهم قوم نوح و عاد وفرعون ذو الاوتاد• وثمود وقوم لوط واصحـب لــیکة اولـئک الاحزاب• ان کل الا کذب الرسل فحق عقاب» قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند• و قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه ( قوم شعیب )، اینها احزابی بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند)• هر یک از این گروهها رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنها تحقق یافت.
«وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة و انا علی ءاثـرهم مقتدون• فانتقمنا منهم فانظر کیف کان عـقبة المکذبین» همین گونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و به آثار آنها اقتدا می‌کنیم• ... • لذا ما از آنها انتقام گرفتیم بنگر پایان کار تکذیب کنندگان چگونه بود.
«کذبت قبلهم قوم نوح و اصحـب الرس و ثمود• و عاد وفرعون واخون لوط• و اصحـب الایکة و قوم تبع کل کذب الرسل فحق وعید» پیش از آنها قوم نوح و اصحاب الرس (قومی که در یمامه زندگی می‌کردند و پیامبری بنام حنظله داشتند) و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند• و همچنین قوم عاد و فرعون و قوم لوط• و اصحاب الایکه (قوم شعیب) و قوم تبع (که در سرزمین یمن زندگی می‌کردند) هر یک از آنها فرستادگان الهی را تکذیب کردند و وعده عذاب درباره آنها تحقق یافت.

۲ - عاقبت گناهکاران



«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السمآء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنا ءاخرین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم.
«وکم من قریة اهلکنـها فجآءها باسنا بیـتا او هم قآئلون» چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوان) هلاک کردیم، و عذاب ما شب هنگام یا در روز هنگامی که استراحت کرده بودند به سراغشان آمد.
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کفروا بـایـت الله فاخذهم الله بذنوبهم ان الله قوی شدید العقاب» (حال این گروه مشرکان) همانند حال نزدیکان فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودند، آنها آیات خدا را انکار کردند خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد، خداوند قوی و کیفرش شدید است.
«واذا اردنآ ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرنـها تدمیرا• وکم اهلکنا من القرون من بعد نوح...» و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم نخست اوامر خود را برای مترفین آنها ثروتمندان مست شهوت ) بیان می‌داریم سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند آنها را شدیدا درهم می‌کوبیم• چه بسیار مردمی که در قرون بعد از نوح زندگی می‌کردند (و طبق همین سنت ) آنها را هلاک کردیم، و کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت بر آن بیناست.
«وان من قریة الا نحن مهلکوها قبل یوم القیـمة...» هر شهر و آبادی را پیش از روز قیامت هلاک می‌کنیم یا (اگر گناهکارند) به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت، این در کتاب الهی ( لوح محفوظ ) ثبت است.
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بـایـتنا فاخذهم الله بذنوبهم...» (عادت آنان در انکار و تحریف حقایق،) همچون عادت آل فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند، و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت، و خداوند، شدید العقاب است.

۳ - عاقبت ظالمین



«فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابوب کل شیء حتی اذا فرحوا بمآ اوتوا اخذنـهم بغتة فاذا هم مبلسون• فقطع دابر القوم الذین ظـلموا والحمد لله رب العــلمین» هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام همه مایوس شدند (و درهای امید به روی آنها بسته شد! ) • و (به این ترتیب) دنباله (زندگی) جمعیتی که ستم کرده بودند قطع شد و ستایش مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است.
«ولما جآء امرنا نجینا شعیبا والذین ءامنوا معه برحمة منا واخذت الذین ظـلموا الصیحة فاصبحوا فی دیـرهم جـثمین» و هنگامی که فرمان ما فرا رسید شعیب و آنها را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات دادیم و آنها را که ستم کردند صیحه (آسمانی) فرو گرفت و در دیار خود به رو افتادند (و مردند).
«فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیة ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا منهم واتبع الذین ظـلموا مآ اترفوا فیه وکانوا مجرمین• وما کان ربک لیهلک القری بظلم واهلها مصلحون» چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند، مگر اندکی از آنها که نجاتشان دادیم و آنها که ستم می‌کردند از تنعم و تلذذ پیروی کردند و گناهکار بودند (و نابود شدند)• و چنین نبود که پروردگارت آبادیها را به ظلم و ستم نابود کند در حالی که اهلش در صدد اصلاح بوده باشند.
«الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بمآ ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننآ الیه مریب• وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنآ او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظـلمین• ولنسکننکم الارض من بعدهم ذلک لمن خاف مقامی وخاف وعید» آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا ) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم• کسانی که کافر شدند به پیامبران خود گفتند ما قطعا شما را از سرزمین خود اخراج خواهیم کرد، مگر اینکه به آئین ما بازگردید، در اینحال پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که من ظالمان را هلاک می‌کنم• و شما را در زمین بعد از آنها سکونت خواهیم بخشید، این (موفقیت) برای کسی است که از مقام ( عدالت ) من بترسد و از عذاب (من) بیمناک باشد.
«وتلک القری اهلکنـهم لما ظـلموا وجعلنا لمهلکهم موعدا» اینها شهرها و آبادیهائی است (که ویرانه هایش را با چشم می‌بینید) ما آنها را به هنگامی که ستم کرده‌اند هلاک کردیم و (در عین حال) برای هلاکتشان موعدی قرار دادیم.
«ولما جاءت رسلنا ابرهیم بالبشری قالوا انا مهلکوا اهل هـذه القریة ان اهلها کانوا ظــلمین» هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) به سراغ ابراهیم با بشارت (به تولد فرزند برای او) آمدند، گفتند: ما اهل این شهر و آبادی را (اشاره به شهرهای قوم لوط) هلاک خواهیم کرد چرا که اهل آن ستمگرند.
«وان یکذبوک فقد کذبت قبلهم قوم نوح وعاد وثمود• وقوم ابرهیم وقوم لوط• و اصحـب مدین و کذب موسی فاملیت للکـفرین ثم اخذتهم فکیف کان نکیر• فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطلة وقصر مشید• وکاین من قریة املیت لها وهی ظالمة ثم اخذتها والی المصیر» اگر ترا تکذیب کنند (امر تازه‌ای نیست) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند• و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط• و اصحاب مدین (قوم شعیب) و نیز (فرعونیان) موسی را تکذیب کردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، دیدی چگونه عمل آنها را شدیدا انکار کردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم)• چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع• ... • و چه بسیار شهرها و آبادیها که به آنها مهلت دادم در حالی که ستمگر بودند (اما از این مهلت برای اصلاح خویش استفاده نکردند) سپس آنها را گرفتم، و همه به سوی من باز می‌گیردند.
«وانه اهلک عادا الاولی• وثمودا فما ابقی• وقوم نوح من قبل انهم کانوا هم اظـلم واطغی» (و آیا به انسان نرسیده است که در کتب انبیای پیشین آمده) که خداوند قوم «عاد نخستین» را هلاک کرد؟• و همچنین « قوم ثمود » را، و کسی از آنها را باقی نگذارد• و نیز قوم نوح را پیش از آنها، چرا که آنها از همه ظالمتر و طغیانگرتر بودند.

۴ - عاقبت کافران



«تلک القری نقص علیک من انبآئها...» اینها آبادیهائی است که اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم آنها (چنان لجوج بودند که) به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند ایمان نمی‌آوردند اینچنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه حس تشخیص را از آنها سلب می‌کند).
«فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء فبعدا للقوم الظـلمین• ثم انشانا من بعدهم قرونا ءاخرین• ماتسبق من امة اجلها وما یستـخرون• ثم ارسلنا رسلنا تترا کل ما جاء امة رسولها کذبوه فاتبعنا بعضهم بعضا وجعلنـهم احادیث فبعدا لقوم لایؤمنون» سرانجام صیحه آسمانی آنها را به حق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاک بر سیلاب قرار دادیم دور باد از رحمت خدا قوم ستمگر• سپس اقوام دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم• هیچ امتی بر اصل و سر رسید حتمیش پیشی نمی‌گیرد و از آن نیز تاءخیر نمی‌کند• سپس رسولان خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم، هر زمان رسولی برای ( هدایت ) قومی می‌آمد او را تکذیب می‌کردند ولی ما این امتهای سرکش را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم و آنها را احادیثی قرار دادیم (چنان محو شدند که تنها نام و گفتگوئی از آنها باقی ماند) دور باد از رحمت خدا قومی که ایمان نمی‌آورند.
«کذلک ارسلنـک فی امة قد خلت من قبلهآ امم لتتلوا علیهم الذی اوحینآ الیک وهم یکفرون بالرحمـن قل هو ربی لا الـه الا هو علیه توکلت والیه متاب» همانگونه (که پیامبران پیشین را فرستادیم) تو را به میان امتی فرستادیم که پیش از آنها امتهای دیگری آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحی نموده‌ایم بر آنها بخوانی در حالی که آنها به رحمان (خداوندی که رحمتش همگان را فرا گرفته) کفر می‌ورزند بگو او پروردگار من است، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و بازگشتم به سوی او است.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم دمر الله علیهم وللکـفرین امثــلها» آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چه شد؟ خداوند آنها را هلاک کرد، و برای کافران امثال این مجازاتها خواهد بود.
«الم یاتکم نبؤا الذین کفروا من قبل فذاقوا وبال امرهم ولهم عذاب الیم» آیا خبر کسانی که قبل از شما بودند به شما نرسیده است که چگونه طعم گناهان بزرگ خود را چشیدند، و عذاب دردناک برای آنها است؟ .

۵ - عاقبت منذرین



«.. وجعلنـهم خلـئف واغرقنا الذین کذبوا بـایـتنا فانظر کیف کان عـقبة المنذرین» اما آنها او را تکذیب کردند و ما او و کسانی را که با او در کشتی بودند نجات دادیم، آنها را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق نمودیم پس ببین عاقبت کار آنها که انذار شدند (و به انذار الهی اهمیت ندادند) چگونه بود؟ .
«فانظر کیف کان عـقبة المنذرین» بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود؟.

۶ - عاقبت دشمنی با پیامبران



«ویـقوم لایجرمنکم شقاقی ان یصیبکم مثل مآ اصاب قوم نوح او قوم هود او قوم صــلح وما قوم لوط منکم ببعید» و‌ای قوم من دشمنی و مخالفت با من سبب نشود که شما بهمان سرنوشتی که قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح گرفتار شدند گرفتار شوید، و قوم لوط از شما چندان دور نیست.
«کذبت قبلهم قوم نوح والاحزاب من بعدهم وهمت کل امة برسولهم لیاخذوه وجـدلوا بالبـطـل لیدحضوا به الحق فاخذتهم فکیف کان عقاب» پیش از آنها قوم نوح و اقوامی که بعد از آنها آمدند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند، و هر امتی توطئه‌ای چید که پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد) و برای محو حق به مجادله باطل دست زدند، اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم) ببین عذاب الهی چگونه بود؟.

۷ - عبرت از عاقبت گذشتگان



«ذلک من انبآء القری نقصه علیک منها قآئم وحصید» این از خبرهای شهرها و آبادیهاست که ما برای تو باز گو می‌کنیم، که بعضی (هنوز) بر پا هستند و بعضی درو شده‌اند (و از میان رفته‌اند).
«ومآ ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم من اهل القری افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم...» و ما نفرستادیم پیش از تو جز مردانی از اهل شهرها که وحی به آنها می‌کردیم، آیا (مخالفان دعوت تو) سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است، آیا فکر نمی‌کنید؟.
«ومآ اهلکنا من قریة الا ولها کتاب معلوم» ما ( اهل ) هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند.
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن...» چه بسیار اقوام (بیایمان و گنهکاری) را قبل از آنها هلاک کردیم آیا احدی از آنها را احساس میکنی یا کمترین صدائی از آنان می‌شنوی.
«قال فما بال القرون الاولی• قال علمها عند ربی فی کتـب لایضل ربی ولاینسی» گفت: پس تکلیف پیشینیان ما چه خواهد شد؟• گفت: آگاهی مربوط به آنها نزد پروردگار من در کتابی ثبت است پروردگار من هرگز گمراه نمی‌شود و فراموش نمی‌کند.
«ولقد ءاتینا موسی الکتـب من بعد ما اهلکنا القرون الاولی بصائر للناس وهدی ورحمة لعلهم یتذکرون• ولـکنا انشانا قرونا فتطاول علیهم العمر وما کنت ثاویا فی اهل مدین تتلوا علیهم ءایـتنا ولـکنا کنا مرسلین» ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آن که اقوام قرون نخستین را هلاک کردیم، کتابی که برای مردم بصیرت آفرین بود و مایه هدایت و رحمت، تا متذکر شوند• ... • ولی ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق کردیم، اما زمانهای طولانی بر آنها گذشت (و آثار انبیاء از دلها محو شد، لذا تو را با کتاب آسمانیت فرستادیم). تو هرگز در میان مردم مدین اقامت نداشتی تا آیات ما را به دست آوری و برای آنها (مشرکان مکه) بخوانی، ولی ما بودیم که تو را فرستادیم (و این اخبار را در اختیارت قرار دادیم).
«اولم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم...» آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که افراد زیادی را که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم؟ اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه می‌روند، در این آیاتی است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک او) آیا نمی‌شنوند؟.
«الم یروا کم اهلکنا قبلهم من القرون انهم الیهم لایرجعون» آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنها (به خاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی‌گردند.
«وقال الذی ءامن یـقوم انی اخاف علیکم مثل یوم الاحزاب• مثل داب قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم وما الله یرید ظـلما للعباد» آن مرد با ایمان گفت: ‌ای قوم من، من بر شما از روزی همانند روز (عذاب) اقوام پیشین خائفم• از عادتی همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنها بودند (از شرک و کفر و طغیان) می‌ترسم و خداوند ظلم و ستمی بر بندگانش نمی‌خواهد.
«ولقد اهلکنا ما حولکم من القری وصرفنا الایـت لعلهم یرجعون» ما اقوامی را که در اطراف شما بودند هلاک کردیم، و آیات خود را به صورتهای گوناگون برای آنها بیان نمودیم شاید بازگردند.
«ولقد اهلکنا اشیاعکم فهل من مدکر» ما کسانی را که در گذشته شبیه شما بودند هلاک کردیم آیا کسی هست که متذکر شود.

۸ - عاقبت ستم بر خویشتن



«وسکنتم فی مسـکن الذین ظـلموا انفسهم وتبین لکم کیف فعلنا بهم وضربنا لکم الامثال» (شماها نبودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند سکنی گزیدید؟ و برای شما آشکار شد چگونه با آنها رفتار کردیم، و برای شما مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید).
«الم یاتهم نبا الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهیم واصحـب مدین والمؤتفکـت اتتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظـلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون» آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند به آنان نرسیده، قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین (قوم شعیب) و شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) که پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند (ولی نپذیرفتند) خداوند به آنها ستم نکرد اما خودشان بر خویشتن ستم می‌کردند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها...» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند.

۹ - عاقبت مفسدین



«افلم یهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم ان فی ذلک لایـت لاولی النهی» آیا برای هدایت آنها کافی نیست که بسیاری از پیشینیان را (که طغیان و فساد کردند) هلاک کردیم و اینها در مساکن (ویران شده) آنان رفت و آمد دارند در اینها دلائل روشنی است برای صاحبان عقل .
«وجحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظـلما وعلوا فانظر کیف کان عـقبة المفسدین» آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود.
«ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» و با آن شهر «ارم» با عظمت• همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.

۱۰ - عاقبت مسرفین



«مآ ءامنت قبلهم من قریة اهلکنـهآ افهم یؤمنون• ثم صدقنـهم الوعد فانجینـهم ومن نشآء واهلکنا المسرفین» تمام آبادیهائی را که پیش از اینها هلاک کردیم (تقاضای معجزات گوناگون کردند و پیشنهادشان عملی شد، ولی) هرگز ایمان نیاوردند، آیا اینها ایمان می‌آورند؟• سپس وعدهای را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را میخواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم.

۱۱ - عاقبت مکاران



«فانظر کیف کان عـقبة مکرهم انا دمرنـهم وقومهم اجمعین» بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ که ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم.

۱۲ - عاقبت مجرمان



«قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المجرمین» بگو در روی زمین سیر کنید، ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید؟.
«.. اولم یعلم ان الله قد اهلک من قبله من القرون من هو اشد منه قوة واکثر جمعا ولایسـل عن ذنوبهم المجرمون» ( قارون ) گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام، آیا او نمی‌دانست خداوند اقوامی را قبل از او هلاک کرد که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤ ال نمی‌شوند (و مجالی برای عذرخواهی آنان نیست).
«ولقد اهلکنا القرون من قبلکم لما ظـلموا وجآءتهم رسلهم بالبینـت...» ما امتهای پیش از شما را، به هنگامی که ظلم کردند، هلاک کردیم، در حالی که پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغ آنها آمدند ولی آنها ایمان نیاوردند، اینگونه گروه مجرمان را جزا می‌دهیم.
«.. ‌ام قوم تبع والذین من قبلهم اهلکنـهم انهم کانوا مجرمین» آیا آنها بهترند یا قوم تبع و کسانی که پیش از آنان بودند؟ ما آنها را هلاک کردیم چرا که مجرم بودند.
«الم نهلک الاولین• ثم نتبعهم الاخرین• کذلک نفعل بالمجرمین» آیا ما اقوام (مجرم) نخستین را هلاک نکردیم؟ • سپس آخرین را به دنبال آنها می‌فرستیم• (آری) اینگونه با مجرمان رفتار می‌کنیم.

۱۳ - عاقبت کفران نعمت



«وکم اهلکنا من قریة بطرت معیشتها فتلک مسـکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا وکنا نحن الورثین» بسیاری از شهرها و آبادیهائی که بر اثر فزونی نعمت مست و مغرور شده بود هلاک کردیم. این خانه‌های آنهاست (که ویران شده) و بعد از آنها جز اندکی کسی در آن سکونت نکرد، و ما وارث آنان بودیم.

۱۴ - عاقبت غرور به قدرت و ثروت



«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق• ذلک بانهم کانت تاتیهم رسلهم بالبینـت فکفروا فاخذهم الله انه قوی شدید العقاب» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند• این بخاطر آن بود که فرستادگان آنان پیوسته با دلائل روشن به سراغشان می‌آمدند ولی آنها همه را انکار می‌کردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و کیفر داد) که او قوی و شدیدالعقاب است.
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثا ورءیا» اقوام بسیاری را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر.
«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوة...» آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.
«وکاین من قریة هی اشد قوة من قریتک التی اخرجتک اهلکنـهم فلا ناصر لهم» و چه بسیار شهرهایی که از شهری که تو را بیرون کرد پر قدرتتر بودند، ما همه آنها را نابود کردیم، و یاوری نداشتند.
«و کم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا فی البلـد هل من محیص» چه بسیار اقوامی را که قبل از آنها هلاک کردیم، اقوامی که از آنها قویتر بودند، و شهرها (و کشورها) را گشودند، آیا راه فراری وجود دارد؟.

۱۵ - عاقبت مستهزئین



«وکم ارسلنا من نبی فی الاولین• وما یاتیهم من نبی الا کانوا به یستهزءون• فاهلکنا اشد منهم بطشا ومضی مثل الاولین» چه بسیار از پیامبران را که (برای هدایت) در اقوام پیشین فرستادیم• ولی هیچ پیامبری به سراغشان نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند• ما کسانی را که نیرومندتر از اینها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان قبلا گذشت.

۱۶ - عاقبت سرپیچی از فرمان خدا



«وکاین من قریة عتت عن امر ربها ورسله فحاسبنـها حسابا شدیدا وعذبنـها عذابا نکرا• فذاقت وبال امرها وکان عـقبة امرها خسرا» و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سر پیچیدند و از آنها حسابی سخت کشیدیم و آنان را به عذابی [۱۷۷]     زشت عذاب کردیم• تا کیفر زشت عمل خود را چشیدند و پایان کارشان زیان بود.

۱۷ - عاقبت مخالفت با رسول خدا



«فاما ثمود فاهلکوا بالطاغیة• واما عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیة• سخرها علیهم سبع لیال وثمـنیة ایام حسوما فتری القوم فیها صرعی کانهم اعجاز نخل خاویة• فهل تری لهم من باقیة• وجاء فرعون ومن قبله والمؤتفکـت بالخاطئة• فعصوا رسول ربهم فاخذهم اخذة رابیة» اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند• و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند• (خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) می‌دیدی که آن قوم همچون تنه‌های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند• آیا کسی از آنها را باقی می‌بینی؟ • و فرعون و کسانی که قبل از او بودند، و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده ( قوم لوط ) مرتکب گناهان بزرگ شدند• با فرستاده رسول پروردگارشان مخالفت کردند، و خداوند نیز آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت.

۱۸ - پانویس


 
۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۷.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۳۰.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۲۳.    
۴. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۳۸۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۹۶- ۳۹۷.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۰.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۱۱.    
۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۷، ص۳۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۶۳.    
۱۰. انفال/سوره۸، آیه۵۴.    
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۱۳۳- ۱۳۴.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۰۶.    
۱۳. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۱۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۲.    
۱۵. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۱۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۳۵۶- ۳۵۷.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۲۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۱۵۶.    
۱۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۷ - ۳۹.    
۲۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۳۰۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۸۹.    
۲۲. ص/سوره۳۸، آیه۱۲ - ۱۴.    
۲۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۷، ص۲۸۲.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۳۱.    
۲۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۳.    
۲۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۵.    
۲۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۱۳۸.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۳۸- ۴۰.    
۲۹. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۶، ص۳۸۸.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۷۵.    
۳۱. ق/سوره۵۰، آیه۱۲ - ۱۴.    
۳۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۵۰۳.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۳۸- ۲۴۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۲۳۹.    
۳۵. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۳۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۷، ص۲۱- ۲۲.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۵۵.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۱۲.    
۳۹. اعراف/سوره۷، آیه۴.    
۴۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۸.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۸۲.    
۴۲. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۱۸۰.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۲۱۶.    
۴۴. انفال/سوره۸، آیه۵۲.    
۴۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۱۳۳.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۴۷.    
۴۷. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۰۹.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۱.    
۴۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۶.    
۵۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۷.    
۵۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۳۲۵- ۳۲۶.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۸- ۶۰.    
۵۳. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۸۲- ۱۸۳.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۲۳۳.    
۵۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۸.    
۵۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۳، ص۱۸۱.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۶۸.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۲۶۴.    
۵۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱.    
۶۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۳، ص۱۴۰.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۴۷.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۲۴۵.    
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۴۴.    
۶۴. انعام/سوره۶، آیه۴۵.    
۶۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۷، ص۱۲۹- ۱۳۱.    
۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۳۶- ۲۳۷.    
۶۷. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۱۲۰.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۵۴.    
۶۹. هود/سوره۱۱، آیه۹۴.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۱۶.    
۷۱. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۴۷۰.    
۷۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۶.    
۷۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۷.    
۷۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.    
۷۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۳.    
۷۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۴.    
۷۷. کهف/سوره۱۸، آیه۵۹.    
۷۸. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۱.    
۷۹. حج/سوره۲۲، آیه۴۲ - ۴۵.    
۸۰. حج/سوره۲۲، آیه۴۸.    
۸۱. نجم/سوره۵۳، آیه۵۰ - ۵۲.    
۸۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۱.    
۸۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۲۵۷.    
۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۷۴.    
۸۵. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۲۲۲.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۶.    
۸۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۱ - ۴۴.    
۸۸. رعد/سوره۱۳، آیه۳۰.    
۸۹. محمد/سوره۴۷، آیه۱۰.    
۹۰. تغابن/سوره۶۴، آیه۵.    
۹۱. یونس/سوره۱۰، آیه۷۳.    
۹۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۱۵۰.    
۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۵۳.    
۹۴. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۴۱۲.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۲۰۹.    
۹۶. صافات/سوره۳۷، آیه۷۳.    
۹۷. هود/سوره۱۱، آیه۸۹.    
۹۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۵۵۸.    
۹۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۱۰.    
۱۰۰. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۴۶۹.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۲.    
۱۰۲. غافر/سوره۴۰، آیه۵.    
۱۰۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۰.    
۱۰۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۱، ص۴.    
۱۰۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۲۸.    
۱۰۶. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۴۷۱.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۸.    
۱۰۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۹.    
۱۰۹. حجر/سوره۱۵، آیه۴.    
۱۱۰. مریم/سوره۱۹، آیه۹۸.    
۱۱۱. طه/سوره۲۰، آیه۵۱.    
۱۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۵۲.    
۱۱۳. قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.    
۱۱۴. قصص/سوره۲۸، آیه۴۵.    
۱۱۵. سجده/سوره۳۲، آیه۲۶.    
۱۱۶. یس/سوره۳۶، آیه۳۱.    
۱۱۷. غافر/سوره۴۰، آیه۳۰.    
۱۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۳۱.    
۱۱۹. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۷.    
۱۲۰. قمر/سوره۵۴، آیه۵۱.    
۱۲۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۵.    
۱۲۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۱۲۲.    
۱۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۳۷۷.    
۱۲۴. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۹۶.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۸۹.    
۱۲۶. توبه/سوره۹، آیه۷۰.    
۱۲۷. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۱۲۸. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۸.    
۱۲۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۴، ص۳۲۶.    
۱۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۳۵.    
۱۳۱. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۲۶.    
۱۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۶۵.    
۱۳۳. نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.    
۱۳۴. فجر/سوره۸۹، آیه۷ - ۱۳.    
۱۳۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶.    
۱۳۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹.    
۱۳۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۴، ص۳۵۴.    
۱۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۶۰.    
۱۳۹. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۳۱.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۷۳.    
۱۴۱. نمل/سوره۲۷، آیه۵۱.    
۱۴۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۵۳۵.    
۱۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۹۷.    
۱۴۴. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۷۰.    
۱۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۲.    
۱۴۶. نمل/سوره۲۷، آیه۶۹.    
۱۴۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۵۵۴.    
۱۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۳۰.    
۱۴۹. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافیی، ج۴، ص۷۳.    
۱۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۷.    
۱۵۱. قصص/سوره۲۸، آیه۷۸.    
۱۵۲. یونس/سوره۱۰، آیه۱۳.    
۱۵۳. دخان/سوره۴۴، آیه۳۷.    
۱۵۴. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱۶ - ۱۸.    
۱۵۵. قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.    
۱۵۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۶، ص۸۷.    
۱۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۲۷.    
۱۵۸. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۹۸.    
۱۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۴۴۹.    
۱۶۰. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۱۶۱. غافر/سوره۴۰، آیه۲۲.    
۱۶۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۷، ص۴۹۵.    
۱۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۶۹.    
۱۶۴. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۳۳۸.    
۱۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۴.    
۱۶۶. مریم/سوره۱۹، آیه۷۴.    
۱۶۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۱۶۸. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۱۶۹. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۱۷۰. محمد/سوره۴۷، آیه۱۳.    
۱۷۱. ق/سوره۵۰، آیه۳۶.    
۱۷۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۶ - ۸.    
۱۷۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۱۲۶.    
۱۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۱۱.    
۱۷۵. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۶، ص۳۸۴.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۶۸.    
۱۷۷. طلاق/سوره۶۵، آیه۸.    
۱۷۸. طلاق/سوره۶۵، آیه۹.    
۱۷۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۵۴۲.    
۱۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۵۴.    
۱۸۱. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۷، ص۲۲۵.    
۱۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۸.    
۱۸۳. حاقه/سوره۶۹، آیه۵ - ۱۰.    
۱۸۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۶۵۴.    
۱۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۳۷.    
۱۸۶. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۷، ص۲۷۵.    
۱۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۰۴.    


۱۹ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۵۵، برگرفته از مقاله «تاریخ امت‌ها».    
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۸۷، برگرفته از مقاله «تاریخ امت‌ها».    


رده‌های این صفحه : امت | تاریخ | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.