غلطخطا در گفتار، کردار، محاسبه و مانند آن را غلط میگویند. ۱ - کاربرد فقهیآنچه در این نوشتار میآید، مواردی است که در کلمات فقها با تعبیر «غلط» یا «لحن» به کار رفته و بیشتر مربوط به خطای در گفتار و محاسبه است، نه مطلق خطا. از آن به مناسبت در بابهای صلات، حج، تجارت، نکاح و اقرار سخن گفتهاند. ۲ - معانی لغویبرخی لغویان غلط را به ندانستن صحیح یک چیز و به اشتباه و خطا افتادن بدون تعمد معنا کردهاند که مرادف خطا است. [۲]
الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۱۹، ص ۱۲۹.
برخی تفاوت خطا و غلط را این دانستهاند که منشأ خطا ذهن، لیکن منشأ غلط زبان است؛ هرچند هر یک به جای دیگری نیز به کار میرود. [۳]
معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیة، ج۲، ص ۳۹.
برخی دیگر در تفاوت غلط با خطا گفتهاند: غلط عبارت است از نهادن چیزی در غیر محلش؛ هرچند ممکن است به خودی خود درست باشد؛ لیکن در خطا نقطه مقابل درست است. ۳ - احکام غلط۳.۱ - باب صلاتدر بطلان اذان یا اقامه در صورت غلط تلفظ کردن آن اختلاف است. قول به عدم بطلان به مشهور نسبت داده شده است. برخی گفتهاند: در صورتی که غلط ادا کردن موجب تغییر در معنای آن گردد، باطل میشود. [۶]
روض الجنان، ج۲، ص ۶۵۱.
ادای صحیح حروف و کلمات در قرائت و ذکرهای واجب نماز شرط صحّت آن است. بنابر این، چنانچه از روی عمد کلمهای را غلط بخواند، نمازش باطل است؛ لیکن اگر غلط خواندن از روی سهو یا فراموشی باشد و پس از داخل شدن در رکن بعدی متذکر گردد، نمازش صحیح است؛ اما اگر پیش از آن یادش بیاید باید آن کلمه را به گونه صحیح تلفظ کند. [۹]
مهذب الاحکام، ج۶، ص ۳۱۷ - ۳۱۸.
تلفظ صحیح تکبیرة الاحرام و در صورت ندانستن، آموختن شکل درست آن واجب است و در تنگی وقت یا ناتوانی از تلفظ صحیح آن هر گونه که میتواند باید آن را ادا کند. البته در فرض امکان تلقین صحیح آن از سوی دیگری، تلقین مقدم بر ادا به گونه غلط یا ترجمه آن است. همچنین است حکم قرائت نماز. به تصریح برخی، خواندن نماز به جماعت برای کسی که نمیتواند قرائت را صحیح ادا کند و توانایی یاد گرفتن آن را نیز ندارد، واجب نیست. دعا خواندن در قنوت به فارسی، بلکه - بنابر قول منسوب به مشهور - به هر زبانی جایز است؛ از این رو، بسیاری از فقها دعای غلط در قنوت را جایز دانستهاند به شرط آنکه غلط فاحش و تغییر دهنده معنا نباشد. امامت امام جماعتی که قرائتش غلط است برای کسانی که قرائتشان درست است، صحیح نیست؛ خواه قادر بر اصلاح آن باشد یا نباشد. برخی در صورتی که نتواند غلط را اصلاح کند، حکم به کراهت امامت کرده و در صورت قدرت بر اصلاح و ترک آن و غلط خواندن قرائت، نماز او و نیز مأمومان را در فرض آگاهی داشتن از آن باطل دانستهاند. برخی دیگر غلطی را که تغییر دهنده معنا باشد، زیانبخش دانستهاند نه هر غلطی را. در نماز پاسخ دادن به سلام غلط نیز واجب است، مگر آنکه غلط در حدی باشد که سلام به شمار نرود. بر کسی که آیه سجده واجب را غلط تلاوت کند یا از کسی که غلط تلاوت میکند، بشنود، سجده واجب نیست. [۲۶]
مهذب الاحکام، ج۷، ص ۲۸.
برخی احتیاط وجوبی را در به جا آوردن سجده دانستهاند. ۳.۲ - باب حجبر عمره و حجگزار واجب است تلبیه را صحیح ادا کند و تلفظ غلط آن در صورتی که قادر است با تلقین دیگری و یا آموختن، آن را صحیح ادا کند، کافی نیست. اما اگر امکان تلقین و آموختن نباشد، در اینکه اکتفا به تلبیه غلط جایز است یا احتیاط در جمع میان آن و نایب گرفتن میباشد، اختلاف است. [۲۹]
معتمد العروة (الحج)، ج۲، ص ۵۲۳ - ۵۲۵.
چنانچه وکیل هنگام قربانی حج، نام موکل خود را غلط بگوید، نیت او از جانب موکل کافی و قربانی مجزی است. ۳.۳ - باب تجارتبنابر قول به اشتراط عربی بودن الفاظ عقود و ایقاعات، آیا شرط است که الفاظ عقود و ایقاعات به عربی صحیح ادا شوند یا خواندن آنها به گونه غلط نیز کفایت میکند؟ مسئله محل اختلاف است. برخی غلط در ماده، هیئت و اعراب را در صورتی که به نظر عرف، به معنای مقصود از معامله زیان نرساند، بی اشکال دانستهاند. [۳۲]
کتاب البیع (امام خمینی)، ج۱، ص ۳۲۴.
۳.۴ - باب نکاحچنانچه ولی دختر در عقد نکاح، از او به نامی یاد کند که توصیف انجام گرفته مغایر آن باشد یا میان اسم و وصف با اشارهاش اختلاف باشد، ملاک چیزی است که مقصود او است و آنچه غلط بر زبان آورده نادیده انگاشته میشود. بنابر این، اگر ولی بگوید: دختر بزرگم فاطمه را به ازدواج تو در آوردم - در حالی که اسم او فاطمه نبوده است - همان دختر بزرگ به عقد در آمده است. و اگر اشارهاش به دختری باشد؛ لیکن اسم یا وصف او را غلط بگوید، اشاره و آنچه قصد کرده ملاک خواهد بود، نه آنچه به غلط بر زبانش جاری شده است. [۳۳]
العروة الوثقی، ج۵، ص ۶۰۵ - ۶۰۶.
۳.۵ - باب اقرارچنانچه اقرار کننده ادعا کند به غلط اقرار کرده است، از او پذیرفته نمیشود، مگر آنکه قراینی بر غلط بودن آن وجود داشته باشد. ۴ - پانویس۵ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۵۹۶، برگرفته از مقاله «غلط». |