اولو العزم

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحید توحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروع توسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورها عصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهور • رجعت
امامان امام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

اُولُوالعَزْم به معنی صاحبان عزم که به پنج تن از پیامبران صاحب شریعت (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد) گفته می‌شود. تعبیر اولوالعزم یک بار در قرآن در سوره احقاف به کار رفته است. در اینکه اولوالعزم آیا دارای رسالت جهانی هستند یا رسالت ایشان محدود بوده، دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است.

مقصود از اولوالعزم

«اولو» به معنای صاحبان و «عزم» در لغت به معنای ارادۀ محکم و استوار است. به گفته راغب اصفهانی در مفردات، عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کاری است.

درباره این‌که مقصود از اولوالعزم چیست و انبیای اولوالعزم چه کسانی هستند سه نظریه مطرح شده است:

صاحبان صبر

برخی عزم را به معنای صبر دانسته‌اند و پیامبران اولوالعزم را به پیامبران دارای صبر و تحمل در مقابل سختی‌ها و مشکلات تبلیغ احکام الهی تفسیر نموده‌اند، چرا که در آیۀ اولوالعزم از میان صفات، صفت صبر به عنوان یک صفت برجسته برای پیامبران اولوالعزم مطرح شده است.

صاحبان عهد

بعضی از مفسرین با استناد به برخی از آیات و روایات، عزم در کلمه اولوالعزم را به معنای عهد دانسته و این معنا را از بعضی آیات قرآن همچون آیه ۷ سوره احزاب برداشت کرده‌اند؛ در این آیه آمده است «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا» در این آیه به مسئلۀ گرفتن عهد و میثاق از انبیا بزرگی چون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد علیهم السلام اشاره شده است. برخی از مفسرین معتقدند که منظور از میثاق در این آیه میثاقی خاص پیامبران است که به مساله نبوت آنها ارتباط مستقیم دارد و دلیل ذکر نام این ۵ پیامبر شأن و مقام رفیع آن‌ها به واسطه اولوالعزم و صاحب شریعت‌ بودن‌شان می‌باشد

بنابراین که عزم به معنای عهد و میثاق باشد منظور از اولوالعزم پیامبرانی هستند که خداوند از آنها بر عبودیت و اطاعت تامه خویش یا بر ولایت پیامبر خاتم و اهل بیت ایشان پیمان گرفته است.

صاحبان شریعت

عده دیگری از مفسرین با توجه به برخی از آیات و روایات، انبیای اولوالعزم را به انبیا دارای کتاب و شریعت تفسیر کرده‌اند.

یکی از مهمترین آیات در این زمینه آیه ۱۳ سوره شوری است که خداوند در این آیه نام این پیامبران را به عنوان پیامبران صاحب شریعت آورده است «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ».علامه طباطبایی در تفسیر این آیه که نام این پیامبران آورده شده معتقد است که «شرایع الهی و آن ادیانی که مستند به وحی هستند تنها همین شرایع مذکور در آیه‌اند، یعنی شریعت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلوات اللّه علیهم)، چون اگر شریعت دیگری می‌بود باید در این مقام که مقام بیان جامعیت شریعت اسلام است نام برده می‌شد» این مفهوم همچنین در روایات نیز تایید شده است به عنوان نمونه در روایتی از امام رضا علیه‌السلام سؤال شد که چرا بعضی انبیا اولوالعزم شدند حضرت فرمود: زیرا نوح همراه با کتاب و شریعت مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش او عمل کرد تا این که ابراهیم با کتاب و صُحُف جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت ابراهیم عمل کرد، سپس جناب موسی آمد و تورات را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم مسیح با انجیل که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان پیامبر اسلام همه طبق شریعت حضرت عیسی عمل می‌کردند، پیامبر اسلام با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند. برخی انبیای الهی اگر چه دارای کتاب آسمانی بودند ولی کتابشان کتاب احکام و شریعت مستقل و جدیدی نبود، چنان که حضرت آدم، شیث، ادریس و داود(ع) هم دارای کتاب بودند ولی اولوالعزم نبودند.

تعداد انبیای اولوالعزم

در مورد تعداد و مصادیق پیامبران اولوالعزم بین مفسرین اختلافاتی وجود دارد:

همه رسولان الهی

گروهی از مفسران اعتقاد دارند که واژۀ «مِن» در آیه «اولوالعزمِ مِنَ الرُّسل» بیانی است (یعنی مقصود از عبارت قبل از خود را واضح می‌کند) و صبر و پایداری و مورد آزمایش الهی قرار گرفتن‌، ویژگی تمامی رسولان الهی است.

بعضی از رسولان الهی

بیشتر مفسران برآنند که واژۀ «مِن» در آیۀ بالا برای تبعیض است و بدین ترتیب تنها گروه ویژه‌ای از رسولان اولوالعزم به شمار می‌آیند.

برخی اولوالعزم را هجده رسولی دانسته‌اند که نامشان در آیات ۸۲ تا ۹۰ سوره انعام آمده است، خداوند بعد از نام این انبیا فرموده است: «فَبِهُداهُمُ اقتَدِه»: پس به هدایت آنان اقتدا کن. و برخی بر اساس بعضی روایات، انبیای اولوالعزم را ۹ نفر دانسته و برخی دیگر آنها را ۶ یا ۷ نفر معرفی کرده‌اند.

علامه طباطبایی و بعضی دیگر از مفسران اولوالعزم را پنج پیامبر صاحب شریعت، یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی ومحمد دانسته‌اند و معتقدند روایات دال بر این مطلب در حد مستفیض است. اما در مقابل، بعضی دیگر معتقدند به دلیل آن که این روایات به حد تواتر نمی‌رسد یقین آور نیست و از آیات قرآن دلالتی قطعی بر انحصار پیامبران صاحب شریعت در پنج نفر در دست نیست.

پیامبران اولوالعزم و رسالت جهانی

بنابراین که مقصود از انبیای اولوالعزم انبیای دارای شریعت باشد این مسأله مطرح شده است که آیا رسالت ایشان جهانی بوده یا آن که هر کدام به سوی قوم خاصی مبعوث شده‌اند؟ البته در مورد جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) تردید و اختلافی وجود ندارد اما در مورد دیگر انبیای اولوالعزم سه نظریه مطرح شده است:

رسالت جهانی همگی

برخی مانند علامه طباطبایی معتقدند رسالت انبیای اولوالعزم جهانی بوده است. ایشان برای اثبات مدعای فوق شواهدی از آیات ارائه کرده‌ و توضیح داده‌اند که انبیای اولوالعزم و صاحب کتاب دوگونه دعوت داشته‌اند یکی دعوت به خداپرستی، توحید و نفی شرک، و دیگری دعوت به احکام و شرایع خاص. دعوت نخست جهانی بوده است بر خلاف دعوت دوم که به قوم خاصی اختصاص داشته است و آن قوم مکلف می‌شدند به آن احکام عمل کنند.

رسالت جهانی بعضی

رسالت انبیای اولوالعزم رسالت جهانی نبوده است. برای مثال موسی(ع) و عیسی(ع) به سوی بنی‌اسرائیل برانگیخته شدند و دعوت آنان به این قوم اختصاص داشت. ظاهر برخی آیات نیز مؤید این مدعاست مثل آیه ۴۹ سوره آل عمران (ورسولاً إلی بنی إسرائیل) و نیز مفاد ظاهر آیات دیگری همچون آیه ۶ سوره صف، آیه ۱۰۱ سوره اسراء، آیه ۴۷ سوره طه، آیه ۱۷ سوره شعرا و آیه ۵۳ سوره غافر. بنابراین، بین این که پیامبری صاحب شریعت (اولوالعزم) باشد و رسالتش رسالتی جهانی باشد تلازمی نیست.

تفصیل

نظریه سوم آن است که اگر معنای جهانی بودن آن باشد که پیامبر موظف است رسالت خویش را نه تنها به قوم خویش که به همه اقوام و ملل عمده جهان برساند، رسالت بسیاری از پیامبران حتی موسی (علیه‌السلام) و عیسی (علیه‌السلام) جهانی نبوده است. اما اگر جهانی بودن را به معنای لزوم ابلاغ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام و لزوم پیروی همه کسانی که با دین جدید آشنا می‌شدند بگیریم، رسالت همه پیامبران جهانی بوده است. بنابراین به یک معنا از جهانی بودن، دعوت بسیاری از انبیا جهانی نبوده و به معنای دیگر رسالت همه انبیا جهانی است.

موضوع انبیای اولوالعزم و پیوند آن با ولایت ائمه(ع‌)‌در روایات متعددی مورد بحث واقع شده است، از جمله روایتی که امامان‌(ع‌) را وارثان علم و معجزات و فضیلت پیامبران اولوالعزم معرفی می‌کند.

مطالعه بیشتر

  • راه و راهنماشناسی، مصباح یزدی، محمدتقی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

پانویس

  1. راغب اصفهانی، مفردات راغب، ذیل واژه عزم.
  2. تفسیر عاملی، ج۷، ص۵۳۳ ; تفسیر آیات الاحکام، ص۶۸۰ ; تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص۱۳۲ ; التحریر والتنور، ج۲۶، ص۵۷).
  3. المیزان، ج۱۶، ص۴۱۵-۴۱۶، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۱۱
  4. تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۳۴۲ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰
  5. بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ و تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۳۴۲
  6. بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ ; المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۴۲، تفسیر قمی، ج۲، ص۶۶ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰
  7. المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; جوامع الجامع، ج۶، ص۲۷ و ۲۹ ; روح البیان، ج۸، ص۴۹۵ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۳ و تفسیر المبین، ص۵۵۰
  8. المیزان، ج۱۸، ص۲۹
  9. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۱ ; الصافی، ج۵، ص۱۹ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۶ ; تفسیر البرهان، ج۴، ص۸۰ و عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۷۸).
  10. المیزان، ج ۲، ص۱۴۲؛ ترجمه المیزان، ج ۲، ص۲۱۳.
  11. تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵
  12. تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵
  13. المیزان، ج۱۸، ص۳۳۳ ; روح المعانی، ج۲۶، ص۳۴و ۳۵
  14. المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; البرهان، ج۳، ص۷۷۶ ; تفسیر مراغی، ج۲۱، ص۱۳۲ و ج۲۶، ص۲۹
  15. المیزان، ج۲، ص۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص۲۲۰
  16. روح المعانی، ج۱۸، ص۳۳۳
  17. راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۳۲۹
  18. المیزان، ج۲، ص۱۴۱ و ۱۴۲
  19. راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۴۶
  20. صفار، ۶۱؛ کلینی‌، ج۱،ص۴۱۶؛ مجلسی‌، ج۲۶،ص۳۸۲، ج۴۴،ص۲۲۶
  21. بحارالانوار ج۲،ص۲۰۵

منابع

  • بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، تهران، المکتبة الاسلامیه.
  • البرهان فی تفسیر القرآن، بحرانی، سید هاشم، قم، دارالکتب العلمیه، ۱۳۳۹ق.
  • التحریر والتنویر، ابن عاشور، محمد بن طاهر، بی‌نا.
  • تفسیر آیات الاحکام، سایس، محمدعلی، بی‌نا.
  • تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ملامحسن، انتشارات صدر، تهران، ۱۴۱۵ق.
  • تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، اسماعیل، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۶ق.
  • تفسیر المبین، مغنیه، محمدجواد، بنیاد بعثت، قم.
  • تفسیر عاملی، عاملی، ابراهیم، تهران، انتشارات صدوق، ۱۳۶۰ش.
  • تفسیر قمی، قمی، علی بن ابراهیم، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۷ق.
  • تفسیر مراغی، مراغی، احمد بن مصطفی، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
  • تفیسر القرآن الکریم، ابن قیم جوزی، محمد بن ابوبکر، بیروت، دارمکتبة الهلال.
  • جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • راه و راهنماشناسی، مصباح، محمدتقی، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۶ش.
  • روح البیان، حقی بروسوی، اسماعیل، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
  • روح المعانی، آلوسی، سید محمود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • عیون اخبار الرضا، صدوق، محمد بن علی، تهران، انتشارات جهان.
  • فرهنگ املایی خط فارسی، صادقی، علی اشرف، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ش.
  • کنزالدقائق، قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • المیزان، طباطبایی، محمدحسین، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۳۹۳ق.
  • تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: