ادبیات در ایران
فرهنگ ادبی در ایران، دربرگیرندهٔ فرهنگهای ادبی گوناگونی به زبانهای رایج در ایران است. ادبیات فارسی (به فارسی، رایجترین زبان کشور)، ادبیات ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی، دومین زبان رایج کشور)، و ادبیات کردی (به کردی، سومین زبان رایج کشور)، در میان فرهنگهای ادبی مدرن ایران هستند.
پیشینه و کارنامه
کهنترین بازماندهٔ ادبی ایران، بخش «گاتاها» ی اوستا است که به زبان ایرانیتبار اوستایی نوشته شدهاست. این زبان هنوز در آیینهای پیروان مزدیسنا (زرتشتیها) نگه داشته شدهاست.
فارسی، زبان ایرانیتباری که از گویش ایرانی گسترهٔ باستانی فارس (نیای گسترهٔ کنونی فارس) در جنوبغربی ایران سرچشمه میگیرد و کهنترین نمونهٔ آن بر میگردد به سنگنبشتههای فارسی باستان در سدههای ششم تا چهارم پیش از میلاد، زبان رسمی ایران و زبان مادری بزرگترین تبار کشور (فارسها) است. فرهنگ ادبی فارسی، که دنبالهای است از فرهنگ ادبی فارسی میانه، رایجترین فرهنگ ادبی کشور است. فرهنگ ادبی فارسی، بیرون از مرزهای ایران و بهدست امپراتوریها و گروههای فارسیزبان، به آسیای کوچک، آسیای میانه، و آسیای جنوبی نیز رسید، و زبان فارسی هنوز جایگاه گستردهای در آسیای میانه (تاجیکستان و ازبکستان) و افغانستان دارد.
گسترش ادبیات عربی در ایران، پس از چیرگی عربها به ایران آغاز شد. زبان سامی عربی، که فرهنگواژهٔ آن به زبانهای ایران راه یافت و دبیرهٔ آن نیز جایگزین دبیرههای پیشین ایران شد، کاربرد گستردهای میان نویسندگان ایرانی سدههای میانه داشت، زیرا زبان رایج در گسترهٔ فرمانروایی مسلمانان شد. نویسندگان ایرانی سدهمیانهای، زبان عربی را بهویژه در زمینههای دانشورانه به کار بردند، که آغاز شکوفایی آن از خراسان بود. بخش بزرگی از تاریخنگاری عربزبان، مانند یادداشتهای دانشمند سرشناس ایرانی طبری، بهدست آنها فراهم شد.
فرهنگ ادبی زبان ترکتبار ترکی آذربایجانی، شاخهای از زبانهای ترکی اغوز که از سدههای پنجم تا دوازدهم میلادی پیرامون آذربایجان گسترش یافت و امروزه زبان مادری دومین تبار بزرگ ایران (آذربایجانیها) است، به زمان چیرگی مغولها به ایران در سدهٔ سیزدهم بر میگردد و المانهای ترکتبار و ایرانیتبار را باهم در بر میگیرد. فرهنگ ادبی ترکی آذربایجانی، بهویژه در دورههای امپراتوری دودمان صفویان و دودمان قاجاریان که برخی از فرمانروایان آنها خود سراینده بودند، گسترش یافت. همچنین، فرهنگ ادبی زبان ترکی جغتای، زبانی برجسته در گسترهٔ فرارود آسیای میانه که خود وامگرفته از زبانهای ایرانیتبار (سغدی و فارسی) بود، به شیراز، اصفهان، و قزوین راه یافت. نویسندگان آذربایجان، هم به ترکی آذربایجانی و هم به فارسی نوشتند، گرچه چاپ به زبان آذربایجانی و دیگر زبانهای ایران جز فارسی برای دورهای در زمان رضا شاه پهلوی بازماند. چند نوشتار ادبی نیز به زبان آذری کهن، زبان ایرانیتبار آذربایجان پیش از گسترش ترکی آذربایجانی، به جای ماندهاست.
کردی، زبان ایرانیتبار سومین تبار بزرگ ایران (کردها)، یک فرهنگ ادبی گسترده به گویشهای گوناگون خود در سراسر کردستان دارد. فرهنگ ادبی کردی، که نخستین نوشتههای آن به سدهٔ شانزدهم و سرایندگان پیشگامی مانند ملای جزیری در گسترهٔ کردستان غربی در سوریه بر میگردد، در گسترهٔ کردستان شرقی در غرب ایران نیز گسترش یافت، بهویژه در زمان پابرجایی کوتاه جمهوری خودگردان مهاباد که بهدست شوروی پشتیبانی میشد. فرهنگ ادبی گورانی، زبان ایرانیتبار کردهای گوران در گسترهٔ اورامان که زمانی زبان رسمی فرمانروایی اردلان در دورهٔ قاجاریان بود، از سدهٔ شانزدهم آغاز شد و بهویژه کارهای ادبی سراینده و تاریخنگار سنندجی سرشناس مستوره اردلان و نوشتارهای دینی یارسان را در بر میگیرد.
نخستین دستگاه چاپ فشاری ایران، در سال ۱۶۳۳ یا ۱۶۳۶ و بهدست خاچاطور کساراتسی، اسقف بزرگ ارمنی گسترهٔ نو جلفای اصفهان در دورهٔ صفویان، ساخته شد. از هماوران فرهنگ ادبی ارمنی، که کهنترین بازماندههای آن بر میگردند به ارمنستان ساسانی سدهٔ پنجم، ایرانیان ارمنی مانند رماننویس سدهٔ نوزده میلادی رافی بودهاند. از سدهٔ نوزدهم میلادی، آموزشگاههای ویژهٔ ارمنیان در آذربایجان، اصفهان، و تهران ساخته شدند و نوشتن به زبان ارمنی در ایران پرورش یافت، بهجز در دورهٔ بازدارندگی زبانی در زمان پادشاهی رضا شاه پهلوی.
زبان گرجی، که هنوز میان ایرانیان گرجی در گسترهٔ فریدن و دیگر بخشهای ایران زنده است، نیز پیشینهٔ ادبی گستردهای در ایران دارد. نویسندگان گرجی زمان صفویان، رزمنامهها و سوگنامههایی دربارهٔ زندگی خود پیرامون امپراتوری صفویان نوشتند که بخشی از فرهنگ ادبی گرجی را در بر میگیرند. در زمان دودمان باگراتیونیان، که در کنترل فرمانروایی ایرانی بودند، نوشتارهایی هم به گرجی و هم به فارسی فراورده شدند. کهنترین بازماندهٔ ادبی گرجی در ایران، سرودهٔ «سامتسنیرو» («دانشورانه» به گرجی) است، سراییدهٔ یاسه توشی، یک نویسندهٔ گرجی که در نیمهٔ نخست سدهٔ هفدهم میلادی در اصفهان زندگی میکرد. از دیگر نویسندگان گرجی آن دوران، تهمورث یکم بود که پادشاهی کاختی را زیر فرمانروایی ایران میان سالهای ۱۶۰۵ و ۱۶۴۸ میلادی گرداند و چند داستان و بازگفت تاریخی را با وامگیری فراوان از ادب فارسی نوشت. پارسادان گرگیجانیدزه، سیاستمدار و تاریخنگار دورهٔ امپراتوری صفوی، نیز نویسندهٔ چند کار ادبی گرجی برجسته در ایران بود، مانند بازنگارش شناختهشدهای از «شاهنامه» فردوسی به نام «رستمیانی» («داستانهای رستم» به گرجی) و بازگفتی از تاریخ گرجستان نوشتهٔ دههٔ ۱۶۹۰ میلادی در اصفهان.
لری، بلوچی، ترکمنی، گیلکی، و تبری، از دیگر زبانهای ادبی ایران هستند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ Malandra, W. W. (1973). "A GLOSSARY OF TERMS FOR WEAPONS AND ARMOR IN OLD IRANIAN". Indo-Iranian Journal. Philadelphia: Brill. 15.
- ↑ Emmerick, Ronald Eric (23 February 2016). "Iranian languages". Encyclopædia Britannica. Retrieved 25 October 2018.
- ↑ Danner, V. (10 August 2011). "ARABIC LANGUAGE iv. Arabic literature in Iran". Encyclopædia Iranica. Vol. II. pp. 237–243. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ "CHAGHATAY LANGUAGE AND LITERATURE". Encyclopædia Iranica. Vol. V. 13 October 2011. pp. 339–343. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Javadi, H.; Burrill, K. (15 December 1988). "AZERBAIJAN x. Azeri Literature". Encyclopædia Iranica. Vol. III. pp. 251–255. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Yarshater, E. (18 August 2011). "AZERBAIJAN vii. The Iranian Language of Azerbaijan". Encyclopædia Iranica. Vol. III. pp. 238–245. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Kreyenbroek, Philip G. (20 July 2005). "KURDISH WRITTEN LITERATURE". Encyclopædia Iranica. Retrieved 25 October 2018.
- ↑ Kreyenbroek, Philip G.; Sperl, Stefan (2005). The Kurds: A Contemporary Overview. Routledge. p. 56. ISBN 1-134-90766-4.
- ↑ Eppel, Michael (2016). A People Without a State: The Kurds from the Rise of Islam to the Dawn of Nationalism. University of Texas Press. p. 56. ISBN 1-4773-1107-6.
- ↑ Berberian, Houri (2001). Armenians and the Iranian Constitutional Revolution of 1905-1911: "the Love for Freedom Has No Fatherland". Westview Press. p. 37. ISBN 978-0-8133-3817-0.
- ↑ Hacikyan, Agop Jack; Basmaijan, Gabriel; Franchuk, Edward S.; Ouzounian, Nourhan, eds. (2005). "The Heritage of Armenian Literature". The Heritage of Armenian Literature: From the eighteenth century to modern times. Detroit: Wayne State University Press. p. 45. ISBN 978-0-8143-3221-4.
- ↑ Garsoian, Nina (13 April 2012). "ARMENO-IRANIAN RELATIONS in the pre-Islamic period". Encyclopædia Iranica. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Amurian, A.; Kasheff, M. (12 August 2011). "ARMENIANS OF MODERN IRAN". Encyclopædia Iranica. Vol. II. pp. 478–483. Archived from the original on 26 October 2018. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Thomas, David; Chesworth, John A. (2017). Christian Muslim Relations: A Bibliographical History. Vol. 10. BRILL. pp. 17, 547, 523, 654. ISBN 900434604X.
- ↑ Motika, Raoul; Ursinus, Michael, eds. (2000). "Towards the Interrelations of Iran and Georgia in the 16th-18th Centuries". Caucasia between the Ottoman empire and Iran, 1555-1914. Reichert. pp. 123–5, 131. ISBN 3-89500-139-2.
- ↑ "GORGIJANIDZE, PARSADAN". Encyclopædia Iranica (online ed.). 2016. Retrieved 26 November 2018.
- ↑ Anonby, Erik J. (20 December 2012). "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori". Encyclopædia Iranica. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Elfenbein, J. (15 December 1988). "BALUCHISTAN iii. Baluchi Language and Literature". Encyclopædia Iranica. Vol. III. pp. 633–644. Retrieved 25 October 2018.
- ↑ Dames, Mansel Longworth (1922). A Text Book of the Balochi Language. Lahore: Punjab Printing & Stationary Press. p. 3.
- ↑ Knüppel, Michael (15 April 2010). "TURKMENS OF PERSIA ii. LANGUAGE". Encyclopædia Iranica. Retrieved 26 October 2018.
- ↑ Borjian, Habib. "KOJUR ii. Language". Encyclopædia Iranica (online ed.). Retrieved 27 October 2018.