الجامعالجامع، از نامهای خدا میباشد. ۱ - معنای الجامعاین کلمه که از مشتقات ریشه "ج م ع" به معنای گردهم آوردن است، ۲ - واژه الجامع در قرآنبه عنوان نام خدا در قرآن به کار نرفته اما به صورت اسم فاعل برای خدا در دو آیه آمده است. در این دو آیه و در بسیاری از آیات دیگری که مشتقات جم ع در آنها به کار رفته است، به گردهم آوردن مردم در روز قیامت اشاره شده، [۷]
محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «جمع»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
چنانکه این روز، به همین سبب، یوم الجمع نامیده شده است. [۱۰]
زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۰.
[۱۱]
زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۵۴۸.
۳ - واژه الجامع در روایات و دعاالجامع به عنوان نام خدا، علاوه بر احادیثی که نامهای خدا در آنها اِحصا شده، [۱۲]
احمد بن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۱، ص۲۳، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۱۳]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
در بند نهمِ دعای جوشن کبیر نیز آمده است. [۱۴]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۲۴۸، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۴ - اقوال علما در باره معنای الجامععالمان اسلامی در باره معنای این نام یا صفتِ خدا، اقوال مختلفی ذکر کرده اند. برخی از معانی ذکر شده برای الجامع، اغلب بر اساس آیات قرآن، ناظر به اَفعال خداوند در روز قیامت است که مشهورترین آنها گردهم آوردن مردم در این روز برای پاداش دادن به آنها یا مجازات کردن آنهاست. [۱۵]
ابراهیم بن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی، ج۱، ص۶۳، چاپ احمد یوسف دقاق، دمشق ۱۹۷۴.
[۱۶]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الفصول فی الاصول، ج۱، ص۶۹، چاپ ریچارد فرانک، MIDEO، ش ۱۶ (۱۹۸۳).
[۱۷]
احمد بن منصور سمعانی، روح الارواح فی شرح الاسماءالملک الفتّاح، ج۱، ص۵۶۷، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۱۸]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۵۹، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
همچنین گفته شده جامع به این معناست که خدا در قیامت اجزای پراکنده انسان را در کنار یکدیگر جمع میکند یا اینکه جسد و روح او را، پس از جدایی، به هم میرساند. [۱۹]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، التحبیر فی التذکیر، ج۱، ص۸۸، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
[۲۰]
محمد بن عمر فخررازی، شرح اسماءاللّه الحسنی للرازی، ج۱، ص۳۴۳، و هوالکتاب المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی و الصفات، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره ۱۳۹۶/۱۹۷۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
برخی نیز معنای الجامع را مرتبط با فعل الاهی در این جهان دانسته اند، چنانکه فخررازی [۲۱]
محمد بن عمر فخررازی، شرح اسماءاللّه الحسنی للرازی، ج۱، ص۳۴۳، و هوالکتاب المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی و الصفات، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره ۱۳۹۶/۱۹۷۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
احتمال داده که جامع بودن خدا به معنای آن است که او اجزای پراکنده موجودات را با ترکیبی مخصوص در کنار هم جمع میکند یا بر اساس آیه «وَلَکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ»، او جمع کننده دلهای دوستان است۵ - واژه الجامع از دیدگاه غزالیغزالی، [۲۳]
محمد بن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، ج۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۵، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱.
ظاهراً به تبع قشیری، [۲۴]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، التحبیر فی التذکیر، ج۱، ص۸۸، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
به تفصیل در باره معنای این جهانیِ جامع سخن گفته است.به نظر وی، جامع به معنای گردهم آورنده بین متماثلات، متباینات و متضادات است. گردهم آوردن متماثلات مانند گردهم آوردن عده فراوانی از انسانها بر روی زمین و محشور کردن آنها در روز قیامت است. گردهم آوردن متباینات، مانند گردآوردن زمین و آسمان و ستارگان، هوا و دریاها، حیوانات و گیاهان و معادن است که هر یک از آنها از حیث شکل و رنگ و بو و طعم و اوصاف با دیگری متباین است و خدا همه آنها را گردهم آورده یا این که استخوان و عصب و گوشت و پوست و خون و مغز و دیگر اجزای متباین بدن را جمع کرده است. جمع بین متضادات مانند جمع کردن میان حرارت و برودت، و یبوست و رطوبت در مزاج حیوانات است که هر یک با دیگری تنافر و تضاد بسیار دارد. [۲۵]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۵۹، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
در مقابل، عده ای الجامع را از صفات ذات، به معنای جامعِ هرگونه خیر و دارنده همه کمالات و فضائل دانسته اند. [۲۶]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۵۹، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۲۷]
هادی بن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، ج۱، ص۱۹۸، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۶ - فهرست منابع(۱) علاوه بر قرآن. (۲) احمد بن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۳) ابراهیم بن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی، چاپ احمد یوسف دقاق، دمشق ۱۹۷۴. (۴) زمخشری، الکشاف. (۵) هادی بن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۵ ش. (۶) احمد بن منصور سمعانی، روح الارواح فی شرح الاسماءالملک الفتّاح، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ ش. (۷) محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷). (۸) محمد بن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱. (۹) محمد بن عمر فخررازی، شرح اسماءاللّه الحسنی للرازی، و هوالکتاب المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی و الصفات، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره ۱۳۹۶/۱۹۷۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش. (۱۰) عبدالکریم بن هوازن قشیری، التحبیر فی التذکیر، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸. (۱۱) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الفصول فی الاصول، چاپ ریچارد فرانک، MIDEO، ش ۱۶ (۱۹۸۳). (۱۲) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۱۳) ابراهیم بن علی کفعمی، المقام الاسنی فی تفسیرالاسماء الحسنی، چاپ فارس حسون، قم ۱۴۱۲. ۷ - پانویس
۸ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «الجامع»، شماره۴۳۵۳. |