تغیر مسیر یافته از - الدارس فی تاریخ المدارس
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

الدارس فی تاریخ المدارس‌ (کتاب)





«الدارس فی تاریخ المدارس»، تالیف عبد القادر بن محمد نعیمی دمشقی (متوفای ۹۷۸ ق)، در باره اماکن تعلیمی و مذهبی، مانند مدارس، مساجد و خانقاه‌ها و... دمشق است که بیشتر این اماکن، موقوفه بوده و متولیانی داشته است.


۱ - ساختار



کتاب، در دو جزء تدوین شده که به ترتیب، مشتمل بر پنج و هشت فصل است. اماکن ذکر شده در هر فصل، به ترتیب شماره گذاری شده به گونه‌ای که شماره‌های هر فصل، ادامه شماره‌های فصل پیشین است. اماکن دمشق، به عدد ۳۱۰ در فصل هفتم ختم شده است. دو فصل آخر کتاب نیز به مساجد اختصاص یافته است.
نویسنده، در مقدمه کتاب، انگیزه نگارش آن را چنین بیان می‌کند: «چون دیدم که غالب مکان‌های خیر موقوفه در دمشق شام، فرسوده شده و روزگار، سرزندگی بعضی را گرفته و بقعه‌ها از بین رفته است، در جمع احوالی که یاد آنها را زنده کند، شروع کردم».

۲ - گزارش محتوا



مؤلف، مکان‌هایی همچون دار القرآن، دار الحدیث، مدارس، زوایا، رباطها، خانقاه‌ها و مساجد را برشمرده و تاریخچه مختصری از آنها به دست داده است. در یادکرد از مدارس که مفصل تر از دیگر بخش‌ها بدان اقدام کرده بر اساس مذاهب اربعه فقهی، مدارس شافعیان، حنفیان، مالکیان و حنابله را بر اساس حروف معجم مرتب کرده است. در انتها نیز با این تذکر که مساجد و جوامع، بسیار است و امکان ذکر همه آنها در این کتاب نیست، تعدادی از مساجد و جوامع دمشق را معرفی نموده است.

۲.۱ - جزء اول


در دو فصل اول این جزء، به تفکیک، گزارش دار القرآن‌ها و دار الحدیث‌های دمشق آمده است. در فصل سوم، مراکزی که به عنوان دار القرآن و دار الحدیث نامیده می‌شده، مانند التنکزیه و الصابیه ذکر شده است. در دو فصل دیگر این جزء نیز به تفکیک، مدارس شافعی و حنفی معرفی شده است.

۲.۱.۱ - اساتید دار الحدیث


ابو اسحاق لوری رعینی (۶۸۷ ق) که از اهالی اندلس و مالکی مذهب و محدث بود، به ریاست دار الحدیث ظاهریه رسید. دیگر از اساتید مهم دار الحدیث، «عز الدین فاروقی» (متوفای ۶۹۴) بود که در شهرهای بغداد و واسط و اصفهان و دمشق، سماع حدیث کرد و در شهر دمشق در محضر صوفی مشهور، شهاب الدین سهروردی دانش آموخت. به گفته ذهبی، عز الدین از فقهای شافعی و متصف به اخلاق و کرم و ایثار بود.

۲.۱.۲ - مدرسه عادلیه


از جمله مدارسی که نعیمی در شماره ۶۳ از آن گزارش داده است، مدرسه عادلیه بزرگ در دمشق است. مؤسس این مدرسه، ملک عادل ابو بکر بن ایوب بود که به هنگام وفات در ۶۱۵ ق، در آن جا به خاک سپرده شد. مدرسه عادلیه، به فرقه شافعیه اختصاص داشت. هم چنین نعیمی به نقل از اسدی گفته است که نور الدین محمود بن زنگی، بنای این مدرسه را آغاز کرد، اما تنها محراب آن تمام شده بود که در سال ۵۶۸ ق، فوت کرد و پس از آن، ملک عادل ابو بکر برادر صلاح الدین، بنای نیمه تمام را ویران و مدرسه بزرگی که عادلیه نامیده شد، به جای آن بنا نمود.

۲.۱.۳ - مدرسه اقبالیه


مدرسه اقبالیه حنفیه و مدرسه اقبالیه شافعیه از دیگر مدارسی است که در شماره ۳۱ و ۸۹ از آنها نام برده شده است. مؤسس این دو مدرسه، شخصی به نام جمال الدوله اقبال، یکی از خادمین صلاح الدین ایوبی و به قولی نور الدین زنگی بوده است. این دو مدرسه قبلا دو خانه متعلق به جمال الدین بود که خانه بزرگ تر را بر شافعی‌ها و کوچک تر را بر حنفی‌ها وقف کرد و اماکنی هم به عنوان موقوفه به آنها اختصاص داد که دو سوم آن، مخصوص مدرسه شافعی و یک سوم باقی به مدرسه حنفیه تعلق داشت. اقبال، در سال ۶۰۳ ق، درگذشت.

۲.۱.۴ - مدرسه رواحیه


برخی از ثروت مندان اهل خیر شام نیز با هزینه‌های شخصی به تاسیس مدارس اقدام کردند؛ از آن جمله است مدرسه رواحیه دمشق که در کنار جامع اموی بود و به فرقه شافعیه اختصاص داشت و مدرسه رواحیه حلب.
[۳] الدارس فی تاریخ المدارس‌، نعیمی، ج۱، ص۱۹۹ به بعد.
این دو مدرسه را، «زکی ابو القاسم هبة الله بن عبد الواحد بن رواحه حموی» که در سال ۶۳۲ ق و یا به گفته ابن کثیر در ۶۲۳ ق، درگذشته است، تاسیس کرد. بانی مدرسه چنان شرایط سختی برای فقها و استادان تعیین کرده بود که به کار بستن برخی از آنها غیر ممکن می‌نمود؛ از جمله اینکه هیچ یهودی و نصرانی و حنبلی مذهب حشوی به این مدرسه وارد نشود.
بانوان یا به اصطلاح، «خاتون‌ها»، نقش مهمی در ساخت اماکن فوق داشته‌اند. در واقع فراهم ساختن امکانات تعلیم و تربیت از طریق بنای مدارس، مساجد، خانقاه‌ها و سایر مراکز آموزشی، از هدف‌های اساسی خاتون‌ها در جهت برنامه‌های حاکمان مسلمان بوده است. آنان با تاسیس مساجد و مدارس در سراسر قلمرو اسلامی، نقش مؤثری در اعتلای فرهنگی و دینی جوامع اسلامی، ایفا کرده‌اند و این امر، نشان دهنده اهتمام آنان به امر آموزش و پرورش و توسعه دینی و فرهنگی مسلمانان است. خاتون‌ها، ده‌ها مسجد و مدرسه مهم تاسیس کردند که «مدرسه خاتونیه» حنفیه خاتون، دختر معین الدین و همسر نور الدین زنگی در دمشق از آن جمله است که در شماره ۱۰۱ کتاب آمده است.

۲.۱.۵ - مدرسه ظاهریه جوانیه


مدرسه «ظاهریه جوانیه» در دمشق، در شماره ۱۱۴ تشریح شده است. این مدرسه، در اصل خانه ابو ایوب، پدر صلاح الدین بود که پیش از تاسیس مدرسه ظاهریه به «دار العقیقی» معروف بود، بعدا ملک ظاهر آن را خرید و مدرسه و دار الحدیث و آرامگاهی در آن بنیاد نهاد. این اقدامات، حدود سال ۶۷۰ ق، انجام گرفت، اما بنای مدرسه چندین سال پس از این تاریخ، بنا به فرمان سلطان ملک منصور قلاون تکمیل گردید. یکی از کسانی که در این مدرسه به تدریس پرداخت، عبارت بود از رشید الدین فارقی که در فن بلاغت و شعر و تفسیر و معانی و بیان و بدیع و لغت مهارت داشت و ریاست علوم ادبی و نقل حدیث به وی منتهی می‌شد. فارقی، سال‌ها در این مدرسه به تدریس و افتاء اشتغال داشت و در سال ۶۸۹ ق، کشته شد.

۲.۲ - جزء دوم


در دو فصل اول این جزء نیز به تفکیک، مدارس مالکی‌ها و حنبلی‌ها و در فصل سوم، مدارس ویژه طب معرفی شده است. در فصول بعد کتاب نیز خانقاه‌ها، رباطات (خانه‌هایی که برای بینوایان می‌ساختند و وقف می‌کردند)، زوایا و مقبره‌ها جداگانه ذکر شده است.

۲.۲.۱ - مدرسه دخواریه


اولین مدرسه طب که معرفی شده، «دخواریه» است. مهذب الدین، عبد الرحیم بن علی، معروف به دخوار (متوفای ۶۲۸ ق)، یکی از استادان بزرگ آموزش طب دمشق در قرن هفتم هجری بوده است. نعیمی برای دخوار کار بزرگ و ارجمندی را ثبت کرده است و آن، بنیان گذاری نخستین مدرسه پزشکی ویژه در دمشق می‌باشد که دانش‌های پزشکی در آن تدریس می‌شد و بنا بر وصیتش خانه او نیز پس از وفاتش در اختیار این هدف قرار گرفت و تمام املاکش را وقف این جهت کرد تا درآمدهای آنها را صرف دانشجویان مدرسه و کارمزد مدرسان پزشکی و تشکیلات اداری آن کنند.
اما این تمام مطلب نیست و در فصل هشتم کتاب، گزارش ۱۲۱ مسجد دمشق را نیز می‌توان مشاهده نمود. در انتها نیز ذکر مساجد جامع دمشق به نقل از «شذرات الذهب» ابن عماد حنبلی در بخشی الحاقی آمده است. عمده مطالب کتاب نیز از همین منبع نقل شده است.

۳ - وضعیت کتاب



در باره نسخه خطی کتاب، اطلاعی در دست نیست. این اثر، پیش از این دو بار منتشر شده است. نسخه حاضر در دو جلد با تحقیقات و فهارس آقای ابراهیم شمس الدین منتشر شده است.

۴ - منابع



۱. مقدمه و متن کتاب؛
۲. شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابن عماد، جلد ۱۰، ص۲۱۰- ۲۱۱، انتشارات دار ابن الکثیر، دمشق، بیروت. چاپ اول، ۱۴۱۴ ق؛
۳. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی در جهان اسلامی، کراچکوفسکی، ص۵۲۹- ۵۳۰، ترجمه ابو القاسم پاینده؛
۴. فرهنگ و تمدن اسلامی/ کثرت مدارس عالی در جهان اسلام، الهامی، علی رضا، مجله درس‌هایی از مکتب اسلام، دی ۱۳۷۹، شماره ۴۷۸، ص۴۹- ۶۰.

۵ - مشاهده انلاین کتاب



الدارس فی تاریخ المدارس    

۶ - پانویس


 
۱. الدارس فی تاریخ المدارس‌، نعیمی، ج۱، ص۲۷۱ به بعد.    
۲. الدارس فی تاریخ المدارس‌، نعیمی، ج۱، ص۱۱۸ به بعد.    
۳. الدارس فی تاریخ المدارس‌، نعیمی، ج۱، ص۱۹۹ به بعد.
۴. الدارس فی تاریخ المدارس‌، نعیمی، ج۱، ص۲۶۳ به بعد.    


۷ - منبع



نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.