شرح زندگانی من (کتاب)این کتاب، شرحی از زندگی اجتماعی مردم ایران به ویژه تهران در روزگار قاجاریان و اوایل دوره پهلوی (رضا خان میر پنج) است که در قالب زندگی نامه خودنوشته عرضه میشود. نویسنده مردی اداری و خدمت گزار دولت و ملت (دیوانی) بود که در ۱۲۹۴ ش زاده شد و در ۱۳۲۹ درگذشت. ۱ - ساختاراین کتاب که به حق ، «تاریخ اجتماعی دوران قاجار» نیز نام گرفته است، نثری شیرین و ساده دارد و نویسنده در آن با دیدی تیزبینانه به شرح آیینها و سنتها و ویژگیهای شخصی خویش میپردازد و از رویدادهای هم روزگارش نیز به همین سبک سخن میگوید. شرح زندگانی من، از «بی طرفی» فراوان و طنزی شیرین به ویژه درباره خاستگاه و تولد نویسنده و اوضاع خانواده و مادرش برخوردار و از مثلها و کنایات برساخته نویسنده پر است. روایتهای داستانی این کتاب که به قصه بلند خوش خوانی میمانند، گاه موجب خنده میشوند و گاهی دل سوزی برای وطن . داستان زندگانی من، از شیرینی و تلخی و گزارش ستم گریهای دودمان قاجار در ایران پر است. روایت مستوفی از تاریخ اجتماعی دوره قاجار، بیش از اینکه روایتی شخصی در باره خودش باشد، از احوال و اوضاع ملک و مملکت آن عصر گزارش میدهد. نثر وی در این کتاب، همان نثر دوره قاجار و پهلوی است، اما مخاطب امروز نیز آن را شیرین و روان مییابد و و با خواندنش با واژگان تازهای آشنا میشود. نویسنده میکوشد که در روایتهایش سوگیری نکند و بیگمان، تلاشهای او را در این باره نمیتوان بی ثمر دانست. ۲ - گزارش محتواعبدالله مستوفی که در روزگار ناصر الدین شاه به دنیا آمد، در بخش نخستین کتاب خود به گزارشی در باره چندی و چونی دودمانش از آغاز دوره قاجار تا زادروز خودش میپردازد. کتاب او، تصویر گسترده (پانورامیک) عصری بلند به شمار میرود، که امروز یادگارهای اندکی از آن وجود دارد. شاید کتاب مستوفی را پربارترین یادگار آن روزگاران بتوان دانست. ۲.۱ - جلد اولجلد یکم این کتاب، از پادشاهی آقا محمد خان قاجار آغاز و تا پایان سلطنت ناصر الدین شاه دنبال میشود. نویسنده در این بخش از اثر خود، نخست به گزارش کوتاهی از «اسلاف» آقا محمد خان قاجار، اندیشهها و ویژگیهای وی و زمینههای پادشاهیاش میپردازد و از سرانجام کار لطفعلی خان زند خبر میدهد و با توصیف امیرنشینهای پیرامون ایران و گزارش در باره نام و کار پدران خود در روزگار فتحعلی شاه قاجار، «تاسیسات دوره قاجاریه» و جهانگشایی فتحعلی شاه و روی کرد دولت ایران را در گزینش والی بغداد و سلیمانیه بازگو میکند و با گزارشی از جنگ با گرجستان و ذکر نام و نشان فرزندان میرزا اسماعیل مستوفی، رویدادها را تا مرگ فتحعلی شاه پی میگیرد و به مناسبت یاد کردن از اسلاف خود در دوران محمد شاه و ناصر الدین شاه، از رویدادهای داخلی و خارجی کشور در آن روزگاران گزارش میدهد. آن گاه به شرح زندگانی خود در دوره ناصر الدین شاه میپردازد. گزارشهای او در باره خانواده و تحصیلاتش و آیینها و طبقات اجتماعی و شغل و درآمد، کار روزانه و طرز فکر و چگونگی دین ورزی مردم در آن روزگار و چند و چون سفرها، پوششها، بیماریها و زاد و مرگ و بهبودشان، ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- اقتصادی عصر ناصری و شیوه کشورداری قاجاریان را به نیکی آشکار میسازد. [۱]
شرح زندگانی من، عبدالله مستوفى، ج۱، ص۸-۵۳۵.
۲.۲ - جلد دومجلد دوم این کتاب، رویدادهای ۲۳ سال را از جلوس مظفر الدین شاه بر تخت شاهی تا پایان یافتن قحطی ۱۳۳۶ در بر دارد. سبک نویسنده در نوشتن رویدادهای این دوره نیز، همانند شیوه اش در جلد یکم است؛ یعنی رویدادهای عمر خود را به زمینهای برای بازگویی اوضاع اجتماعی و اداری ایران بدل میکند. برپایی هیئتهای وزیران و روزنامه و سیاستهای خارجی و سفرهای شاه به فرنگ و بنیاد یافتن مدرسههای نو و فراگیری وبا و وضع سفارت خانههای ایران در «خارجه» و ویژگیهای مردم روسیه و دیگر کشورهای اروپایی، چیزهاییاند که نویسنده به آنها توجه کرده و در باره شان قلم زده است. [۲]
شرح زندگانی من، عبدالله مستوفى، ج۲، ص۳-۲۸۸.
۲.۳ - جلد سومجلد سوم، رویدادها را از کابینه قرارداد وثوق الدوله تا پایان مجلس مؤسسان گزارش میکند. نویسنده در این بخش نخست به بازگویی زمینههای فراهم آمده برای برپایی کابینه قرارداد ۱۲۹۸ و منحل شدن هیئت ممیزی ایالت تهران میپردازد، آن گاه با اشاره به درگذشت دو تن از اعضای خانوادهاش، از بازگشت احمد شاه به ایران و استعفای وثوق الدوله و برپایی کابینه مشیر الدوله و مشکلات فراروی آن خبر میدهد. توقیف اجرای قرارداد، سرکوبی گردن کشان (متجاسرین) و دفع فتنه آذربایجان و برقرار شدن پیوند دوباره میان ایران و روسیه، درون مایه دیگر گزارشهای اوست. وی در آن سالها به «ریاست تشخیص عایدات» گمارده شد، مشیر الدوله نیز استعفا کرد و زمینههای براندازی حکومت فراهم آمد. گزارش در باره بی رونقی بازار چیرگی خواهی (امپریالیسم) دولت انگلستان و تملق گوییها و دروغ گوییهایش نزد شاه ایران و انگیزه هایش برای بردن نفت این کشور، درون مایه بخشهای دیگر این جلد است. نویسنده هم چنین در باره اوضاع ایران پس از رفتن مشیر الدوله و کابینه سپه دار اعظم و وضع مالی دولت در آن هنگام، اصلاحات مالی، پیدایی کابینه سید ضیاء الدین، شهرداری تهران، بیانیه قوام السلطنه و کابینهاش، اعلامیه ریاست وزرا در باره لغو کردن قرارداد ایران و انگلستان، سقوط کابینه قوام السلطنه و ویژگیهای نفت شمال و روی کار آمدن سردار سپه گزارش میدهد و اوضاع اجتماعی- اقتصادی مردم کشور را آشکار میسازد. این بخش، با گزارشهایی در باره رفتن احمد شاه به فرنگ، مساله اسکان ایلات، «قانونهای کلی ارتش»، قانون «اصلاح تقویم » و «نظام اجباری» و « نسخ القاب» و ابلاغ قانون انقراض سلطنت قاجاریه و آیین گشایش مجلس مؤسسان پایان مییابد. [۳]
شرح زندگانی من، عبدالله مستوفى، ج۳، ص۳-۶۹۳.
۲.۴ - خاتمه کتابگفتنی است نویسنده در خاتمه کتاب، گزارشهای کوتاهی در باره اوضاع کشور پس از برافتادن سلسله قاجاریان عرضه میکند. وی پس از آن هنگام، در دورهای که مرحوم داور به سامان دهی ساختار دادگاه (تشکیلات عدلیه) میپرداخت، به ریاست «استیناف فارس و خوزستان » منصوب شد و به دلیل دوری اش از مرکز، از نوشتن رویدادهای آن دوران بیست ساله در قالب «شرح زندگانی من» باز ماند. ۳ - وضعیت کتاببر پایه سخن باقر مستوفی ، فرزند نویسنده شرح زندگانی من، عمر پدرش پس از چاپ دومین جلد از این کتاب به پایان رسید، اما پیش از آن، چیزهایی در کنار یا زیر نوشتههای خود افزود یا به صیقل و دست کاری آنها پرداخت. بنا بر این، پانوشتهای کتاب را خود نویسنده بر آن افزوده و به حک و اصلاح برخی از آنها پرداخته است. نمایه کسان، جایها، کتابها، روزنامهها و قبیلهها و عکسهایی از رجال و شخصیتها و دولت مردان هم روزگار نویسنده در پایان هر یک از جلدهای کتاب و فهرست آنها در آغاز هر جلد دیده میشود. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب تاریخ ایران
|