زمان تقریبی مطالعه: 23 دقیقه
 

شجر






درخت آیت بی‌بدیل خداشناسی و نشانه بی‌نظیر قدرت پروردگار است.

فهرست مندرجات

۱ - درخت آیت توحید
۲ - معنای لغوی شجر
       ۲.۱ - شجر به معنای تنازع
۳ - واژه شجر در قران
۴ - موارد استفاده از درخت در قرآن
       ۴.۱ - ۱. درخت و تسبیح خداوند
              ۴.۱.۱ - چگونگی تسبیح درخت
       ۴.۲ - ۲. درخت و سجده در برابر خداوند
       ۴.۳ - ۳. درخت نشانه قدرت خداوند
              ۴.۳.۱ - نیروی حیات بخش
              ۴.۳.۲ - نقش آدمیان
       ۴.۴ - ۴. استفاده از درخت برای تمثیل در قرآن
              ۴.۴.۱ - مقصود از کلمه طیبه
       ۴.۵ - ۵. نقش درخت در زندگی انبیاء الهی علیهم صلوات الله
              ۴.۵.۱ - الف حضرت آدم (علیه السلام)
              ۴.۵.۲ - ب حضرت یونس (علیه السلام)
              ۴.۵.۳ - ج حضرت موسی (عیه السلام)
              ۴.۵.۴ - فرعون و مجازات صلیب
              ۴.۵.۵ - د حضرت عیسی (علیه السلام)
              ۴.۵.۶ - ه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)
       ۴.۶ - ۶. درختان بهشتی
              ۴.۶.۱ - ویژگی های درختان بهشتی
       ۴.۷ - ۷. درختان دوزخی
       ۴.۸ - ۸. درختان دنیوی
              ۴.۸.۱ - الف درختان خرما
              ۴.۸.۲ - ب درخت انگور
              ۴.۸.۳ - ج درخت زیتون
              ۴.۸.۴ - د درخت انار
              ۴.۸.۵ - ه - درخت سدر
              ۴.۸.۶ - و معروشات
       ۴.۹ - ۹. نقش درخت در زندگی انسانها و حیوانات
۵ - پانویس
۶ - منبع

۱ - درخت آیت توحید



درخت سوره‌ای است سرشار از آیات توحید و یکتاپرستی که در کتاب طبیعت به صورتهای مختلف واشکال متفاوت دیده می‌شود. همانگونه که هر یک از سوره‌های قرآن کریم، فارغ از کوتاهی و بلندی و تعداد آیات، نشانه‌ای بر علم و حکمت بی‌انتهای خداوند هستند، هریک از درختان نیز ـ جدای از عوارضی نظیر طول قامت، نوع محصولات و شکل و شمایل ظاهری ـ به تنهایی آیتی بر قدرت و توانایی و علم آن ذات مقدس و لایتناهی می‌باشند.

۲ - معنای لغوی شجر



در قرآن کریم، در اغلب موارد، از درخت با واژه « شجر» یاد شده است و شجر را علمای لغت شناسی این گونه معنا کرده‌اند:« هر چه از روئیدنی‌ها که تنه دارد »
[۱] قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
، و آنچه را که از زمین می‌روید ولی تنه ندارد، « نجم، عشب و حشیش »
[۲] قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
می‌نامند.

۲.۱ - شجر به معنای تنازع


باید دانست که در قرآن، لفظ « شجر و تنازع » نیز به کار رفته است، همچنان که درآیه ۶۵ سوره مبارکه نساء می‌خوانیم:‌« فلا و ربک لایؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم... »ولی چنین نیست، به پروردگارت سوگند که ایمان نیاورده‌اند مگر آن که تو را در آنچه میانشان اختلاف است داور کنند »، که البته در این مورد هم از نظر ریشه لغوی با شجر به معنای درخت قریب المعنی بوده و مناسبت دارد؛ چرا که « منازعه را از آن جهت تشاجر ( مشاجره ) گویند که سخن دو خصم یا خصوم مثل برگه و شاخه درخت، درهم می‌آمیزد».
[۴] قاموس قرآن، ج۴، ص۷.


۳ - واژه شجر در قران



افزون بر این که کلمه « شجر » ـ یا اشکال گوناگون آن ـ مجموعاً ۲۷ مرتبه در آیات قرآن بکار رفته، کلمات و عبارات دیگری نیز درباره درخت مورد استفاده قرار گرفته‌اند که هر یک بیان کننده یکی از صفات و ویژگی‌های آن می‌باشند و ما در این نوشتار جسته و گریخته بدانها اشاراتی خواهیم کرد.

۴ - موارد استفاده از درخت در قرآن



با دقت در آن دسته از آیاتی که از « درخت » یاد کرده است، در می‌یابیم که از آن تحت یکی از عناوین نه گانه زیر سخن به میان آمده:
۱. درخت و تسبیح خداوند،
‌۲. درخت و سجده در برابر خداوند،
۳. درخت نشانه‌ای بر قدرت خداوند،
۴.استفاده از درخت برای تمثیل،
۵. نقش درخت در زندگی انبیاء،
۶. درختان بهشتی،
۷. درختان دوزخی،
۸. درختان دنیوی ،
۹. نقش درخت در زندگی انسانها و حیوانات.
توضیح درباره هر یک از موارد نام برده، به قرار زیر است:

۴.۱ - ۱. درخت و تسبیح خداوند


براساس آموزه‌های قرآن کریم، هرچه در عالم آفرینش، لباس‌ هستی پوشیده و از « عدم » به « وجود » آمده ـ اعم از جمادات، نباتات و حیوانات ـ جملگی با زبان حال و زبان قال به تسبیح وتقدیس و ستایش ذات اقدس الهی مشغولند.
هــــرکس بــه زبـــانی صفت حمــد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
ولی ما آدمیان به دلیل محصور بودن در حصار مادیات و سرگرم شدن به تأمین حوائج مادی خویش ـ که متأسفانه گاه با گناه و نافرمانی خداوند نیز همراه می‌شود ـ از درک این ذکر پیوسته مخلوقات خداوند ناتوانیم، همچنان که خود فرمود: « ان من شی الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم. و هیچ چیز نیست مگر اینکه با تسبیح آنها را درک نمی‌کنید ».
با عنایت به این آیه و دهها آیه نظیر آن، که همگی از تسبیح علی الدوام اجزای هستی حکایت می‌کنند، در می‌یابیم که « درخت » نیز به عنوان جزئی از عالم هستی، هماهنگ با سایر مخلوقات خداوند، صبح و شام به تسبیح، تحمید و تهلیل آفریننده توانای خویش مشغول است.

۴.۱.۱ - چگونگی تسبیح درخت


نکته‌ای که اشاره به آن را در اینجا ضروری می‌دانیم این که، در میان مفسران اسلامی درباره چگونگی تسبیح موجودات و از جمله « درخت » از دیر باز مباحث فراوانی مطرح بوده است. عده‌ای به تسبیح با زبان حال و برخی به تسبیح با زبان قال، اعتقاد دارند و در این میان مرحوم علامه طباطبایی (ره) معتقدند: «... حق این است که تسبیح تمامی موجودات، تسبیح حقیقی و قالی است. چیزی که هست، قالی بودن ( تسبیح ) لازم نیست حتماً با الفاظ شنیدنی و قراردادی باشد.»

۴.۲ - ۲. درخت و سجده در برابر خداوند


در آیه ۱۸ از سوره مبارکه حج می‌خوانیم: « الم تر ان الله یسجد له من فی السموات و من فی الارض والشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر والد و اب و کثیر من الناس و...» آیا نمی‌بینی که سجده می‌کنند برای خداوند و هر کس در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و عده بی‌شماری از مردم و... ».
در این آیه شریفه و همچنین آیه ۶ از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از « درخت » نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است و «‌سجده در لغت به معنای تذلل، خضوع و اظهار فروتنی است ».
[۸] قاموس قرآن، ج۳، ص۲۲۵.


۴.۳ - ۳. درخت نشانه قدرت خداوند


برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
نکته‌ای اساسی که در کار خلقت و آفرینش درختان، همواره مورد غفلت قرار می‌گیرد و تنها عده‌ای اندک که دانایان حقیقی و به قول قرآن کریم « اولوالالباب » بدان وقوف پیدا می‌کنند، همانها «‌آفرینیش حیات در دل بذر و نهالی است که به مرور ایام از آن درختی تنومند می‌سازد ». همه ماهرگاه به درخت می‌نگریم، پیش از هرچیز محو جمال ظاهری و برگ و میوه و شکوفه آن می‌شویم و کمتر کسی از این حجاب ظاهری عبور کرده و به عمق و معنا و حقیقت مطلب پی‌ می‌برد.

۴.۳.۱ - نیروی حیات بخش


شگفت‌انگیزتر از « برگ درختان سبز »، « در نظر هوشیار » همانا آن نیرویی است که باعث سبزی و حیات آن می‌شود و به همین دلیل، در آیه ۶۰ از سوره مبارکه نمل، پس از اشاره به آفرینش آسمانها و زمین و نزول باران از آسمان، به رویش بستان‌ها اشاره شده، سپس به این نکته مهم پرداخته می‌شود که ای انسان‌ها به کیفیت ایجاد حیات در درختان بنگرید که اگر آن نیروی حیات‌دهنده و آن دم عیسوی زندگی بخش، از جانب خداوند نبود، هرگز قادر نبودید که آنها را رویانیده و از محصول‌شان برخوردار شوید.

۴.۳.۲ - نقش آدمیان


« امن خلق السموات و الارض و انزل لکم من السماء مآء فانبتنابه حدائق ذات بهجة ما کان لکم ان تنبتوا شجرهاء اله مع اله بل هم قوم یعدلون ».
آری، در امر رویش درختان و رشد و نمو آنها کار ما آدمیان « تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما کسی که حیات را در دل این بذر آفریده و به نور آفتاب و قطرات حیات بخش باران و ذرات خاک فرمان می‌دهد تا این دانه را برویانید، تنها خداست.» و بدین ترتیب این نتیجه حاصل می‌شود که تنها برگ و ساقه، شاخه و ریشه، میوه و شکوفه و قد و قامت، و شکل و شمایل درخت نیست که به انسان درس توحید و خداشناسی می‌دهد، بلکه انسان اندیشمند در ورای این ظواهر، قدرتی عظیم‌تر و نیرویی فوق‌العاده‌تر را مشاهده می‌کند؛ همان نیرویی حیاتی که از سوی خداوند در بذر و نهال درخت دمیده شده و قرار می‌گیرد و آن را تبدیل به مخلوقی زیبا و شگفت انگیز می‌نماید.

۴.۴ - ۴. استفاده از درخت برای تمثیل در قرآن


خداوندعزیز در آیات متعددی از قرآن کریم، برای تفهیم بعضی از حقایق معنوی بهره‌ جسته و برای این امر از گروهی از آفریده‌های قدرت خویش استفاده کرده که از جمله آنها می‌توان به « درخت » اشاره نمود. به عنوان مثال در آیه ۲۴ سوره مبارکه ابراهیم آمده است: « الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة اثلها ثابت و فرعها فی السماء... »
در این آیه شریفه، خداوند عزیز کلمه طیبه را به درختی تنومند و پربرگ و بار تشبیه فرموده که دارای ریشه‌ای محکم و استوار می‌باشد و شاخه‌های انبوه و فراوانش پهنه آسمان را فراگرفته که چون فصل باردهی آن فرا می‌رسد، میوه‌های بسیارش توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب کرده و به شگفتی می‌آورد.

۴.۴.۱ - مقصود از کلمه طیبه


در این که مقصود از کلمه طیبه چیست ؟ درمیان مفسران اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. ولی علامه طباطبایی معتقد است: « مراد از کلمه طیبه، عبارت است از عقاید حقی که ریشه‌اش در اعماق قلب و نهاد بشر جای دارد... »
طبق آیه ۲۶ سوره ابراهیم: « و مثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار » ‌سخن از « کلمه خبیثه » در میان است و شباهت آن با « شجره خبیثه». در این آیه نیز اختلاف نظر بین مفسران بسیار است. بنا به ارجاع قبلی،‌ مرحوم علامه طباطبایی می‌گویند: « کلمه خبیثه در مقابل کلمه طیبه است... و مقصود ازکلمه خبیثه،شرک به خداست، که به درختی خبیث تشبیه شده، از جای کنده شده باشد و در نتیجه، اصل ثابت و قرار و آرام و معینی نداشته، وچون خبیث است، جز شر و ضرر اثر دیگری ببار نیاورند ».
آیه ۶۰ سوره اسراء نیز چنین آورده است: « و اذا قلنا لک ان ربک احاط بالناس و ما جعلنا الرویا التی اریناک الا فتنة للناس و الشجرة الملمونة فی القرآن و نخوفهم فما یزیدهم الا طغیاناً کبیراً ». خداوند، گروهی از آدمیان را به واسطه اعمال ناپسند و نیز خلق و خوی شیطانی به درختی تشبیه فرموده که مورد لعنت و نفرین خداوند قرار دارند. گویی آنها تماماً از یک ریشه و اصل بوده و همگی شاخ و برگ‌های آن درخت می‌باشند».
علامه طباطبایی پس از بررسی اوضاع و احوال صدر اسلام، وگروههای سه گانه یهود، مشرکین و منافقین، با بیان صفات و ویژگی‌های هر یک از آنها، نتیجه‌گیری می‌کنند که مراد از « شجره ملعونه» در آیه مورد بحث، همانا منافقین هستند که:«... در ظاهر مسلمان بودند، و تظاهر به اسلام می‌کردند و در میان مسلمانان، یا از راه فامیلی و یا از راه پیروزی عقیده و مسلک، بقا و دوام یافته و در اعصار بعدی هم فتنه مسلمانان شدند ».

۴.۵ - ۵. نقش درخت در زندگی انبیاء الهی علیهم صلوات الله


قرآن کریم در کنار بیان و تشریع احکام و قوانین عبادی واخلاقی، داستانهای فراوانی را از زندگی و سرگذشت « انبیاء سلف » نقل می‌فرماید: که در خلال این داستانها می‌توان نقشی را که برخی از موجودات و مخلوقات الهی ـ غیر از انسان ـ و از جمله « درخت » در زندگی آنها ایفاء نموده‌اند، مشاهده کرد.
قرآن کریم، در تشریح حوادث زندگی پنج نفر از پیامبران الهی به نقش درخت اشاره کرده است:

۴.۵.۱ - الف ـ حضرت آدم (علیه السلام)


درخت در ماجرای زندگی و خروج حضرت آدم (علیه السلام) از بهشت، نقش بسزایی داشته و در قران کریم به کرات مورد تذکر قرار گرفته است. از جمله در آیه ۳۵ سوره بقره آیات ۱۹ تا ۲۲ سوره اعراف و آیه ۱۲۰ سوره طه.
در این آیات می‌خوانیم که خداوند عزیز پس از آفرینش آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها)، آن دو را از نزدیک شدن به « شجره ممنوعه » نهی فرمود ولی آنها در اثر وسوسه شیطان نه تنها این امر الهی را نادیده گرفتند بلکه از میوه‌ آن درخت نیز خورند که به همین خاطر مستوجب مجازات الهی ـ که همانا اخراج از بهشت بود ـ گردیدند و در نتیجه به زمین، هبوط کردند.

۴.۵.۲ - ب ـ حضرت یونس (علیه السلام)


« یونس فرزند متا، یکی از انبیاء الهی است که خداوند او را برای هدایت و ارشاد مردم سرزمین نینوا برانگیخت و نام او چهار بار در قرآن کریم مذکور است »
[۲۰] اعلام قرآن، ص۲۸۷.
. بنا به نقل قرآن کریم و روایات اسلامی، هنگامی که مردم نینوا از پذیرش دعوت او خودداری کردند، آنها را ترک کرد و در ساحل دریا بر کشتی نشست. در دریا، کشتی دچار طوفان شد. یونس را به دریا افکندند تا از خشم خدای دریا در امان مانند! حیوانی عظیم الجثه به فرمان خداوند او را بلعید و پس از چند روز که در شکم آن حیوان دریایی بود، مجدداً به امر خداوند به ساحل افکنده شد. ولی چون در مدت اقامت در شکم حیوان دریایی نحیف و رنجور شده بود، خداوند « درختی از کدو را بر سر راه او رویانید تا در سایه آن آرامش یابد، از میوه‌اش بخورد و نیرو و توان از دست رفته را بازیابد: « فنبذناه بالعراء و هو سقیم و انبتنا علیه شجرة من یقطین ».

۴.۵.۳ - ج ـ حضرت موسی (عیه السلام)


درباره نقش درخت در زندگی حضرت موسی نیز در قرآن کریم آیات چندی موجود است. مهمترین فرازهای آن مربوط به زمانی است که حضرت موسی در پی یافتن پناهگاهی برای خود وخانواده‌اش، به کوه طور می‌رود. در آنجا خداوند از وراء درختی با او مکالمه فرموده، او را به رسالت مبعوث می‌فرماید. از جمله در آیه ۳۰ سوره قصص آمده است: « فلما اتاها نودی من شاطی الواد الایمن فی البقعة المبارکة من الشجرة ان یا موسی انی انا الله رب العالمین».

۴.۵.۴ - فرعون و مجازات صلیب


غیر از این بخش، ردپای درخت را در فراز دیگری نیز می‌توان مشاهده کرد. ساحران فرعون، با مشاهده اعجاز حضرت موسی ـ در تبدیل کردن عصا به مار و اژدها ـ به حقانیت دعوت او پی برده و همگی به او ایمان می‌آورند. فرعون که هرگز انتظار این واقعه هولناک را نداشت خشمگینانه آنان را مورد تهدید قرار می‌دهد که شما را از شاخه‌های نخل ـ در حالی که دست و پایتان را بریده‌ایم ـ آویزان خواهم کرد: « فلا قطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف ولأصلبنکم فی جذوع النخل و... ».

۴.۵.۵ - د ـ حضرت عیسی (علیه السلام)


زمانی که مریم (سلام الله علیها) به هنگام ولادت حضرت عیسی، از قوم خود کناره می‌گیرد، در صحرا در کنار درخت خرمایی فرود می‌آید و خداوند به او ندا می‌دهد که: « و هزی الیک بجذع النخل تساقط علیک رطباً جنیاً فکلی واشربی و قری عیناً...» .

۴.۵.۶ - هـ ـ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)


از مجموع زندگی پیامبر اکرم آنجا که درخت در آن نقش داشته و در قرآن کریم بدان اشاره شده، تنها ماجرای بیعت رضوان است که در سال هفتم هجری اتفاق افتاد و مسلمانان در مسیر حرکت به سوی مکه، برای انجام مراسم حج در مکانی به نام « حدیبیه » با آن حضرت مجدداً بیعت نمودند و بر ایمان به خدا و پیامبرش و نیز یاری و امداد آن حضرت و دین مبین اسلام تأکید کردند که آیه ۱۸ از سوره مبارکه فتح پیرامون این ماجرا نازل شد: « لقد رضی الله عن المؤمنی اذیبا یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم فانزل الشکینة علیهم و اثابهم فتحاً قریباً».

۴.۶ - ۶. درختان بهشتی


از نگرش اسلامی، حیات آدمی منحصر در جهان مادی نیست، بلکه این عالم به منزله منزلگاه موقتی است که اقامت انسان در آن پایان می‌یابد و در قرارگاه ابدی خود، آنان که در حیات دنیوی خویش اهل صلاح و سداد بوده‌اند، در جایگاهی فرود می‌آیند که ازآن به « جنت » یا «‌ بهشت » تعبیر می‌شود، که باغی است بسیار جمیل با منظره‌های چشم‌نواز. همان گونه که یکی از ویژگی‌های باغ در این عالم وجود درخت در آن است، بهشت نیز که خود باغی سراسر حسن و جمال است.

۴.۶.۱ - ویژگی های درختان بهشتی


در آیاتی از قرآن کریم به ویژگی‌هایی از آنها اشاره شده که ذیلاً آنها را بر می‌شمریم:
الف ـ سوره دهر،‌ آیه ۱۴:‌ « و دانیة علیهم ظلالها و ذللت قطوفها تذلیلاً » درختان بهشتی دارای سایه‌های فراوان هستند ـ که نتیجه انبوهی درختان است ـ و شاخه‌هاشان نیز آنچنان پائین و در دسترس می‌باشند که میوه‌های آنها به سهولت قابل چیدن و استفاده است.
ب ـ سوره الرحمن، آیات ۴۶ تا ۴۸:‌« ولمن خاف مقام ربه جنتان. فبای الاء ربکما تکذبان. ذواتا افنان » و برای کسی که از مقام پرودرگارش بترسد دو باغ بهشت است پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می‌کنید ؟ آن دو باغ بهشتی دارای انواع نعمتها و درختان پرطراوت است ». از این آیه شریفه ـ با توجه به معنای « افنان » که به معنی شاخه‌های تازه و پربرگی می‌یابیم که از دیگر ویژگی‌های درختان بهشتی، طراوت و تازگی همیشگی آنها می‌باشد.
ج ـ در برخی از آیات قرآن کریم به نوع درختان بهشتی و این که چه میوه و محصولی دارند نیز اشاره شده است. مثلاً در آیه ۶۸ سوره الرحمن به درختان انار و خرما، در آیه ۲۳ سوره واقعه به درخت سدر و در آیه ۲۹ سوره واقعه به درخت موز بهشتی اشاره شده است. معروفترین درخت بهشتی همانا « درخت طوبی » است و در قرآن کریم تنها یک بار و آن هم در آیه ۲۶ سوره مبارکه رعد، لفظ طوبی به کار برده شده که البته مراد این آیه نیز درخت طوبی نمی‌باشد، ولی در روایات اسلامی آمده: « طوبی درختی است در بهشت، ‌تنه آن در منزل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده و در منزل هر مؤمن شاخه‌ای از آن هست».
[۳۲] قرآن بر فراز آسمانها، ص۲۳۳.


۴.۷ - ۷. درختان دوزخی


جهنم و دوزخ سرای ابدی کسانی است که عمری را در غفلت و گناه و طغیان سپری کرده‌اند و در آنجا علاوه بر هر چیز دیگر، حتی درختان نیز وسیله شکنجه و آزار دوزخیانند، در حالی که علی القاعده درخت باید وسیله‌ای برای امن و آسایش باشد.
در قرآن کریم ـ به هنگام بحث از اوصاف و ویژگی‌های جهنم ـ از وجود درختی به نام « زقوم »‌نام برده شده است. در آیات ۶۲ تا ۶۷ سوره صافات می‌خوانیم: « ذلک خیر نزلاً ام شجرة الزقوم. انا جعلناها فتنة للظالمین. انها شجرة تخرج فی اصل الحجیم. طلعها کانه رؤس الشیاطین... ».
در آیات ۴۳ تا ۴۶ سوره مبارکه الدخان نیز این درخت این گونه توصیف گردیده:« ان شجرة الزقوم طعام الاثیم. کالمهل یغلی فی البطون کغلی الحمیم ».
از این آیات بر می‌آید که درخت زقوم، درختی است که خداوند آن را با دست قدرت خویش از بن دوزخ می‌رویاند و دارای میوه‌ای است که خوراک گناهکاران در جهنم می‌باشد.
حضرت امام باقر (علیه السلام) در توصیف آن می‌فرماید: « زقوم درختی است که از قعر جهنم بیرون می‌آید و ثمره او مانند « رؤس شیاطین » می‌باشد. از زشتی صورت و کراهت عفونت وچرک، آن را به سر شیطان تشبیه کرده‌اند و شاخه‌های آن درخت اشراب شده و پرورش یافته از آتش جهنم است، میوه آن آتش و برگهایش نیز از آتش خلق شده است. به هنگام تناول، آن تلخ‌تر از صبر و بد بوتر از میتر متعصنه و سخت‌تر از آهن می‌یابند، آنگاه آنچه را که در دنیا اکل نموده‌اند از طعم‌های لذیذ متذکر می‌شوند ».
[۳۵] قاموس قرآن، ج۳، ص۲۴۶.


۴.۸ - ۸. درختان دنیوی


در قرآن کریم، آیات بسیاری وجود دارد که در آنها به درختانی که در طبیعت و محل زیست این جهانی آدمیان وجود دارند، اشاره شده و به نوع این درختان نیز تصریح گردیده که عبارتند از:

۴.۸.۱ - الف ـ درختان خرما


در قرآن کریم در ۲۰ آیه به نام این درخت تصریح شده و این تعداد در مورد هیچکدام از درختان دیگر سابقه ندارد و خود بیانگر اهمیت این درخت در حیات آدمی و علی الخصوص عرب دوره نزول قرآن می‌باشد و اما آیات که در آنها از این درخت یاد شده عبارتند از: آیه ۲۶۶ سوره بقره، آیات ۹۹ و ۱۴۱ سوره انعام، آیات ۱۱ و ۶۷ سوره نحل، آیات ۲۳ و ۲۵ سوره مریم، آیه ۹۱ سوره اسراء، آیه ۳۲ سوره کهف،‌ آیه ۱۴۸ سوره شعراء، آیه ۳۴ سوره یاسین، آیه ۱۰ سوره ق، آیه ۲۰ سوره قمر،‌ آیات ۱۱ و ۶۸ سوره الرحمن، آیه ۷ سوره الحاقه و آیه ۲۹ سوره عبس.

۴.۸.۲ - ب ـ درخت انگور


پس از درخت خرما، درختی که از آن در قرآن کریم بیشتر یاد شده، درخت انگور است، به طوری که مرتبه نام این درخت با کلمات « عنب » و « اعناب » آمده است. از جمله در‌: آیه ۲۶۶ سوره بقره، آیه ۹۹ انعام، آیه ۴ سوره رعد،‌ آیات ۶۷ و ۱۱ سوره نحل،‌ آیه ۹۱ سوره اسراء، آیه ۳۲ سوره کهف،‌ آیه ۱۹ سوره مؤمنون،‌ آیه ۳۴ سوره یاسین،‌آیه ۳۲ سوره نباء و آیه ۲۸ سوره عبس.

۴.۸.۳ - ج ـ درخت زیتون


درختی پربرکت، با محصولی بسیار ارزشمند و در اهمیت آن همین بس که در قرآن کریم چند بار از آن یاد شده و حتی سوره‌ای به این نام، نامگذاری نموده‌اند.
کلمه زیتون که هم به درخت وهم به میوه آن اطلاق می‌گردد، مجموعاً ۶ بار در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است:‌ آیات ۹۹ و ۱۴۱ سوره انعام، آیه اول سوره تین، آیه ۱۱ سوره نحل و آیه ۲۹ سوره مبارکه عبس. همچنین در آیه ۲۰ از سوره مبارکه مؤمنون بدون تصریح به نام زیتون، ‌از این درخت یاد شده است.

۴.۸.۴ - د ـ درخت انار


رمّان که به معنی انار است و به درخت این میوه هم گفته می‌شود در قرآن کریم، در آیات ۹۹ و ۱۴۱ سوره مبارکه انعام برای انار دنیوی ویک بار هم در آیه ۶۸ سوره الرحمن برای انار بهشتی آمده است.

۴.۸.۵ - هـ - درخت سدر


سدر، همان درخت کنار است که « درختی است تناور و خاردار، بلندی‌اش تا ۴۰ متر می‌رسد؛ می‌گویند تا دو هزار سال عمر می‌کند، میوه آن به شکل سنجد و بعد از رسیدن، سرخ یا زرد رنگ و شیرین می‌شود... ».
[۳۶] قاموس قرآن، ج۳، ص۲۴۶.

کلمه سدر، ۴ بار در قرآن کریم و در آیات ۱۶ سوره سباء، ۲۸ سوره واقعه، ۱۴ و ۱۶ سوره نجم آمده است؛‌ البته تنها در مورد اول اشاره به درخت سدر دنیوی می‌باشد. در مورد دوم درخت سدر، بهشتی و در دو مورد آخر اشاره به درختی است که پیامبر اکرم (ص) در شب معراج آن را مشاهده فرمود.

۴.۸.۶ - و ـ معروشات


معروشات، جمع کلمه « معروشه » می‌باشد. و « شجره معروشه » آن درختی را گویند که شاخه‌هایش به وسیله داربست بالا رفته و مانند درخت انگور یکی بر بالای دیگری قرار گرفته باشد.
کلمه « معروشات » تنها دو بار و هر دو بار نیز در آیه ۱۴۱ سوره انعام آمده است. نخست درباره درختان داربستی و بار دیگر درباره درختان غیر داربستی ( غیر معروشات ) استعمال شده، و البته در آیه ۶۸ سوره نحل نیز همین واژه در قالب، فعل مضارع « یعرشون » مورد اشاره قرار گرفته است.

۴.۹ - ۹. نقش درخت در زندگی انسانها و حیوانات


در این بخش از این نوشتار با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم، به بیان تأثیر و نقش درخت در زندگی آدمیان از زوایه تأمین یکی از ضروریات حیات آدمی ( یعنی آتش ) و نیز تأثیر در زندگی یکی از حیوانات ( یعنی زنبور عسل ) می‌پردازیم:
الف ـ آیه ۸۰ سوره یاسین: « الذی جعل لکم من الشجر الاخضر ناراً فاذا انتم منه توقدون. اوست کسی که قرار داد برای شما از آن درخت برمی‌افروزید آتش را ».
این آیه شریفه یکی از نشانه‌های قدرت خداوند را آفرینش آتشی می‌داند که از درخت سبز تولید می‌شود. زیرا بسی شگفت‌آور است که چگونه درختی سبز ـ که سایه خنک و روحبخش آن، آدمی را از آسیب گرما و اشعه سوزان خورشید در امان نگه می‌دارد ـ در فرآیندی دیگر، تبدیل به آتشی افروخته می‌گردد که می‌تواند همه چیز را در کام مرگ و نیستی فرو برد. این نیست مگر به واسطه اعجاز و قدرت نهایی پروردگار توانا.
ب ـ سوره نحل آیه ۶۸: « و اوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتاً و من الشجر و مما یعرشون. و وحی فرستاد پروردگارت به سوی زنبور عسل، که فرا بگیر از کوه‌ها خانه‌ها و از درخت واز آنچه بنا می‌کنند ».
این آیه شریفه اشاره‌ای دارد به نقش و تأثیر درخت در زندگی زنبور عسل، چرا که این حشره بسیار مفید با امر غریزی و تکوینی از جانب خداوند مأمور شده است که جاهای پردرخت و شاخ‌های بلند و سرسبز درختان را به عنوان مسکن انتخاب کند تا بتواند به سهولت به مواد اولیه لازم برای تولید عسل دست پیدا کند.
ج ـ سوره نحل آیه ۱۰: « هو الذی انزل من السماء ماء لکم منه شراب و منه شجر فیه تسیمون. اوست کسی که از آسمان، آبی گوارا نازل می‌کند که می‌آشامید، و از آن درختانی می‌رویاند که حیوانات خود را در آن به چرا می‌برید ».
در این آیه به یکی از کارکردهای درخت که همانا تأمین غذای حیوانات اهلی و برخی حیوانات غیراهلی می‌باشد، اشاره شده است.

۵ - پانویس


 
۱. قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
۲. قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
۳. نساء/ سوره۴، آیه۶۵    
۴. قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
۵. اسراء/ سوره۱۷، آیه ۴۴.    
۶. المیزان، ج۱۳، ص۱۱۰.    
۷. حج/ سوره۲۲، آیه۱۸    
۸. قاموس قرآن، ج۳، ص۲۲۵.
۹. نمل/ سوره۲۷، آیه۶۰    
۱۰. تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۱۴.    
۱۱. ابراهیم/ سوره۱۴، آیه۲۴.    
۱۲. المیزان، ج۱۲، ص۵۱.    
۱۳. ابراهیم/ سوره۱۴، آیه۲۶    
۱۴. المیزان، ج۱۲، ص۵۲.    
۱۵. اسراء/ سوره۱۷، آیه۶۰.    
۱۶. المیزان، ج۱۳، ص۱۳۸.    
۱۷. بقره/ سوره۲، آیه۳۵    
۱۸. اعراف/ سوره۷، آیه۱۹-۲۲    
۱۹. طه/ سوره۲۰، آیه۱۲۰    
۲۰. اعلام قرآن، ص۲۸۷.
۲۱. صافات/ سوره۳۷، آیه۱۴۵ و ۱۴۶    
۲۲. قصص/ سوره۲۸، آیه۳۰    
۲۳. طه/ سوره۲۰، آیه۷۱    
۲۴. مریم/ سوره۱۹، آیه۲۵و۲۶    
۲۵. فتح/ سوره۴۸، آیه۱۸    
۲۶. دهر/ سوره۷۶، آیه۱۴    
۲۷. الرحمن/ سوره۵۵، آیه۴۶-۴۸    
۲۸. الرحمن/ سوره۵۵، آیه۶۸    
۲۹. واقعه/ سوره۵۶، آیه۲۳    
۳۰. واقعه/ سوره۵۶، آیه۲۹    
۳۱. رعد/ سوره۱۳، آیه۲۶    
۳۲. قرآن بر فراز آسمانها، ص۲۳۳.
۳۳. صافات/ سوره۳۷، آیه۶۲-۶۷    
۳۴. الدخان/ سوره۴۴، آیه۴۳-۴۶    
۳۵. قاموس قرآن، ج۳، ص۲۴۶.
۳۶. قاموس قرآن، ج۳، ص۲۴۶.
۳۷. المیزان، ج۷، ص۳۶۳.    


۶ - منبع


دانشنامه موضوعی قرآن    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.