بقلیهبَقْلیّه (یا نَفلیّه)، نام گروهی از قرامطه که در سواد کوفه در نیمه اول سده چهارم هجری زندگی میکردند. فهرست مندرجات۱.۱ - نام بقلیه در کتاب مسعودی ۱.۲ - نام نفلیه و نقلیه در کتاب قرطبی ۲ - علت نامگذاری این گروه به بقلیه ۳ - علت نامگذاری این گروه به نفلیه ۴ - نظر مسعودی درباره گروه بقلیه ۴.۱ - نام رؤسای بقلیه ۴.۲ - جنگهای بقلیه ۴.۳ - علت معروف شدن بقلیه به اجمیین ۵ - نظر قرطبی درباره گروه بقلیه ۶ - نظر ابن اثیر درباره بقلیه ۶.۱ - قیام ابوطاهر قرمطی ۶.۲ - کلام ابن اثیر درباره حریث بن مسعود ۷ - شکست قرامطه ۸ - ویژگی پرچم قرامطه ۹ - فهرست منابع ۱۰ - پانویس ۱۱ - منابع ۱ - نامگذاری این گروه از قرامطه نزد مورخان۱.۱ - نام بقلیه در کتاب مسعودیاین گروه به نوشته مسعودی در التنبیه والاشراف [۱]
علی بن حسین مسعودی، کتاب التنبیه والاشراف، ص۳۹۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۳ـ۱۸۹۴.
، در سال ۳۱۶ (در زمان خلافت مقتدر) به سواد کوفه مستولی شدند.نام گروه در این کتاب «بَقلیّه»، و در نسخه بدلهای آن در پاورقی «النّقلیّه» و «النّفلیّه» است.
۱.۲ - نام نفلیه و نقلیه در کتاب قرطبیدر صِلَه التاریخ الطّبریِ عُرَیب بن سعد قرطبی [۲]
عریب بن سعد قرطبی، صله التاریخ الطّبری، ص۱۳۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۷.
قرمطیان عراق را «النِّفَلیّه» و نویری «نقلیه» می نامد، ولی هیچ نشانهای دلیل بر اختلاف آنان با سایر قرمطیان در دست نیست. [۳]
علی بن حسین مسعودی، کتاب التنبیه والاشراف، ص۹۹-۱۰۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۳ـ۱۸۹۴.
۲ - علت نامگذاری این گروه به بقلیهعباس اقبال [۴]
عباس اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص۲۵۲، تهران ۱۳۵۷ ش.
، به پیروی از متن التّنبیه، بَقلِیّه آورده است.متأسفانه مسعودی علت این تسمیه را به تألیفات دیگرش حواله داده است.اگر وجه این تسمیه معلوم میبود، ضبط درست آن نیز معلوم میشد.اما مسعودی در همین کتاب خود میگوید، «هواسم دِیانیٌّ عندهم» که ظاهراً می رساند نام مذکور به امری دینی و مذهبی اشاره داشته است.اگر چنین باشد، باید گفت که شاید بَقلیّه درست نباشد و احتمال صحت نَفِلِیّه بیشتر باشد.
۳ - علت نامگذاری این گروه به نفلیهدر صله عُرَیب درباره این گروه مطلبی هست که شاید نام نفلیّه را بهتر توجیه کند به این عبارت که «وأَخَذوا الجِزیَه ممّن خالفهم علی رسوم احدثوها و جَبوا الغَلاّ ت»، یعنی این گروه، از مخالفانِ خود بنابر رسومی که خود پدید آوردند، جزیه گرفتند و مالیات غلاّ ت را جمع کردند.چون گرفتن جزیه از مخالفان با «نَفَل» و « انفال » بی مناسبت نیست، عجالتاً تا نام این فرقه از منبع دیگری بدرستی معلوم نشده است شاید بتوان همین «نَفلیّه» را ترجیح داد. ۴ - نظر مسعودی درباره گروه بقلیهمسعودی از عقاید این فرقه سخن نگفته است و تنها نام رؤسا و مختصری از ظهور و غلبه و شکست ایشان را بیان کرده و تفصیل را به کتب دیگرش حواله داده است. ۴.۱ - نام رؤسای بقلیهبه گفته او رؤسای این گروه، مسعودبن حُریث و عیسی بن موسی، خواهرزاده عبدان ابن الرّبیط معروف و ملقّب به قرمیط و معروف به ابن ابی السّیّد و ابن ابی الاعمی و ابوالذّرّ و جوهری و دیگران، همه از قبایل بنو ذُهل و بنو رِفاعه بودهاند. ۴.۲ - جنگهای بقلیهاین گروه در ناحیه طُفوف (از اعمال کوفه) و جُنبُلاء (شهرکی میان واسط و کوفه) بُنَیّبن نفیس را شکست دادند تا آنکه ازهارون بن غریب الحال و صافی، غلام نصر قشوری (سرداران مقتدر خلیفه)، شکست خوردند. ۴.۳ - علت معروف شدن بقلیه به اجمیینبعضی از ایشان هنگامی که سلیمان بن حسن قرمطی از هَیت به بحرین باز میگشت به او پیوستند و چون در بیشهها سکونت داشتند در سپاه او به «اَجَمیّین» معروف شدند . [۵]
علی بن حسین مسعودی، کتاب التنبیه والاشراف، ص۳۹۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۳ـ۱۸۹۴.
۵ - نظر قرطبی درباره گروه بقلیهعُرَیب در صله [۶]
عریب بن سعد قرطبی، صله التاریخ الطّبری، ۱۳۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۷.
این طایفه را «نفلیّه» خوانده است و میگوید که افراد آن از بَنی رِفاعه و ذُهل و عَبس بودند و مقتدر هارون بن غریب را به نبرد با ایشان فرستاد و او در واسط بر آنان غالب آمد و بسیاری را کشت و دویست تن را اسیر کرد که در بغداد به دار آویخته شدند.
۶ - نظر ابن اثیر درباره بقلیهابن اثیر در حوادث سال ۳۱۶ به ظهور همین گروه در «سواد واسط» اشاره میکند بی آنکه از «نفلیّه» یا «بَقلیّه» نام ببرد. ۶.۱ - قیام ابوطاهر قرمطیبه گفته او، این دسته در سواد عراق بودند و عقاید خود را از ترس پنهان میداشتند تا آنکه ابوطاهر قرمطی در همین سال در شمال عراق و اطراف فرات قیام کرد، آنان نیز ظاهر شدند و ده هزار تن از ایشان گرد هم آمدند. ۶.۲ - کلام ابن اثیر درباره حریث بن مسعودابن اثیر در میان رؤسای ایشان به جای مسعودبن حُرَیث [۷]
عریب بن سعد قرطبی، صله التاریخ الطّبری، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۷.
حُرَیث بن مسعود را نام میبرد و میگوید که این عدّه مردم را به « مهدی » دعوت میکردند و حریث بن مسعود در اعمال موفّقی (نواحیی که موفّق، پدر معتضد، آباد کرده بود) خانهای بنا کرد که آن را «دارالهجره» نامید.
۷ - شکست قرامطهمقتدر، هارون بن غریب را برای نبرد با حُریث بن مسعود و صافی بصری (ظاهراً نَصری) را برای نبرد با عیسی بن موسی گسیل داشت.در نتیجه، قرامطه شکست خوردند و بسیاری از ایشان اسیر و کشته شدند. ۸ - ویژگی پرچم قرامطهپرچمهای ایشان سفید بود و بر آنها آیه «وَ نُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ علی الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فی الا رْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمْ الوَارِثِین» نوشته شده بود.این پرچمها را سرنگون وارد بغداد کردند. [۹]
ثابت بن سنان، تاریخ اخبار القرامطه، ج۱، ص۵۳، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱.
۹ - فهرست منابع(۱) علی بن حسین مسعودی، کتاب التنبیه والاشراف، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۳ـ۱۸۹۴. (۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶. (۳) عباس اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، تهران ۱۳۵۷ ش. (۴) ثابت بن سنان، تاریخ اخبار القرامطه، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱. (۵) عریب بن سعد قرطبی، صله التاریخ الطّبری، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۷. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بقلیه»، شماره۱۵۶۷. |