مکری
مُکری به مجموعهای از ایلهای کرد استان آذربایجان غربی ایران گفته میشود که اکنون یکجانشین هستند.
مکریها یا مکریان چند تیرهاند: ایل دهبکری، ایل گورک، ایل فیض الله بیگی، ایل زرزا، ایل مامش، ایل منگور، و ایل پیران که عمدتاً سکونتگاه این ایلات در شمال غرب ایران در شهرستانهای بوکان، مهاباد، پیرانشهر، سردشت، اشنویه، تکاب، نقده، سنقر، شاهیندژ و بخشهایی از میاندوآب میباشد؛ که به زبان کردی مرکزی و به گویش مکریانی سخن میگویند. خوانین ایلهای صاحب قدرت و منصب مکری دو منطقهٔ مهاباد و بوکان بیشترین نفوذ را در مکریان داشتند و در اختلاف و رقابت نیز با یکدیگر بودهاند. ایل مُکری رئیس قبیله خود را خان خطاب میکردند و در گذشته مرکز مکریان ساوجبلاغ مکری (مهاباد امروزی) بود، مکریان از شمال به دریاچهٔ ارومیه و جلگههای نقده، از شرق به جلگههای میاندوآب و تکاب، از جنوب به سرحد اقلیم کردستان و خاک پشدر و از مغرب به مرزهای ایران محدود میشود.
تاریخچه
مکریها بهطور عمده در طی دو دورهٔ متفاوت از نواحی کردنشین عثمانی (ترکیه و عراق امروزی) به مکان فعلی خود در آذربایجان غربی آمدند. در کوچ اول، دو گروه که شامل انشعابی از ایل بابان ساکن شهر زور و کردهای دیاربکر میشود، در پایان کار ترکمانان آققویونلو یعنی دو تا سه دهه پیش از ظهور صفویه در اواخر سده نهم هجری قمری و اواخر سده پانزدهم میلادی به آذربایجان کوچ کردند. هدایت و تثبیت این کوچ را سیف الدین خان مکری (اول) و سپس پسرش صارم بیک انجام دادند.
در کوچ دوم، گروههایی از مناطق کردنشین عراق و سپس ترکیه امروزی در اواخر پادشاهی نادر شاه افشار به آذربایجان کوچیدند.
پس از مهاجرت و استقرار، مکریها در دوران صفویه امارت (امیرنشین) مکریان را تشکیل دادند.
در دوران صفویه
هنری راولینسون که در اکتبر ۱۸۳۸ از مکریها دیدن کرده بود آن را یکی از قویترین و مقتدرترین ایلها در ایران توصیف کردهاست. این قبیله تا آن هنگام یکجانشین شده بود و در منطقهای به عرض ۶۵ کیلومتر و پهنای ۸۰ کیلومتر در جنوب دشت میاندوآب و در غرب زرینهرود زندگی میکرد. به گفته رولینسن، ایل مکری بیش از ۱۲۰۰۰ خانواده داشت و مرکزش ساوجبلاغ (مهاباد امروزی) بود. رولینسن تیرههای مکری را اینگونه برمیشمارد: بابامیری، سهرابی، خانه بگی، کاظمی، دهبکری، خلکی، شیخ شرفی، ایل سلکی، حسن خالی، کاریش، سیلکی، سکیر، ایل گورک، فکیسی، خسروی، ابلس، ایل باریک، ایل سلیمانی، فرزند سلیمان، ایل بیی، امربیل، مرزنک، لتاو ماوت، شیوزایی.
در نوشتههای الی بانستر سوان که احتمالاً بر اساس روایات و حکایات قومی خود مکریها نوشتهاست، آمدهاست که بسیاری از پادشاهان ایران از جمله شاه عباس صفوی «به مکریها به خاطر شرکتشان در جنگهای گوناگون وابسته بودند.» شاه عباس «بسیاری از ایشان را به عنوان افسران رده بالای لشکرش برگزید.» و اینکه در ۱۶۲۴ میلادی «بخش بزرگی از لشکر شاه عباس را کردهای مکری تشکیل میدادند که در نبرد مهمی در برابر ترکان ایستادگی کرده بودند.»
اسکندر بیگ ترکمان منشی مینویسد پس از فتح آذربایجان توسط عثمانیها، «امیره بی» امیر مکری به سلطان مراد سوم عثمانی ابراز وفاداری نمود و مکریها موجی از غارت و کشتار به راه انداختند، و حتی به املاک شاه در قرهچوق حمله کردند. پس از مرگ امیره بی این کارها در زمان پسرش شیخ حیدر نیز ادامه یافت تا زمان بازپسگیری آذربایجان توسط شاه عباس صفوی در ۱۶۰۳ میلادی. پس از آن شیخ حیدر وفاداریاش را به شاه اعلام کرد و شاه نیز کارهای گذشتهٔ او را بخشید و حکومت مراغه را به او داد. شیخ حیدر نیز در مقابل، شاه را در لشگرکشیاش به شمال ارس همراهی کرد اما در جریان محاصره ایروان در همان سال کشته شد.
سپس قبادخان، پسر شیخ حیدر جانشین او شده و امیر مکری و حاکم مراغه شد. او از یک سو رابطه خود را با شاه عباس حفظ کرده و خواهرش به همسری شاه درآمده بود اما از سوی دیگر در زمان او مکریها دوباره به غارتگری به ویژه نسبت به قزلباشان و رعایای ساکن مراغه پرداختند. قبادخان املاک و تیول قزلباشان صفوی را نیز مصادره کرد. سرانجام در سال ۱۶۰۹–۱۰ م که قبادخان از فرمان شاه عباس برای همراهی قشون ارتش در جنگی سرپیچی کرد، شاه تصمیم گرفت علیه وی اقدام کند. شاه عباس قبادخان را به خیمه خود فراخواند و او را به همراه خویشان و همراهانش کشت. سپس بیشتر مکریها را کشتند و بسیاری از زنان مکری نیز به اسارت گرفته شدند.
سپس شاه عباس یکی از مکریان به نام شیر بیگ (یا شیر خان) را امیر طایفه مکری و ایشیک آغاسی دربار کرد اما یکی از سران ایل مقدم را به حاکمیت مراغه گماشت. به همین دلیل شیرخان نیز در ۱۶۲۴–۲۵ شورش کرد و به مراغه حمله کرده و بسیاری از ساکنان آن را کشت و شهر را غارت کرد. شاه عباس هیئتی را برای تنبیه شیر خان فرستاد که پایتختش را تصرف کرده و او را وادار به فرار به کوهستان کردند.
مکریهای مناطق دیگر
به جز در استان آذربایجان غربی (مکریان) در مناطق دیگر نیز مردمانی با نام مکری گزارش شدهاند:
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ برزویی، مجتبی (۱۳۸۸). «مکریان و اندیشه ایران» (پیدیاف). گفتگو. تهران (۵۳). دریافتشده در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- ↑ «MOKRI». دانشنامه ایرانیکا. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۳۱ فروردین ۱۳۹۲.
its tiras (clans) were: “Bābā Amireh, Deh Bokri, Khelki, Sheikh Sherefi, Selekei, Ḥasan Khāli, Kārish, Silki, Sekir, Gurik, Fekiyesi, khosravi, Ables, Bārik, Soleimāni, Süleymanoğlu, Beyi, Omerbil, Merzink, Lētāu Māwet, and Shiwezāi”
- ↑ Gāvdul
- پِشدری
- مردوخ کردستانی، شیخ محمد. تاریخ کرد و کردستان.