راس المالسرمایه اولیه ای که دست شخص است و با آن کار می کند را رأس المال گویند. فهرست مندرجات۲ - معنای اصطلاحی رأس المال ۳ - رأس المال در فقه ۴ - احکام رأس المال ۴.۱ - خمس رأس المال ۴.۱.۱ - نظر اول ۴.۱.۲ - نظر دوم ۴.۱.۳ - نظر سوم ۴.۲ - جبران سرمایه با سود ۴.۲.۱ - جبران سود وزیان در دو سال ۴.۲.۲ - جبران سود و زیان در یک سال ۴.۲.۳ - کیفیت سود حاصله ۴.۲.۴ - تعدد منابع سود ۴.۳ - رأس المال در زکات ۴.۳.۱ - زکات رأس المال ۴.۴ - رأس المال در بیع ۴.۴.۱ - انواع بیع ۴.۴.۱.۱ - مرابحه ۴.۴.۱.۲ - تولیه ۴.۴.۱.۳ - مواضعه ۴.۴.۱.۴ - مساومه ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - معنای رأس المالمایه،سرمایه اولیه جهت کسب و کار، قیمت تمام شده یک کالا را رأس المال گویند. ۲ - معنای اصطلاحی رأس المالرأس المال عبارت است از وجه و سرمایه اولیه که شخص آن را دست مایه کسب و کار خود قرار مىدهد و نیز بر قیمت تمام شده یک کالا اطلاق مى گردد. ۳ - رأس المال در فقهاز احکام آن به معناى نخست در بسیارى از بابها نظیر تجارت، مضاربه و شرکت سخن گفتهاند؛و از معناى دوم در باب تجارت سخن گفته اند. لیکن در این مقاله بهاحکام زکات و خمس آن اشاره مىشود و احکام خاص دیگر عناوین در ذیل همان عنوان مطرح خواهد شد. ۴ - احکام رأس المال۴.۱ - خمس رأس المال۴.۱.۱ - نظر اولکسى که براى تجارت سرمایه اى ندارد، چنانچه با کار کردن، مال ى به دست آورد و همان را سرمایه کسب خود قرار دهد، در صورت نیاز به آن براى تأمین زندگى خود، آیا این سرمایه از مئونه به شمار مىرود تا متعلق خمس قرار نگیرد یا مئونه محسوب نمىشود و در نتیجه خمس آن واجب است؟ مسئله محل اختلاف است. [۴]
جامع المسائل ج۲، ص۱۱۴
برخى، تفصیل داده و گفتهاند: اگر سرمایه به اندازه مئونه سال باشد، خمس به آن تعلق نمىگیرد؛ اما اگر بیش از آن باشد به مقدار اضافى خمس تعلق مىگیرد. [۵]
مستند العروة،ج۳ ص ۲۴۶- ۲۴۷
۴.۱.۲ - نظر دومبرخى، تفصیل دیگرى داده و گفتهاند: اگر فردى بر حسب شأن خود، در طول سال، براى تجارت نیازمند سرمایهاى باشد، به آن سرمایه خمس تعلق نمىگیرد؛ اما اگر کار کردن و مزدور ى از شئون او به شمار مىرود، خمس بدان تعلق مىگیرد. [۶]
مصباح الهدى ج۱۱، ص۱۱۷-۱۱۸
۴.۱.۳ - نظر سومبعضى دیگر گفتهاند: اگر رأس المال بیش از مئونه نباشد در صورتى که پس از اخراج خمس آن، باقى مانده- نه خودش و نه درآمد حاصل از آن- کفاف مئونه را نکند، و مالک نیز مال دیگرى که بتوان با آن کمبود رأس المال را جبران کرد، نداشته باشد، خمس در رأس المال واجب نخواهد بود. [۷]
منهاج الصالحین (سیدمحسن حکیم) ج۱، ص ۴۶۵-۴۶۶
۴.۲ - جبران سرمایه با سود۴.۲.۱ - جبران سود وزیان در دو سالهر گاه رأس المال به سبب کاهش قیمتها در بازار یا سرقت و مانند آن آسیب ببیند، جبران خسارت با سود حاصل پس از آن در صورتى که زیان و سود در دو سال رخ داده باشد، جایز نیست؛ بدین معنا که سود به دست آمده از مئونه سال قبل محسوب نمىشود و در نتیجه پرداخت خمس آن- با تحقق شرایط وجوب- واجب خواهد بود؛ ۴.۲.۲ - جبران سود و زیان در یک سالاما اگر زیان و سود در یک سال اتفاق افتاده باشد، در صورتى که هر دو همزمان و در یک نوع تجارت- مثلا تجارت پارچه- باشد، مانند اینکه در قسمى از پارچه زیان ببیند و در قسمى دیگر سود ببرد، جبران خسارت با سود جایز است و خمس به آن تعلق نمىگیرد؛ [۸]
مستند العروة ج۳، ۲۷۶-۲۷۷
[۹]
مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۳
لیکن در فرض تحقق خسارت و سود در دو زمان مختلف در یک نوع، اختلاف شده است. برخى جبران خسارت را با سود مطلقا جایز مىدانند؛ حتى اگر زمان خسارت و سود مختلف باشد. در مقابل، برخى جبران را تنها در صورتى جایز مىدانند که خسارت و سود در یک زمان اتفاق افتاده باشد. بنابر قول نخست از دو جهت اختلاف شده است: نخست اینکه آیا جبران تنها در صورتى جایز است که زمان دستیابى به سود قبل از تحمل خسارت باشد یا آنکه قبل و بعد بودن زمان سود تأثیرى در جواز جبران ندارد؟
۴.۲.۳ - کیفیت سود حاصلهدوم اینکه آیا جبران خسارت با سود مطلقا جایز است، حتى اگر منشأ آن سرقت و مانند آن- که ارتباط مستقیم با تجارت و بازار ندارد- باشد یا تنها در صورتى جایز است که منشأ خسارت افت قیمتها در بازار و مانند آن- که ارتباط مستقیم با کسب و بازار دارد- باشد. [۱۳]
مستند العروة ج۳، ص ۲۷۶- ۲۷۷.
[۱۴]
مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۸.
۴.۲.۴ - تعدد منابع سودچنانچه خسارت و سود در تجارتهاى مختلف باشد- نه یک نوع- مانند تجارت فرش، زمین و پارچه، آیا زیان سرمایه در یک نوع، با سود حاصل از نوع دیگر، جبران مىشود؟ مسئله اختلافى است. همچنین است اگر خسارت و سود در تجارت و غیر تجارت، از قبیل زراعت اتفاق افتد، که از یکى زیان ببیند و در دیگرى سود ببرد. [۱۷]
مصباح الهدى ج۱۱، ص۱۴۰-۱۴۴.
[۱۸]
مستند العروة ج۳، ص۲۷۹-۲۸۰
۴.۳ - رأس المال در زکات۴.۳.۱ - زکات رأس المالبنابر قول مشهور، پرداخت زکات مالى که انسان آن را سرمایه کسب خود قرار داده- و مال التجارة نامیده مىشود- با شرایطى مستحب است. ۴.۴ - رأس المال در بیعبیع به لحاظ رأس المال؛ یعنى قیمت تمام شده کالا به چهار قسم تقسیم مىشود. ۴.۴.۱ - انواع بیع۴.۴.۱.۱ - مرابحهفروشنده با مطلع ساختن خریدار از رأس المال، کالا را به بیشتر از آن مىفروشد که به آن مرابحه مىگویند. ۴.۴.۱.۲ - تولیهفروشنده، خریدار را از رأس المال مطلع مىکند و کالا را با همان قیمت به وى مىفروشد که به آن تولیه گویند. ۴.۴.۱.۳ - مواضعهفروشنده، خریدار را در جریان رأس المال قرار مىدهد، لیکن کالا را به کمتر از آن به وى مىفروشد که از آن به مواضعه تعبیر مىکنند. ۴.۴.۱.۴ - مساومهفروشنده رأس المال را به خریدار اطلاع نمىدهد که به آن مساومه گویند. ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۴۳-۴۶. |