زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

جایگاه بهشت (قرآن)





قرآن کریم در بسیاری از آیات خود تصویری از ویژگی‌های بهشت و اوصاف زندگی بهشتیان ارائه می‌دهد و موءمنان پرهیزکار را به چنین پاداشی بشارت می‌دهد.


۱ - ویژگی‌های مکانی بهشت



یکی از ویژگی‌هایی که در آیات به آنها اشاره موقعیت و جایگاه بهشتیان است.

۱.۱ - اشراف بر جهنم


بهشت ، مشرف بر جهنم و بالاتر از آن است.
ونادی اصحـب النار اصحـب الجنة ان افیضوا علینا من المآء او مما رزقکم الله قالوا ان الله حرمهما علی الکـفرین. و دوزخیان، بهشتیان را صدا می‌زنند که: « (محبت کنید) و مقداری آب، یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید! » آنها (در پاسخ) می‌گویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است! »
" افاضه" از ماده"فیض" و به معنای لبریز شدن و ریختن آب است، و معنای آیه" تری اعینهم تفیض من الدمع" این است که: می‌بینی دیدگانشان را که لبریز از اشک شده.
در آیه مورد بحث سایر نعمت‌هایی را که خداوند به اهل بهشت روزی کرده عطف بر آب نموده، و از اینجا معلوم می‌شود که اهل دوزخ از اهل بهشت تنها انتظار آب ندارند، بلکه تقاضای همه انواع نعمت‌ها را می‌کنند، چیزی که هست به طور عموم مجاز از همه آنها به افاضه تعبیر شده. ممکن هم هست کسی بگوید: " افاضه" تنها به معنای فرو ریختن آب نیست تا اطلاقش در غیر آب مجاز باشد، بلکه به معنای دادن نعمت فراوان است. بنا بر این، این اطلاق به طور حقیقت خواهد بود نه عموم مجاز.
به هر حال، آیه شریفه اشعار دارد بر اینکه مکان اهل جنت بلندتر از مکان دوزخیان است. و اگر ابتدا از میان همه نعمت‌ها آب را ذکر کرد و آن گاه بقیه نعمت‌ها را بر آن عطف نمود، از این جهت است که برای دوزخیان و مبتلایان به حرارت دوزخ آب از هر چیز دیگری ضروری تر است.

۱.۲ - جایگاه رفیع


بهشت، جایگاهی رفیع در آسمانها است.
ان الذین کذبوا بـایـتنا واستکبروا عنها لاتفتح لهم ابوب السمآء ولایدخلون الجنة.. کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا می‌دهیم
یکی از اقوال در تفسیر آیه چنین است: درهای آسمان برای داخل شدن به بهشت برای آنان گشوده نمی‌شود، زیرا بهشت در آسمان است.
در حدیثی از امام باقر ع چنین می‌خوانیم:
اما المؤمنون فترفع اعمالهم و ارواحهم الی السماء فتفتح لهم ابوابها و اما الکافر فیصعد بعمله و روحه حتی اذا بلغ الی السماء نادی مناد اهبطوا به الی سجین
: " اما مؤمنان، اعمال و ارواحشان به سوی آسمانها برده می‌شود و درهای آسمان به روی آنها گشوده خواهد شد، اما کافر روح و عملش را بالا می‌برند تا به آسمان برسد در این هنگام کسی صدا می‌زند آن را به سوی سجین (دوزخ) پائین ببرید".
به همین مضمون روایاتی نیز از پیغمبر اکرم صدر تفسیر طبری و سایر تفاسیر در ذیل آیه مورد بحث نقل شده است.
ممکن است منظور از آسمان در اینجا معنی ظاهر آن باشد، و نیز ممکن است کنایه از مقام قرب خدا بوده باشد، همانطور که در سوره فاطر می‌خوانیم:
الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه: " سخنان پاکیزه به سوی او بالا می‌روند و عمل صالح را ترفیع می‌دهد".
سپس اضافه می‌کند: " آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانی که شتر از سوراخ سوزن بگذرد"! (و لا یدخلون الجنة حتی یلج الجمل فی سم الخیاط).
این تعبیر کنایه لطیفی از محال بودن این امر است، در واقع برای اینکه عدم امکان دخول این افراد در بهشت به صورت یک مساله حسی درآید، این مثال انتخاب شده است، تا همانطور که هیچکس تردید ندارد که ممکن نیست شتر با آن جثه بزرگش از سوراخ باریک سوزن عبور کند، همین طور مسلم بدانند راهی برای ورود افراد بی ایمان متکبر در بهشت مطلقا موجود نیست!.

۱.۳ - مجاورت سدرة المنتهی


بهشت در مجاورت سدرة المنتهی قرار گرفته است.
ولقد رءاه نزلة اخری• عند سدرة المنتهی• عندها جنة الماوی. و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، • نزد «سدرة المنتهی»، • که «جنت الماوی» در آنجاست
"سدرة" (بر وزن حرفة) مطابق آنچه غالبا مفسران علمای لغت گفته‌اند درختی است پر برگ و پر سایه، و تعبیر به" سدرة المنتهی " اشاره به درخت پر برگ و پر سایه‌ای است که در اوج آسمانها، در منتها الیه عروج فرشتگان و ارواح شهداء، و علوم انبیاء، و اعمال انسانها قرار گرفته، جایی که ملائکه پروردگار از آن فراتر نمی‌روند، و جبرئیل نیز در سفر معراج به هنگامی که به آن رسید متوقف شد.
در باره سدرة المنتهی هر چند در قرآن مجید توضیحی نیامده، ولی در اخبار و روایات اسلامی توصیفهای گوناگونی پیرامون آن آمده، و همه بیانگر این واقعیت است که انتخاب این تعبیر به عنوان یک نوع تشبیه، و به خاطر تنگی و کوتاهی لغات ما از بیان اینگونه واقعیات بزرگ است.
در حدیثی از پیامبر اسلام ص نقل شده است که فرمود: رایت علی کل ورقة من اوراقها ملکا قائما یسبح الله تعالی:
" من بر هر یک از برگهای آن فرشته‌ای دیدم که ایستاده بود و تسبیح خداوند را می‌کرد"
در حدیث دیگری از امام صادق ع نقل شده است که رسول خدا ص فرمود:
انتهیت الی سدرة المنتهی، و اذا الورقة منها تظل امة من الامم: . " من به سدرة المنتهی رسیدم و دیدم در سایه هر برگی از آن امتی قرار گرفته‌اند"!
این تعبیرات نشان می‌دهد که هرگز منظور درختی شبیه آنچه در زمین می‌بینیم نبوده، بلکه اشاره به سایبان عظیمی است در جوار قرب رحمت حق که فرشتگان بر برگهای آن تسبیح می‌کنند و امتهایی از نیکان و پاکان در سایه آن قرار دارند.
" جنة الماوی" به معنی بهشتی است که محل سکونت است و در اینکه این کدام بهشت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضی آن را همان بهشت جاویدان (جنة الخلد) می‌دانند که در انتظار تمام اهل ایمان و پرهیزگاران است، و محل آن را در آسمان می‌دانند، و سوره سجده را شاهد بر آن می‌دانند: فلهم جنات الماوی نزلا بما کانوا یعملون" برای مؤمنان صالح العمل باغهای بهشت است که در آن ساکن می‌شوند، و این وسیله پذیرایی از آنهاست در مقابل اعمالی که انجام می‌دادند" چرا که این آیه به قرینه آیه بعد از آن مسلما از بهشت جاویدان سخن می‌گوید.
ولی از آنجا که در جای دیگر می‌خوانیم و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنة عرضها السماوات و الارض: " برای رفتن به سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که وسعت آن آسمانها و زمین است بر یکدیگر پیشی گیرید" بعضی این معنی را بعید شمرده‌اند، زیرا ظاهر آیات مورد بحث نشان می‌دهد که" جنة الماوی" در آسمان است و غیر از بهشت جاویدان است که وسعتش به اندازه تمام آسمانها و زمین می‌باشد.
لذا گاهی آن را به جایگاه ویژه‌ای از بهشت تفسیر کرده‌اند که در کنار" سدرة المنتهی" است، و محل خاصان و مخلصان است.
و گاه گفته‌اند به معنی بهشت برزخی است که ارواح شهداء و مؤمنان موقتا به آنجا می‌روند.
تفسیر اخیر از همه مناسبتر به نظر می‌رسد، و از اموری که به روشنی بر آن گواهی می‌دهد این است که در بسیاری از روایات معراج آمده است که پیغمبر صعده‌ای را در این بهشت متنعم دید، در حالی که می‌دانیم هیچکس در بهشت جاویدان قبل از روز قیامت وارد نمی‌شود، زیرا آیات قرآن به خوبی دلالت دارد که پرهیزگاران در قیامت بعد از محاسبه، وارد بهشت می‌شوند، نه بلافاصله بعد از مرگ، و ارواح شهداء نیز در بهشت برزخی قرار دارند، زیرا آنها نیز قبل از قیام قیامت وارد بهشت جاویدان نمی‌شوند.

۲ - پانویس


 
۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۰.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۶۵، ترجمه موسوی همدانی.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۴۰..    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۵۴.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۵۴.    
۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۹۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۷۰.    
۸. نجم/سوره۵۳، آیه۱۳ - ۱۵..    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۹۲.    
۱۰. الورقة عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۵، ص۱۵۵.    
۱۱. سجده/سوره۳۲، آیه۱۹.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۳.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۹۷.    


۳ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۲۳، برگرفته از مقاله «جایگاه بهشت»    


رده‌های این صفحه : بهشت | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.