ابنابیعذیبهابن ابی عذیبه مورخ، ادیب، راوی و فقیه شافعی که در بیت المقدس به دنیا آمد. ۱ - معرفی ابن ابی عذیبهاِبْنِ اَبی عُذَیبه، شهابالدین احمد بن محمد بن عمر مقدسی، مورخ، ادیب، راوی و فقیه شافعی (۸۱۹ -۸۵۶ق/۱۴۱۶-۱۴۵۲م)، که در بیت المقدس به دنیا آمد و در همان شهر بزرگ شد. [۱]
ابوالیمن مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، ج۲، ص۱۸۴، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲]
عبدالرحمان سخاوی، التبر المسبوک فی ذیل السلوک، ج۱، ص۳۹۶، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة.
وی به جهت انتساب به همسر مادرش خواجه محمد مشهور به ابوعذیبه، به ابن ابی عذیبه شهرت یافته است، به این سبب گروهی گمان بردهاند که او فرزند ابوعذیبه بوده است، که البته چنین نیست، زیرا وی به ابن زوجه ابی عذیبه نیز معروف بوده است. [۳]
ابوالیمن مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، ج۲، ص۱۸۴، بیروت، ۱۹۷۳م.
۲ - اساتیدابن ابی عذیبه از گروهی چون عماد بن شرف و عز عبدالسلام قدسی و جز آنان دانش آموخت و مدتی برای آموختن منهاج ، بهجة و الفیة ملازمت ابوالعباس قدسی را داشت و نزد او بدیع و جز آن را خواند و در شهر خویش از قبابی، عائشة حنبلیه ، شموس بن مصری ، صفدی حنفی ، عریانی مغربی ، ابن جزری ، ابن محمره ، ابن حامد و در غزه از ناصری ایاسی استماع کرد. در ۸۳۴ق/۱۴۳۱م به حج رفت و مجاور شد و با گروهی در مکه و مدینه دیدار کرد. پس به قاره رفت و در آنجا «جزء ابی الجهم» را در شوال ۸۳۷ نزد ابن حجر خواند و از شرف سبکی دانش آموخت و از زین زرکشی ، محب بن نصرالله و ناصرالدین فاقوسی نیز استماع کرد. در شام با تقی بن قاضی شهبه دیدار کرد و از او مدد خواست و از تاریخ و تراجم او سود برد. ۳ - اجازهگویا ابن قاضی شهبه نخستین کسی بود که به ابن ابی عذیبه در کتابت و تاریخ و جرح و تعدیل و تصنیف اجازت داد و او را حافظ بلاد خواند و گفت: من به اجازتی که از حافظ شهاب بن حجی سعید بن مسیب دارم به تو اجازه میدهم - و ابن حجی خود از عماد بن کثیر و تقی بن رافع و آنان از ذهبی و برزالی اجازه داشتند - و نیز از ابن ناصر الدین استفاده برد. نخستین سماع وی به ظنّ قوی در ۸۳۰ق بوده است. او از برهان حلبی با اجازه از طریق مکاتبه روایت میکرد، [۴]
عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۲، ص۱۶۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
اما همین سخاوی در التبر المسبوک آورده است که وی از رفتن ابن ابی عذیبه به حلب یا داشتن اجازه از برهان حلبی چیزی نمیداند. [۵]
عبدالرحمان سخاوی، التبر المسبوک فی ذیل السلوک، ج۱، ص ۳۹۶، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة.
وی همچنین از تقیحصنی ، علاء بخاری و جزآنان - از هرکه به بیت المقدس میآمد - روایت میکرد. [۶]
عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۲، ص۱۶۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
۴ - تاریخ نگاریابن ابی عذیبه از فقیهان مدرسه صلاحیه بود [۷]
ابوالیمن مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، ج۲، ص۱۸۴، بیروت، ۱۹۷۳م.
و به تاریخ علاقه فراوان داشت.سخاوی [۸]
عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۲، ص۱۶۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
مینویسد که چیزهایی در این باب گرد آورد، اما چون در آنها بدیهای مردم را پی میگرفت، آن نوشتهها پس از او پراکنده شدند.مجیر الدین مینویسد که وی دو تاریخ یکی مطوّل و دیگری مختصر نوشته است و میافزاید که از التاریخ الکبیر او پس از وفات چیزی نمانده است، زیرا مردم در آن کتاب چیزهای زشتی در نکوهش خلق دیده و آن را از بین بردهاند و تنها جزوات متفرقهای از تاریخ مختصر او در دست است. [۹]
ابوالیمن مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، ج۲، ص۱۸۴، بیروت، ۱۹۷۳م.
سخاوی مجلدی از معجم او را به خط خود وی دیده و اوهام بسیاری در آن یافته است. وی ابن ابی عذیبه را همچون استادش ابوالعباس قدسی به دروغ و گزافهگویی متهم میکند. [۱۰]
عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۲، ص۱۶۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
سخاوی دو بیت از نظم او را به خط خود وی دیده است که در آخر شرح حال او نقل میکند. [۱۱]
عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۲، ص۱۶۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
[۱۲]
عبدالرحمان سخاوی، التبر المسبوک فی ذیل السلوک، ج۱، ص ۳۹۶، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة.
همو در الاعلان بالتوبیخ نام وی را در شمار رجالِ « جرح و تعدیل » آورده است. [۱۳]
عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، ج۱، ص ۷۲۱، به کوشش روزنتال، بغداد، ۱۹۶۳م.
عزاوی او را مردی مورخ دانسته است، نه مداح. [۱۴]
عباس عزاوی، التعریف بالمورّخین ، ج۱، ص۲۳۷ ، بغداد، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
۵ - وفاتابن ابی عذیبه سرانجام در زادگاه خود درگذشت و پیکرش را در سلامیه غسل دادند و پس از نماز جمعه بر او نماز خواندند و در جامع [۱۵]
عبدالرحمان سخاوی، التبر المسبوک فی ذیل السلوک، ج۱، ص۳۹۶، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة.
خواجه علی اردبیلی در باب الرحمه به خاک سپردند.۶ - آثارمهمترین اثری که از ابن ابی عذیبه مانده است، تاریخ دول الاعیان ، شرح قصیدة نظم الجمان فی ذکر من سلف من اهل الزمان نام دارد. وی این شرح را در ۵ مجلد نوشته و در مقدمّه آن آورده است که چون قصیده نظم الجمان را در نوع خویش بدیع دیده، خواسته است تا بر آن شرح لطیفی بنویسد و فواید غریبه و اخبار عجیبه آن را واضح سازد. وی در شرح این قصیده احوال امتهای قدیمهو مردمعرب، سیرت پیامبر صلی الله علیه وآله، خلفای راشدین ، دولتهای بنی امیه ، عباسی و مغول را تا آخر روزگار تیمور بیان کرده و پس از ذکر وقایع سیاسی به مطالب ادبی و علمی پرداخته است. ابن ابی عذیبه در این کتاب به شماری از مورخین استناد جسته است. [۱۶]
عباس عزاوی، التعریف بالمورّخین، ج۱، ص۲۳۷، بغداد، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
۷ - انسان العیون فی مشاهیر سادس القرونعزاوی در تاریخ العراق مینویسد که کتاب انسان العیون فی مشاهیر سادس القرون که نسخه خطی آن در کتابخانه احمد پاشا تیمور نگهداری میشود، جزئی از تاریخ ابن ابی عذیبه است. گویا عزاوی خود آن را مقابله و به صحت این موضوع یقین حاصل کرده است. [۱۷]
عباس عزاوی، التعریف بالمورّخین، ج۳، ص۱۴۲، بغداد، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
نسخه اصل جزء اول التاریخ الکبیر به خط مؤلّف در کتابخانه قره چلبی زاده در استانبول نگهداری میشود. [۱۸]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۲۸، بیروت، ۱۹۸۴م.
همچنین نسخه بخشی از تاریخ ابن ابی عذیبه (جزء الثالث) که از متوکل آغاز شده و به ابتدای دولت سلجوقی پایان میپذیرد، در کتابخانه ظاهریه موجود است. [۱۹]
ظاهریه، ج ۲، ص۹۴ .
۸ - کتاب قصص الانبیاءکتابی نیز به نام قصص الانبیاء به ابن ابی عذیبه نسبت داده شده [۲۰]
صلاح الدین منجد، صلاح الدین، ج۱، ص۷۰، المخطوطات العربیة فی فلسطین، بیروت، دارالکتاب الجدید.
و زرکلی مینویسد که نسخهای از آن به خط مؤلف را در خالدیه قدس دیده است. [۲۱]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۲۹، بیروت، ۱۹۸۴م.
ریتر نیز از نسخههای خطی تألیفات ابن ابی عذیبه نشانههایی به دست میدهد. ۹ - فهرست منابع(۱) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، ۱۹۸۴م. (۲) عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به کوشش روزنتال، بغداد، ۱۹۶۳م. (۳) عبدالرحمان سخاوی، التبر المسبوک فی ذیل السلوک، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة. (۴) عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره، ۱۳۵۴ق؛ ظاهریه، خطی (تاریخ)؛ (۵) عباس عزاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۹م. (۶) عباس عزاوی، التعریف بالمورّخین، بغداد، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م. (۷) ابوالیمن مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، بیروت، ۱۹۷۳م. (۸) صلاح الدین منجد، صلاح الدین، المخطوطات العربیة فی فلسطین، بیروت، دارالکتاب الجدید. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله « ابن ابی عذیبه »، ج۲، ص۸۳۹. |