بیارجمندبیارْجُمَنْد، بخش و شهری به همین نام در شهرستان شاهرود از استان سمنان میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - دیگر اسامی ۲ - بخش بیارجمند ۲.۱ - موقعیت جغرافیایی ۲.۲ - آب و هوا ۲.۳ - اقتصاد ۲.۴ - جمعیت ۲.۵ - آثار تاریخی ۳ - شهر بیارجمند ۳.۱ - جمعیت ۴ - پیشینۀ تاریخی ۴.۱ - وصف مقدسی از بیارجمند ۴.۲ - وصف یاقوت از بیارجمند ۴.۳ - وصف حمدالله مستوفی ۴.۴ - وصف زینالعابدین شیروانی ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - بیوگرافیبیارْجُمَنْد، بخش و شهری به همین نام در شهرستان شاهرود از استان سمنان میباشد. ۱.۱ - دیگر اسامیاین نام در منابع به صورتهای بیار و گُمندار، [۱]
مرعشی ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندارن، ج۱، ص۸۶، به کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران، ۱۳۶۱ش.
بیار و جومند (جمند) و بیارجمند نیز آمده است. [۲]
عتبی محمد، تاریخ یمینی، ترجمۀ ناصح جرفادقانی، به کوشش جعفرشعار، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۳]
حافظ ابرو عبدالله، تاریخ بخش جغرافیای خراسان، ج۲، ص۱۰۷، به کوشش د کراوولسکی، ویسبادن، ۱۹۸۲م.
[۴]
ستوده منوچهر، قلاع اسماعیلیه، ج۱، ص۱۶۳، تهران، ۱۳۴۵ش.
بیارجمند مرکب از نام دو روستای «بیار» و «جمند» است، که جزء اول آن همان بئار، جمع کلمۀ عربی بِئر به معنای چاه است [۵]
ابن منظور، لسان، ذیل بأر.
[۶]
حافظ ابرو عبدالله، تاریخ بخش جغرافیای خراسان، ج۲، ص۱۰۷، به کوشش د کراوولسکی، ویسبادن، ۱۹۸۲م.
[۷]
Le Strange، G، ج۱، ص۳۶۶، The Lands of the Eastern Caliphate، London، ۱۹۶۶.
و جزء دوم به قلعهای در قومس اطلاق میشده [۸]
رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ بخش غزنویان، ج۱، ص۱۰۲، آلبویه و آلسامان، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۸ش.
که به صورتهای جومندر و جوزمندر هم نوشته شده است. [۹]
اعتمادالسلطنه محمدحسن، مرآة البلدان، ج۴، ص۲۲۹۳، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.
۲ - بخش بیارجمنداین بخش متشکل از دو دهستان به نامهای بیارجمند و خوارتوران، و یک شهر به نام بیارجمند و ۴۸ آبادی دارای سکنه است. [۱۰]
نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی به همراه مراکز، معاونت سیاسی وزارت کشور، ج۱، ص۲۹، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۱۱]
سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، نتایج تفصیلی، شهرستان شاهرود، پانزده، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۲.۱ - موقعیت جغرافیاییاین بخش از شمال به بخش میامی شهرستان شاهرود، از خاور به بخش روداب شهرستان سبزوار و بخش انابد شهرستان برداسکن و از جنوب و جنوب خاوری به بخشِ دستگردان شهرستان طبس و از باختر به بخش مرکزی شهرستان شاهرود محدود است. ۲.۲ - آب و هوابخش بیارجمند در منطقۀ دشت کویر واقع شده، و بجز مسیلهایی که گاه در بهار پرآب میشود، رودخانۀ قابل توجهی ندارد و آب و هوای آن معتدل مایل به گرم و خشک است. [۱۲]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، ج۱، ص۹، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰.
[۱۳]
جعفری عباس، دایرة المعارف جغرافیای ایران، ج۱، ص۲۲۴، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲.۳ - اقتصاداقتصاد این بخش برپایۀ کشاورزی و دامداری استوار است که به علت خشکی هوا بازدهی متوسطی دارد. آب کشاورزی بخش بیارجمند از کاریز و چاههای ژرف و نیمهژرف تأمین میگردد و از مهمترین محصولات آن گندم، جو، ترهبار، پنبه، زیره، انگور، هلو، زردآلو و خرما را میتوان نام برد. [۱۴]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، ج۱، ص۹، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰.
مراتع این منطقه در زمستان محل چرای گلههای عشایری از سنگسر و کردهای خراسان است. [۱۵]
حقیقت عبدالرفیع، تاریخ قومس، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲، تهران، ۱۳۶۲ش.
در کوههای خانخودی بر سر راه میاندشت و بیارجمند، معادن مس و نیز فلزات دیگر وجود دارد. [۱۶]
جمالزاده محمدعلی، گنجشایگان، ج۱، ص۷۲، برلین، ۱۳۳۵ق.
[۱۷]
کیهان مسعود، جغرافیای مفصل ایران، ج۳، ص۲۶۱، تهران، ۱۳۱۱ش.
[۱۸]
فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان سمنان، ج۴، ج۱، ص۲۸، ص۲۸-ج۵، وزارت جهاد سازندگی، واحد آمار و برنامهریزی، تهران، ۱۳۶۰ش.
۲.۴ - جمعیتدر ۱۳۷۵ش جمعیت این بخش ۹۳۰‘۶ تن (۶۵۶‘۱ خانوار) بوده است. [۱۹]
سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، شناسنامۀ بخشهای کشور، ج۱، ص۴۷، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۸ش.
بیشتر مردم این بخش شیعه دوازده امامی و گروهی نیز حنفی مذهباند. در میان مردم بیارجمند، برگذاری جشن سده، از یادگارهای دوران باستان، همچنان مرسوم است. مردم بیارجمند این بخش را در ۵۵ روز مانده به نوروز برپا میدارند. [۲۰]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، ج۱، ص۱۰، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰.
[۲۱]
شریعتزاده علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، ج۱، ص۴۶۸، تهران، ۱۳۷۱ش.
۲.۵ - آثار تاریخیاز آثار تاریخی بخش بیارجمند میتوان از بقایای قلعهای متعلق به دوره اسماعیلیان که در حدود ۱۸ کیلومتری شهر در آبادی دزیان واقع است، نام برد. همچنین مسجد جامع شهر بیارجمند متعلق به دوره افشاریه و بقعه امامزاده جرجیس از دیگر آثار آنجاست. [۲۲]
ستوده منوچهر، قلاع اسماعیلیه، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۳]
بنیاسدی علی، سیمای استان سمنان، ج۱، ص۳۶۹، قم، ۱۳۷۴ش.
[۲۴]
شریعتزاده علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، ج۱، ص۷۸، تهران، ۱۳۷۱ش.
۳ - شهر بیارجمنداین شهر مرکز بخش بیارجمند و در °۵۵ و ´۴۹ عرض شمالی و °۳۶ و ´۵ طول شرقی در ۱۱۲ کیلومتری جنوب خاوری شاهرود واقع است. آب و هوای این شهر معتدل و خشک و نزدیک به آب و هوای کویری است. بیشترین دما در تابستانها °۴۴ سانتیگراد و کمترین آن در زمستانها به °۱۵- میرسد و میزان بارندگی آن در حدود ۱۱۰ میلیمتر در سال است. [۲۵]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، ج۱، ص۹، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰.
۲.۴ - جمعیتدر ۱۳۷۵ش جمعیت شهر بیارجمند ۴۶۴‘۲ (۶۵۱ خانوار) بوده است. [۲۶]
سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، نتایج تفصیلی، شهرستان شاهرود، چهلودو، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۴ - پیشینۀ تاریخیاز این دیار نخستینبار در اثر مقدسی یاد شده است. بستگان و نیای مادری مقدسی (ابوطیبالشوا) از مردم بیار بوده که از آنجا به شام مهاجرت کردهاند. ازاینرو، وی با تفصیلات بیشتری از آنجا یاد کرده است. ۴.۱ - وصف مقدسی از بیارجمندبه گزارش مقدسی، در سده ۴ق/۱۰م «بیار» شهرکی در کنار بیابان، و برگرد آن دو بارو برپا بوده است و خانههای شهر در میان این دو بارو قرار داشتهاند و مسجد بزرگ شهر در میان باروی بیرونی بوده، و ویرانههای دژی کهن در این بخش از شهر به چشم میخورده است. باروی بیرونی ۳ دروازۀ آهنین داشت و پیرامون شهر را کشتزارها، تاکستانها و باغهای میوه در برمیگرفته است و به علت کمآبی، برای استفادۀ بهتر از نیروی آب، آسیابهای این شهر در زیر زمین قرار داشتهاند و آب از بالا برآنها میریخته است. بیار فاقد منبر و بازار بوده، و دادوستد در خانهها توسط زنان صورت میگرفته است. همچنین این شهر مرکز پرورش شتر و گوسفند، و محصولات عمدۀ آن کالاهای بزازی و روغن بوده است. مردمان این شهر در کار ساختمان تبحر داشته، و بیشتر آنها پیرو مذهب حنفی بودهاند. مالیات بیار ۲۶ هزار درهم در سال بوده است. وصفهای مقدسی از بافت شهر بیار منطبق با شیوۀ شهرسازی ایرانیان در دوره ساسانیان است. اشارۀ مقدسی به وجود دو بارو بر گرد شهر و نیز وجود کهندژی ویران در آن نشان از آبادانی و اهمیت این شهر در گذشتههای دورتر از سدۀ ۴ق دارد. این شهر به روزگار مقدسی از دست دیلمیان بیرون شده بود و ظاهراً در اختیار سامانیان قرار داشت. حکام آن یا عملاً مستقل بودند و یا در برخی مواقع به یاغیان و گردنکشانی که در برابر سامانیان قیام میکردند، میپیوستند. این سرزمین میدان تاخت و تاز حکومتهای مختلفی چون آلزیار، آلبویه و غزنویان بود. [۳۳]
حقیقت عبدالرفیع، تاریخ قومس، ج۱، ص۹۵، تهران، ۱۳۶۲ش.
۴.۲ - وصف یاقوت از بیارجمنددر سدۀ ۷ق/۱۳م یاقوت بیار را میان بسطام و بیهق دانسته، و از چندتن از علما و ادبای آنجا نیز یاد کرده است. ۴.۳ - وصف حمدالله مستوفیحمدالله مستوفی در سدۀ ۸ق بیار را شهری متوسط وصف کرده که محصولات آن غله و اندکی نیز میوه بوده است. [۳۵]
حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، ج۱، ص۱۵۰، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م با استیلای امیر وجیهالدین مسعود سرابداری بر بیارجمند، این شهر در قلمرو سربداران قرار گرفت. [۳۶]
فصیحخوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۵۹، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
در ۸۶۴ق/۱۴۶۰م سلطان حسینمیرزای تیموری سپاهیانی را به فرماندهی عبدالعلیترخان، برای سرکوب طوایف عرب ساکن در ناحیۀ بیارجمند که موجبات ناامنی آنجا را فراهم کرده بودند، گسیل داشت.. [۳۷]
خواندمیر غیاثالدین، حبیب السیر، ج۴، ص۱۲۲، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
در منابع تاریخی و جغرافیایی سدههای بعد نام بیارجمند کمتر دیده میشود. ۴.۴ - وصف زینالعابدین شیروانیزینالعابدین شیروانی در دوره قاجاریه بیارجمند را از شهرهای خراسان دانسته، و آن را جایی خوش با هوایی دلکش وصف کرده است. به نوشتۀ او مردم بیارجمند همه بر مذهب امامیه بودهاند. [۳۸]
زینالعابدین شیروانی، حدائق السیاحة، ج۱، ص۱۵۲، تهران، ۱۳۴۸ش.
در اواخر سدۀ ۱۳ق/۱۹م شیندلر برسر راه خود از تهران به مشهد، از بیارجمند گذر کرده است. به گزارش وی بیارجمند در آن تاریخ دارای ۲۰۰ خانوار جمعیت، و در تیول معیرالممالک بوده است. [۳۹]
سه سفرنامه، به کوشش قدرتالله روشنی زعفرانلو، ج۱، ص۱۶۸، تهران، ۱۳۴۷ش.
۵ - فهرست منابع(۱) ابنمنظور، لسان. (۲) اعتمادالسلطنه محمدحسن، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش. (۳) بنیاسدی علی، سیمای استان سمنان، قم، ۱۳۷۴ش. (۴) جعفری عباس، دایرة المعارف جغرافیای ایران، تهران، ۱۳۷۹ش. (۵) جمالزاده محمدعلی، گنجشایگان، برلین، ۱۳۳۵ق. (۶) حافظ ابرو عبدالله، تاریخ بخش جغرافیای خراسان، به کوشش د کراوولسکی، ویسبادن، ۱۹۸۲م. (۷) حقیقت عبدالرفیع، تاریخ قومس، تهران، ۱۳۶۲ش. (۸) حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م. (۹) خواندمیر غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش. (۱۰) رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ بخش غزنویان، آلبویه و آلسامان، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۸ش. (۱۱) زینالعابدین شیروانی، حدائق السیاحة، تهران، ۱۳۴۸ش. (۱۲) ستوده منوچهر، قلاع اسماعیلیه، تهران، ۱۳۴۵ش. (۱۳) سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، شناسنامۀ بخشهای کشور، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۸ش. (۱۴) سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، نتایج تفصیلی، شهرستان شاهرود، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش. (۱۵) سه سفرنامه، به کوشش قدرتالله روشنی زعفرانلو، تهران، ۱۳۴۷ش. (۱۶) شریعتزاده علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، ۱۳۷۱ش. (۱۷) عتبی محمد، تاریخ یمینی، ترجمۀ ناصح جرفادقانی، به کوشش جعفرشعار، تهران، ۱۳۵۷ش. (۱۸) فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان سمنان، وزارت جهاد سازندگی، واحد آمار و برنامهریزی، تهران، ۱۳۶۰ش. (۱۹) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰. (۲۰) فصیحخوافی، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش. (۲۱) کیهان مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، ۱۳۱۱ش. (۲۲) مرعشی ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندارن، به کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران، ۱۳۶۱ش. (۲۳) مقدسی محمد، احسنالتقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م. (۲۴) نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی به همراه مراکز، معاونت سیاسی وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۰ش. (۲۵) یاقوت، بلدان. (۲۶) Le Strange، G، The Lands of the Eastern Caliphate، London، ۱۹۶۶. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۳۰۲، برگرفته از مقاله «بیارجمند». ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|