زوالزوال هم به معنی متمایل شدن وهم به معنی زایل شدن است. فهرست مندرجات۲ - کاربرد زوال به معنای نخست در فقه ۳ - راه شناخت زوال ۴ - احکام زوال در فقه ۴.۱ - احکام زوال در طهارت ۴.۲ - احکام زوال در صلات ۴.۳ - احکام زوال در صوم ۴.۴ - احکام زوال در جهاد ۴.۵ - احکام زوال در حج ۴.۶ - احکام زوال در نکاح ۴.۷ - احکام زوال در صید و ذباحه ۵ - کاربرد زوال به معنای دوم در فقه ۵.۱ - زوال نجاست ۵.۲ - زوال ملکیّت ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - معانی زوالزوال متمايل شدن آفتاب از وسط آسمان به سمت مغرب و برطرف شدن و از بين رفتن چيزی می باشد. ۲ - کاربرد زوال به معنای نخست در فقهاز احکام مرتبط با زوال به معنای نخست در بابهايی نظير طهارت، صلات، صوم، حج، جهاد، نکاح و صید و ذباحه سخن گفتهاند. ۳ - راه شناخت زوالشاخصی همچون چوب به صورت عمودی بر زمین نصب میشود. با طلوع خورشید از مشرق، شاهد سايهای دراز به سمت مغرب برای شاخص هستيم. هرچه خورشيد بالاتر رود، سايه شاخص کوتاهتر میگردد، تا آنکه خورشید در وسط آسمان قرار گيرد؛ يعنی به دايره فرضی نصف النهار برسد. در اين صورت، چنانچه آفتاب عمودی بر شاخص بتابد، سايه آن از بين میرود؛ اما اگر مقداری متمايل بتابد، سايهای کوتاه در ناحيه شمال يا جنوب باقی میماند. پس از متمايل شدن آفتاب از دايره نصف النهار به سمت غرب، سايه زوال يافته شاخص در سمت شرق پديد میآيد يا اگر چيزی از آن مانده بود، در سمت مشرق افزايش میيابد. بنابر اين، زوال خورشيد با پيدايی يا فزونی سايه شاخص در ناحيه مشرق شناخته میشود. برای شناخت زوال راههای ديگری نيز ديگری نيز ذکر شده است. يکی از آنها استفاده از دايره هندی است. ۴ - احکام زوال در فقهاهمّ احکام مرتبط با زوال در بابهای ذيل بيان شده است: ۴.۱ - احکام زوال در طهارتبنا بر قول مشهور، زمان غسل جمعه از طلوع فجر تا زوال خورشيد روز جمعه است و هر چه به زوال نزديکتر انجام شود، فضيلتش بيشتر است. چنان که وقت فضيلت غسل روز عرفه هنگام زوال است؛ گرچه وقت آن تا غروب امتداد دارد. ۴.۲ - احکام زوال در صلاتآغاز وقت نماز ظهر و عصر و نيز جمعه زوال آفتاب است و گزاردن آنها قبل از زوال صحيح نيست.در جواز ايراد خطبههای نماز جمعه قبل از زوال، اختلاف است. همچنين آغاز وقت نافله ظهر و عصر زوال خورشيد است و بنابر قول مشهور، به جا آوردن آنها قبل از زوال در غير روز جمعه صحيح نيست. [۱۰]
التنقيح (الصلاة) ج۱، ص۳۴۹-۴۵۲.
وقت نماز عید فطر و قربان بنابر قول مشهور از آغاز طلوع خورشيد روز عید تا زوال آن است. خواندن نماز مستحب در عید فطر و قربان، قبل از نماز عید و نيز بعد از آن تا زوال بنابر قول مشهور مکروه است، مگر در مسجدالنبی صلّی اللَّه عليه و آله که خواندن دو رکعت نماز قبل از نماز عيد استحباب دارد. ۴.۳ - احکام زوال در صومبه قول مشهور، وقت نيّت روزه در واجب معين، مانند روزه ماه رمضان برای کسی که ماه رمضان را فراموش کرده يا جاهل به آن است.همچنين برای مسافر و بیمار [۱۶]
مستند العروة (الصوم) ج۲، ص۱۲.
[۱۷]
مستند العروة (الصوم) ج۲، ص۱۹.
تا زوال امتداد دارد. بنابر اين، چنانچه ناسی يا جاهل قبل از ظهر متذکر شود يا بیمار قبل از زوال بهبود يابد و يا مسافر قبل از ظهر به وطن يا جايی که میخواهد ده روز بماند، برسد و چيزی که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بايد نيّت روزه کند و روزه آن روزش صحيح است. ليکن در روزه واجب غیر معیّن و نيز به قولی، روزه مستحب، وقت اختياری نيّت تا زوال خورشيد ادامه دارد. [۱۸]
مستند العروة (الصوم) ج۱، ص۴۸.
به قول مشهور، افطار کردن روزه قضای ماه رمضان قبل از زوال، با عذر يا بی عذر، در فرض تنگ نبودن وقتِ قضا، حرام نيست؛ اما بعد از زوال، حرام و موجب ثبوت کفاره است. ۴.۴ - احکام زوال در جهادآغاز جنگ با دشمن، بعد از زوال، مستحب و قبل از آن، جز در حال ضرورت مکروه است. ۴.۵ - احکام زوال در حجبنابر قول مشهور، افضل آن است که احرام حج، روز ترویه و بنابر قولی هنگام زوال آن روز بسته شود. [۲۱]
ذخيرة المعاد ص۶۵۰.
محرم به احرام حج بايد هنگام زوال روز عرفه تلبیه را قطع کند.زمان وقوف اختياری به عرفات در حج، از زوال روز نهم ذیحجه تا غروب آفتاب است.چنان که زمان وقوف اضطراری مشعر از طلوع خورشيد روز عید قربان تا زوال آن است. ۴.۶ - احکام زوال در نکاحآمیزش در وقت زوال جز در روز پنج شنبه، مکروه و در روز ياد شده مستحب است.اگر نوزاد قبل از زوال روز هفتم ولادت بميرد استحباب عقيقهاش ساقط میشود؛ اما اگر بعد از زوال بميرد، استحباب به قوت خود باقی است. ۴.۷ - احکام زوال در صيد و ذباحهذبح حیوان قبل از زوال روز جمعه مکروه است. ۵ - کاربرد زوال به معنای دوم در فقهاز زوال به معنای دوم در بابهايی نظير طهارت، حج و احیاء موات سخن گفتهاند. ۵.۱ - زوال نجاستآبی که بر اثر ملاقات با نجاست، رنگ، بو يا مزه نجاست به خود گرفته و نجس شده است، چنانچه به کر يا جاری متصل گردد و رنگ، بو يا مزه نجاست از بين برود، پاک میشود؛ اما اگر صفات ياد شده، بدون اتصال به کر يا جاری زوال يابد، پاک نمیشود، حتی بنابر قول مشهور اگر آب، کثير باشد، مگر آنکه مادّه داشته باشد، مانند چشمه که در اين صورت پاک میشود. در تطهیر چيز متنجس با آب، علاوه بر زوال عين نجاست، اثر آن؛ يعنی ذرّات ريز نامحسوس عين نجس نيز بايد از بين برود؛ ليکن زايل شدن بو، رنگ و مزه نجاست لازم نيست. [۳۱]
التنقيح (الطهارة) ج۳، ص۸.
در اينکه در تطهیر کف پا يا ته کفش با زمين، علاوه بر زوال عین نجاست، زوال اثر آن؛ يعنی اجزای ريز نجاست- که معمولًا با آب از بين میرود- شرط است يا نه، اختلاف میباشد. در تطهیر مخرج غایط با آب، زوال عين نجاست و اثر آن شرط است؛ ليکن در تطهیر با سنگ و مانند آن، تنها زوال عین نجاست لازم است. بنابر تصريح گروهی، زوال عين نجاست از اعضای حیوان، در حصول طهارت آن کافی است و نيازی به تطهیر موضع نجس نيست. چنان که حکم طهارت باطن، همچون داخل دهان و بينی بنابر قول به نجاست آن به ملاقات نجس، همين است. ۵.۲ - زوال ملکيّتدر اينکه اعراض مالک از ملک خود، موجب زوال ملکیت او میشود و در نتيجه برای ديگری تملک و تصرف در آن جایز خواهد بود يا نه، اختلاف است. کسی که صید همراه خود دارد، بنابر قول مشهور با محرم شدن ملکيتش نسبت به صید زايل میشود. آيا کسی که با احیا مالک زمينی شده، در صورتی که آن را معطّل بگذارد، در حدّی که دوباره تبديل به زمين موات گردد، ملکيتش نسبت به آن زمين زايل میشود يا نه؟ مسئله اختلافی است. [۴۱]
مفتاح الکرامة ج۱۴، ص۴۹۲-۴۹۵.
۶ - پانویس۷ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰. |