زمان تقریبی مطالعه: 30 دقیقه
 

داحس





داحِس‌، از جنگهای‌ مشهور عرب ‌در روزگار جاهلیت ‌ بود.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی جنگ‌ داحس‌
۲ - راوی‌ اصلی‌ جنگ‌ داحس‌
۳ - شروع جنگ
       ۳.۱ - حسادت‌ حذیفه
       ۳.۲ - شرط‌بندی
       ۳.۳ - خط‌ پایان‌
       ۳.۴ - مکر حذیفه‌
       ۳.۵ - اعتراف مرد اسدی‌
       ۳.۶ - قتل پسر حذیفه
       ۳.۷ - قتل مالک‌بن‌ زهیر
       ۳.۸ - پیوستن ربیع‌بن‌ زیاد عبسی به‌ قیس‌
       ۳.۹ - جنگ میان بنی‌ذبیان‌ و بنی‌ عبس‌
       ۳.۱۰ - آزادی حذیفه
       ۳.۱۱ - قتل برادر حذیفه
       ۳.۱۲ - جنگ بنی‌فزاره‌ و بنی‌عبس‌
       ۳.۱۳ - سر انجام حذیفه
۴ - نامهای دیگر
۵ - اشعار درباره این جنگ
۶ - اشعار قیس‌بن‌ زهیر در رثای‌ حذیفه‌
۷ - جنگ دیگر بنی‌ذبیان‌ با بنی‌عبس‌
       ۷.۱ - درگیری بنی‌سعد با بنی‌عبس‌
       ۷.۲ - حمله بنی کلب به بنی عبس
       ۷.۳ - حرکت بنی عبس به سوی یمامه
       ۷.۴ - جنگ دیگر بنی‌عبس‌ با بنی‌ذبیان‌
       ۷.۵ - صلح بنی‌عبس‌ و بنی‌ذبیان‌
۸ - قتل مردی‌ از بنی‌عبس‌
۹ - توبه قیس ‌بن‌ زهیر
۱۰ - جنگ‌ داحس‌ یکی‌ از مبدأهای‌ گاه‌شماری‌
۱۱ - فهرست منابع‌
۱۲ - پانویس
۱۳ - منبع

۱ - معرفی جنگ‌ داحس‌



داحِس‌، از جنگهای‌ مشهور عرب ‌ (ایام‌العرب‌) میان‌ بنی‌ عَبس ‌بن‌ بَغیض‌ بن‌ رَیث ‌بن‌ غَطَفان‌ و بنی ‌ذُبیان ‌بن‌ بغیض ‌بن‌ ریث ‌بن‌ غطفان‌، دو تیره‌ از قبیلۀ قَیس‌ عَیلان‌ ، روی‌ داد
[۱] ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌۱، ص‌ ۳۰۶ ،چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶.
[۲] ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
[۳] ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌۶۰۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
[۴] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و در منابع‌، از آن‌ با نامهای‌ حرب ‌ داحس‌،
[۵] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۳۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
[۶] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۴۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
(یومُ) حربِ داحس‌، الغَبراء، یا ایام‌ داحس‌ و الغبراء
[۷] ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
[۸] یعقوبی‌، تاریخ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷.
[۹] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۰] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۶.
[۱۱] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۶۶.
و حرب‌ غطفان
[۱۲] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۳۴، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
یاد شده‌ است‌.
داحس‌ که‌ در اصل‌ نام‌ اسبِ قیس‌بن‌ زُهَیر عَبْسی‌، فرزند رئیس‌ قبیلۀ قیس‌ عیلان‌، بود،
[۱۳] حمزۀ اصفهانی‌، سوائر الامثال‌ علی‌ افعل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۵، چاپ‌ فهمی‌سعد، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
به‌ قولی‌، یکی‌ از سه‌ جنگ ‌ طولانی‌ مدت‌ اعراب‌ در روزگار جاهلیت‌ محسوب‌ می‌شود.
[۱۴] ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹۰، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

این‌ جنگ‌ در حقیقت‌ مجموعه‌ای‌ از جنگهای‌ ناپیوسته‌ بود که‌ حدود پنجاه‌
[۱۵] ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۶، ص‌ ۲۸۹، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
یا چهل‌ سال‌ به‌ درازا کشید.
[۱۶] اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌، ذیل‌ «دحس‌»، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۷] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «إصاد».
[۱۸] مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳.


۲ - راوی‌ اصلی‌ جنگ‌ داحس‌



راوی‌ اصلی‌ داستان‌ جنگ‌ داحس‌ هِشام‌ بن‌ محمدبن‌ کَلبی‌ است‌ که‌ کتاب‌ وی‌ با عنوان‌ داحس‌ و الغبراء
[۱۹] ابن‌ندیم، الفهرست‌، ج۱، ص‌ ۱۱۰.
اکنون‌ در دست‌ نیست‌.
پس‌ از آن‌، راویانی‌ همچون‌ ابوعُبَیدۀ مَعْمَربن‌ مُثَنّی‌'
[۲۰] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲، بیروت‌ ۱۹۹۸.
و ابن‌ اَعرابی‌
[۲۱] شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
این‌ داستان‌ را از ابن‌کلبی‌ روایت‌ کرده‌اند.
روایت‌ مورخان‌ بعدی‌ عمدتاً به‌ ابوعبیده‌ بازمی‌گردد
[۲۲] ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌۱، ص‌ ۳۰۶ ،چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶ .
[۲۳] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۴] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۱۸۷.


۳ - شروع جنگ



جنگ‌ داحس‌ به‌ این‌ سبب‌ آغاز شد که‌ زُهیربن‌ جَذیمة‌ بن‌ رَوَاحة‌ عَبْسی‌، بزرگ‌ قبیلۀ قیس‌ عیلان‌، در یوْم‌ (جنگ‌) رَحْرَحان‌ به‌ دست‌ خالدبن‌ جعفرِ کِلابی‌ عامری‌ کشته‌ شد.
قیس‌بن‌ زهیر عبسی‌، که‌ از وی‌ به‌ صاحب‌ داحس‌ یاد شده‌ است‌،
[۲۷] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۴۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
به‌ مدینه ‌ رفت‌ تا برای‌ جنگ ‌ با بنی‌عامر آماده‌ شود و انتقامخون ‌ پدرش‌ را بگیرد.
قیس‌ نزد اُحَیحَة‌بن‌ جُلاح‌، سالار قبیلۀ اَوْس‌، رفت‌ و زرهی‌ نیکو از وی‌ خرید.
احیحه‌ زرههای‌ دیگری‌ نیز به‌ او بخشید و قیس‌ نزد قبیله‌اش‌ بازگشت‌.
ربیع‌بن‌ زیاد عبسی‌ به‌ درخواست‌ قیس‌ با او همراه‌ شد و چون‌ زره ‌ قیس‌ را دید، آن‌ را تصاحب ‌ نمود و به‌ اصرار قیس‌ توجهی‌ نکرد.
مدتی‌ بعد، قیس‌ خانواده‌اش‌ را به‌ مکه ‌ فرستاد و به‌ کاروان‌ خانوادۀ ربیع‌ که‌ در حال‌ کوچ ‌ بودند، حمله ‌ کرد.
مادر ربیع‌ گفت‌ که‌ اگر قیس‌ آنها را رها کند، برای‌ گرفتن‌ زره‌ وی‌ ضمانت ‌ می‌کند.
قیس‌ قبول‌ کرد اما ربیع‌ زره‌ وی‌ را پس‌ نداد.
از این‌رو، قیس‌ چهارصد شتر ربیع‌ را دزدید و در مکه‌ فروخت‌ و به‌ جای‌ آنها چندین‌ اسب ‌، از جمله‌ داحس‌ و غبراء، را خرید.
[۲۹] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۳ ـ۸۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۳۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۱۸۹ـ۱۹۰.
[۳۱] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۳۴، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
[۳۲] هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۴۰، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
[۳۳] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲ ـ۸۳، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۳.۱ - حسادت‌ حذیفه


قیس‌ که‌ خودستا و متکبر بود، در مکهتفاخر قریش ‌ را به‌ کعبه ‌ و حرم ‌ برنتافت‌ و با خاندانش‌ نزد بنی‌بَدربن‌ فَزارَه‌، از تیره‌های‌ ذبیان‌، رفت‌ که‌ با آنان‌ خویشاوندی‌ نَسَبی‌ داشت‌.
حُذَیفَة‌بن‌ بَدر فزاری‌ و برادرش‌، حَمَل‌، قیس‌ را پناه ‌ دادند.
اسبان‌ قیس‌ حسادت ‌ حذیفه‌ را برانگیخت‌.
چون‌ ربیع‌بن‌ زیاد از حمایت ‌ بنی‌بدر از قیس‌ خبر یافت‌، خشمگین ‌ شد اما بنی‌بدر جِوار (پناهندگی‌) قیس‌ را لغو نکردند.

۳.۲ - شرط‌بندی


بعداً حذیفه‌ از قیس‌ ناخشنود شد و دنبال‌ بهانه‌ای‌ می‌گشت‌ تا او را براند.
چون‌ قیس‌ برای‌ عمره ‌ به‌ مکه‌ رفت‌، وَردبن‌ مالک‌ عبسی‌، هم‌ قبیله‌ای‌ قیس‌، با حذیفة‌بن‌ بدر دیدار کرد و گفت‌ که‌ اسبهای‌ اصیل‌ و غالب‌ نزد قیس‌بن‌ زهیر است‌.
وی‌ بدون‌ اطلاع‌ حذیفه‌، بر سر دو اسبنر و ماده ‌ از اسبهای‌ قیس‌ با حذیفه‌ شرط‌بندی ‌ کرد.
هنگامی‌ که‌ قیس‌ از مکه‌ بازگشت‌، از حذیفه‌ خواست‌ تا شرط‌بندی‌ را لغو کند، اما او نپذیرفت‌.
[۳۶] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۴ ـ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۳۷] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹ـ۱۳۰، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۳۸] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

قیس‌ دو اسب‌ خود (داحس‌ و غبراء) را برای‌ مسابقه ‌ انتخاب‌ کرد و حذیفه‌ نیز اسبهایش‌، خَطّار و حَنفاء، را برگزید
[۴۰] ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۷ ، چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶ .
[۴۱] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۴۲] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(قیس‌ داحس‌ را برگزید و حذیفه‌ غبراء را).
بنابر پاره‌ای‌ روایات‌، شرط‌بندی‌ و مسابقه ‌ میان‌ حَمَل‌بن‌ بدر و قیس‌ صورت‌ گرفت‌.
[۴۳] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۴۴] شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۰، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
[۴۵] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.


۳.۳ - خط‌ پایان‌


قیس‌ خط‌ پایان‌ را تا یکصد (یا ۱۲۰) تیرپرتاب‌ (غَلْوة‌، هر غلوه ‌ سیصد تا پانصد ذرع ‌ بود) اعلام ‌ کرد و حذیفه‌ مسیر حرکت‌ را از واردات‌ (و به‌ روایتی‌، از اُبْلی‌') تا ذات‌ الاءصاد قرار داد.
گرو (بیست‌ شتر یا صد شتر) را به‌ دست‌ یکی‌ از بنی‌ثَعْلَبة‌بن‌ سعد سپردند و قرار شد برندۀ مسابقه‌ صاحب‌ نخستین‌ اسبی‌ باشد که‌ از برکۀ واقع‌ در خط‌ پایان‌ (ذات‌ الاصاد) بنوشد.
[۴۶] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۴۷] ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶۰۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
[۴۸] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۳۰، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.


۳.۴ - مکر حذیفه‌


حذیفه‌ مردی‌ از بنی‌اسد را در راه ‌ گمارد تا اگر داحس‌ جلو افتاد، آن‌ را از مسیر منحرف ‌ کند.
داحس‌ پیش‌ افتاد و مرد اسدی‌ ضربه‌ای‌ به‌ آن‌ زد و نزدیک‌ بود اسب ‌ و سوارش‌ غرق ‌ شوند.
غبراء پیش‌ افتاد. سپس‌ خطار، حنفاء و داحس‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ رسیدند.
[۵۱] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵ ـ۸۶، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۳.۵ - اعتراف مرد اسدی‌


پسری‌ که‌ سوار داحس‌ بود، ماجرا را به‌ قیس‌ گفت‌.
مرد اسدی‌ نیز به‌ کار خود اعتراف ‌ کرد اما حذیفه‌ این‌ مطلب‌ را انکار کرد و مدعی ‌ پیروزی‌ در مسابقه ‌ و گرفتن‌ گرو شد و گفت‌ که‌ دو اسبش‌ پشت‌ سرهم‌ آمده‌اند.
بنی‌فزارة‌بن‌ ذبیان‌ نیز، بجز برخی‌، از رئیس‌ خود (حذیفه‌) حمایت ‌ کردند.

۳.۶ - قتل پسر حذیفه


حذیفه‌ پسرش‌، نَدبه‌، را نزد قیس‌ فرستاد و گرو را از وی‌ خواست‌. قیس‌ با نیزه ‌ ندبه‌ را کشت‌.
پس‌ از آن‌، قیس‌ و بنی‌عبس‌ کوچیدند و خون‌بهای‌ ندبه‌ را، که‌ یکصد شتر ده‌ ماهه‌ بود، به‌ حذیفه‌ پرداختند و غائله‌ خوابید
[۵۳] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶، بیروت‌ ۱۹۹۸.
(قیس‌، عَوْف‌بن‌ بدر، برادر حذیفه‌، را کشت‌)
[۵۴] احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۳۰ـ۱۳۱، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(قیس‌، مالک‌، پسر حذیفه‌، را کشت)
[۵۵] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۹ ـ۵۱۰، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(حذیفه‌ نخست‌ پذیرفت‌ که‌ گرو را به‌ قیس‌ بدهد، اما بعداً پشیمان‌ شد و پسرش‌، ابوقُرفه‌، را نزد قیس‌ فرستاد تا گرو را بگیرد و قیس‌ او را کشت‌).

۳.۷ - قتل مالک‌بن‌ زهیر


مالک‌بن‌ زهیر (برادر قیس‌ که‌ زنش‌ از بنی‌فزاره‌ بود و در میان‌ آنان‌ اقامت‌ داشت‌) به‌ دست‌ بنی‌بدربن‌ فزاره‌ (خاندان‌ حذیفه‌) کشته‌ شد.
[۵۶] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶ ـ۸۷، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۳.۸ - پیوستن ربیع‌بن‌ زیاد عبسی به‌ قیس‌


ربیع‌بن‌ زیاد عَبْسی‌، شوهر خواهر حذیفة‌بن‌ بدر، با وجود کدورت‌ پیشین‌ با قیس‌بن‌ زهیر، از این‌ حادثه‌ ناراحت‌ شد و به‌ قیس‌ پیوست‌.
خاندان‌ و یاران‌ قیس‌ نزد ربیع‌ اقامت ‌ کردند و عَنْترة‌بن‌ شدّاد عبسی‌ (متوفی‌ ۲۲ قبل‌ از هجرت ‌)، شاعر و جنگجوی‌ مشهور عرب‌، شعری‌ در رثای‌ مالک‌بن‌ زهیر سرود.
[۵۸] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۵۹] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۲ ـ۵۷۴.
[۶۰] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «إصاد».


۳.۹ - جنگ میان بنی‌ذبیان‌ و بنی‌ عبس‌


حَمَل‌بن‌ بدر به‌ برادرش‌ حذیفه‌ گفت‌، مالک‌بن‌ زهیر را کشتی‌ و ربیع‌ را واگذاشتی‌ و او آتشجنگ ‌ را برضد تو روشن‌ می‌کند.
بنی‌ذبیان‌ و بنی‌ عبس‌ در کنار آبی‌ به‌ نام‌ عَذَق‌، جنگی‌ شدید کردند که‌ نخستین‌ جنگ‌ آنها بود و به‌ شکست ‌ بنی‌ذبیان‌ انجامید و بسیاری‌ از آنان‌، از جمله‌ عوف‌بن‌ بدر کشته‌ شدند.
ربیع‌بن‌ زیاد عبسی‌ نیز حذیفة‌بن‌ بدر را اسیر کرد و مردی‌ عبسی‌ او را با شمشیر زخمی‌ کرد.
[۶۲] جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، ج۱، ص‌ ۲۵۹، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.


۳.۱۰ - آزادی حذیفه


میدانی
[۶۳] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۲، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
از جنگی‌ که‌ پس‌ از قتل ‌ مالک‌بن‌ زهیر صورت‌ گرفت‌ و به‌ قتل‌ عوف‌بن‌ بدر انجامید، به‌ «یوم‌المُرَیقب‌» یاد کرده‌ است‌.
بعداً، قبیله غطفان‌ گردآمدند و به‌ کوشش‌ آنان‌ صلح ‌ شد و حذیفه‌ آزاد گردید.
[۶۴] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۵ ـ۵۷۶.


۳.۱۱ - قتل برادر حذیفه


بعداً مالک‌بن‌ بدر، برادر حذیفة‌بن‌ بدر، به‌ دست‌ مردی‌ از بنی‌رواحه‌ (از تیره‌های‌ بنوعبس‌) کشته‌ شد و در پی‌ آن‌، فتنه میان‌ عبس‌ و ذبیان‌ باز بالا گرفت‌ که‌ با هزیمتبنی‌عبس‌ پایان‌ یافت‌.
[۶۵] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۰، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۶۶] جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، ج۱، ص‌ ۲۶۰، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

قیس‌ به‌ ربیع‌بن‌ زیاد گفت‌ که‌ باید با بنی‌ذبیان‌ مکر کرد، زیرا اگر با آن‌ها بجنگیم‌، مقاومت ‌ خواهند کرد. پس‌، چند تن‌ از فرزندان‌ خود را به‌عنوان‌ گروگان ‌ نزد آنان‌ فرستاد تا وقتی‌ که‌ اختلافات‌ حل ‌ و فصل‌ شود. گروگانها را نزد سُبَیع‌بن‌ عمرو ذبیانی‌، خواهرزادۀ حذیفة‌بن‌ بدر، نگه‌ داشتند.
چون‌ سبیع‌ درگذشت‌، حذیفه‌ با فریب‌کاری‌ آن‌ کودکان‌ را از مالک‌، پسر سبیع‌، گرفت‌ و هر روز یکی‌ از آن‌ها را با تیر می‌زد تا همه‌ را کشت‌.
[۶۷] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۰ـ۹۱، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۳.۱۲ - جنگ بنی‌فزاره‌ و بنی‌عبس‌


پس‌ از آن‌، بنی‌فزاره‌ و بنی‌عبس‌ در خاثِره‌ روبه‌رو شدند.
در این‌ جنگ ‌، که‌ حذیفة‌بن‌ بدر حضور نداشت‌، جمعی‌ از بنی‌فزاره‌ و همراهانشان‌، از جمله‌ مالک‌بن‌ سبیع‌، کشته‌ شدند
[۶۹] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۱، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۷۰] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(در یعْمُرِیه‌ دوازده‌ نفر از بنی‌ذبیان‌ کشته‌ شدند).
ابن‌اثیر در این‌ مورد نوشته‌ است‌ که‌ قیس‌بن‌ زهیر و بنی‌عبس‌، یکی‌ از پسران‌ حذیفه‌ و سوارانی‌ از ذبیان‌ را کشتند.
حذیفه‌ نیز با قوم‌ خود (فزاره‌) در کنار آبی‌ به‌ نام‌ عُراعِر با بنی‌عبس‌ جنگید و بر آنان‌ غلبه ‌ یافت‌.

۳.۱۳ - سر انجام حذیفه


حذیفه‌ برای‌ جنگی‌ دیگر، بنی‌ذبیان‌ را با خود همراه‌ ساخت‌ و به‌ رأی‌ برادرش‌ (حَمَل‌بن‌ بدر) که‌ خواهان‌ صلح ‌ بود، توجهی‌ نکرد. بنی‌عبس‌ چون‌ خبر یافتند، به‌ دستور قیس‌بن‌ زهیر، شتران‌ خویش‌ را شبانه‌ حرکت‌ دادند. سپس‌ هنگام‌ صبح ‌، از راهی‌ دیگر کوچ ‌ کردند. حذیفه‌ و بنوذبیان‌ بر شتران‌ بنی‌عبس‌ دست‌ یافتند. قیس‌ با یاران‌ خویش‌ به‌ دشمن ‌ که‌ پراکنده‌ شده‌ بود، حمله ‌ کرد و بسیاری‌ از ذبیان‌ را غافلگیر کردند و کشتند.
حذیفه‌ با جمعی‌ از بنی‌ذبیان‌ گریخت‌.
قیس‌بن‌ زهیر همراه‌ ربیع‌بن‌ زیاد و دیگر یارانش‌ به‌ آنان‌ رسیدند و سر حذیفة‌بن‌ بدر و حمل‌بن‌ بدر را بریدند و حذیفه‌ را مثله ‌ کردند.
[۷۲] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۱ـ۹۳، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۷۳] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۴ ـ ۵۱۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.


۴ - نامهای دیگر



در این‌ حادثه‌ که‌ از آن‌ به‌ نامهای‌ (واقعۀ) البَوار، یوم‌الهَباءَة‌ و یوم‌ ذی‌حُسی‌'
[۷۶] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۰۸.
یاد شده‌ است‌،
[۷۷] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۲ ـ ۵۱۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
از فزاره‌ و قبایل‌ متحدش‌، اَسَد و غطفان ‌، بیش‌ از چهار صد تن‌، و از بنی‌عبس‌ بیش‌ از بیست‌ تن‌ کشته‌ شدند.
گفته‌ شده‌ است‌ که‌ مادر قیس‌ در این‌ روز به‌ دست‌ حذیفه‌ کشته‌ شد.
[۷۹] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۵ - اشعار درباره این جنگ



شعرا در‌بارۀ این‌ روز شعرهایی‌ گفتند.
[۸۰] مفضّل‌بن‌ محمد ضَبّی‌، دیوان‌ المفضّلیات‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۵ـ۲۴۷، شرح‌ ابومحمدقاسم‌بن‌ محمدبن‌ بشّار انباری‌، چاپ‌ محمد نبیل‌ طریفی‌، بیروت‌ ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۸۱] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۳ـ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۸۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۰۵ـ ۲۰۸.
[۸۳] احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۶، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.


۶ - اشعار قیس‌بن‌ زهیر در رثای‌ حذیفه‌



قیس‌بن‌ زهیر، ضمن‌ اشعاری‌ در رثای‌ حذیفه‌، گفت‌: «بهترینِ مردم‌ اکنون‌ کنار مرداب‌ هباءة‌ بی‌جان‌ افتاده‌ است‌.
اگر ظلم ‌ وی‌ نبود، همۀ روزگار بر او می‌گریستم‌...
کاش‌ داحس‌ و غبرا نمی‌بودند».
[۸۴] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «هباءَة‌».

پس‌ از آن‌، بنی‌عبس‌ که‌ در سرزمین‌ غطفان ‌ عرصه‌ را بر خود تنگ‌ دیدند، در جستجوی‌ متحدانی‌ از میان‌ قبایل‌ عرب ‌ برآمدند تا در پناه‌ و جوار آنان‌ زندگی‌ کنند.

۷ - جنگ دیگر بنی‌ذبیان‌ با بنی‌عبس‌



بنی‌ذبیان‌ نیز نزد سِنان‌بن‌ ابی‌حارثه‌ مرّی‌ گردآمدند و او برای‌ گرفتن‌ انتقام فزاره‌ و بنی‌بدر (از ذبیان‌) بسیاری‌ از اعراب‌ را گردآورد و به‌ سوی‌ بنی‌عبس‌ حرکت‌ کرد.
بنی‌ذبیان‌ و همراهانشان‌ در ذات‌الجَراجِر با بنی‌عبس‌ جنگیدند.
روز بعد، جنگی‌ سخت‌تر درگرفت‌ و بسیاری‌ کشته‌ شدند.
روز سوم‌، چون‌ س نان‌بن‌ ابی‌حارثه ‌ دید که‌ یارانش‌ به‌ صلح ‌ تمایل‌ دارند، از جنگ ‌ دست‌ کشید.
به‌ دنبال‌ آن‌، قیس‌ و بنی‌عبس‌ نزد بنی‌شیبان‌بن‌ بکر رفتند؛ اما پس‌ از چندی‌ کارشان‌ به‌ درگیری‌ کشید و ناگزیر آن‌ها را ترک‌ کردند.
قیس‌ و بنی‌عبس‌ بعداً به‌ هَجَر رفتند و مدتی‌ کوتاه‌ نزد بنی‌سعدبن‌ زَید مَناة‌بن‌ تمیم‌ به‌ سر بردند.
[۸۶] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۸۷] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۹، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.


۷.۱ - درگیری بنی‌سعد با بنی‌عبس‌


گروهی‌ از بنی‌سعد با بنی‌عبس ‌ درگیر شدند
[۸۸] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴ـ ۹۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
و سپس‌ شاه‌ هجر (جَون‌ یا معاویة‌بن‌ حارث‌ کِندی‌) را برضد بنی‌عبس‌ تحریک ‌ کردند.
در فَروق‌ جنگی‌ شدید روی‌داد و بنی‌عبس‌ که‌ یکصد سوار بودند، شاه‌ هجر را هزیمت ‌ دادند.
[۸۹] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۹، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
[۹۱] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.


۷.۲ - حمله بنی کلب به بنی عبس


بنی‌عبس‌ به‌ عُراعِر رفتند و بنی‌کَلب‌ به‌ آنان‌ حمله ‌ کردند، اما بنی‌عبس‌ آنها را شکست ‌ دادند و اموالشان‌ را به‌ غنیمت ‌ گرفتند.

۷.۳ - حرکت بنی عبس به سوی یمامه


سپس‌، بنی‌عبس‌ به‌ یمامَه‌ نزد بنی‌حنیفه ‌ رفتند و پس‌ از سه‌ سال‌ اقامت‌ در آنجا، به‌ترتیب‌، نزد بنی‌ضَبَّه ‌و بنی‌عامر و بنی‌تَغْلِب‌ رفتند.
بنی‌ضبّه‌ و بنی‌عامر در این‌ اندیشه‌ بودند که‌ از بنی‌عبس‌ برضد بنی‌تمیم‌ کمک‌ بگیرند.
[۹۴] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۵، دیوان‌النقائض‌، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۹۵] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۹، دیوان‌النقائض‌، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۹۶] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۸ـ۲۳۱، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.


۷.۴ - جنگ دیگر بنی‌عبس‌ با بنی‌ذبیان‌


در یوم‌ شِعب‌جَبَلَه‌، که‌ گفته‌ شده‌ چند سال‌ پیش‌ از تولد پیامبر اکرم‌ روی‌ داد، بنی‌عبس‌ در کنار بنی‌عامر با بنی‌ذبیان‌ و بنی‌تمیم‌ وارد جنگ ‌ شدند.
[۹۷] مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۴.
[۹۸] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۳ ـ۵۸۶.


۷.۵ - صلح بنی‌عبس‌ و بنی‌ذبیان‌


چندی‌ بعد، بنی‌عبس‌ نزد قبیلۀ تَیم‌ الرُباب‌ اقامت‌ کردند اما آنان‌ بسیاری‌ از بنی‌عبس‌ را کشتند.
[۹۹] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲.

از این‌رو، قیس‌بن‌ زهیر به‌ بنی‌عبس‌ که‌ از جنگ‌ و مهاجرت ‌ خسته‌ شده‌ بودند، گفت‌ که‌ نزد خویشاوندان‌ خود (بنی‌ذبیان‌) بازگردند که‌ مرگ ‌ با آن‌ها از زندگی‌ با دیگران‌ بهتر است‌.
پس‌ بنی‌عبس‌ بازگشتند و حِصن‌بن‌ حذیفة‌بن‌ بدر، رئیس‌ بنی‌ذبیان‌، آنان‌ را پذیرفت‌ و بنی‌عبس‌ و بنی‌ذبیان‌ صلح ‌ کردند.
[۱۰۰] ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۹ـ۱۰۰، بیروت‌ ۱۹۹۸.
[۱۰۱] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۳ـ۲۳۴، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
[۱۰۲] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲.

گفته‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ صلح ‌ به‌ کوشش‌ سِنان‌بن‌ ابی‌حارثة‌ مُرّی‌
[۱۰۳] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۳ـ۲۳۴، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
یا حارث‌بن‌ عَوف‌بن‌ ابی‌حارثه‌ مُرّی‌ یا هَرِم ‌بن‌ سنان‌بن‌ ابی‌حارثه‌ حاصل‌ شد.

۸ - قتل مردی‌ از بنی‌عبس‌



چندی‌ بعد در یوم‌ قَطَن بار دیگر مردی‌ از بنی‌عبس‌ کشته‌ شد. خون‌بهایی‌ معادل‌ دویست‌ شتر تعیین ‌ و صلح‌ شد. یکصد شتر پرداخت‌ گردید و پرداخت‌ باقیماندۀ آن‌ با ظهور اسلام ‌ مصادف‌ و ملغا شد.
[۱۰۵] مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۴ـ۲۳۵، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.


۹ - توبه قیس ‌بن‌ زهیر



بنا به‌ روایتی‌، قیس ‌بن‌ زهیر که‌ از کار خویش‌ در قتل ‌ مردانی‌ از بنی‌ذبیان‌ احساس‌ گناه ‌ می‌کرد، نزد بنی‌ذبیان‌ نرفت‌.
وی‌ توبه ‌ کرد و نصرانی ‌ شد و به‌ عمان ‌ رفت‌.
در آن‌جا رهبانیتپیشه ‌ نمود و مدتی‌ بعد، به‌ دست‌ مردی‌ به‌ نام‌ حوج‌بن‌ مالک‌ عبدی‌ کشته‌ شد.
بنا بر روایتی‌ دیگر، قیس‌ از میان‌ بنی‌نُمَیربن‌ قاسِط‌ زن‌ گرفت‌ و از او صاحب‌ فرزندی‌ به‌ نام‌ فَضاله‌ شد که‌ همراه‌ هیئت‌ بنی‌عبس‌ به‌ خدمت‌ پیامبر رسید و رسول‌ خدا وی‌ را برگروه‌ همراهش‌ که‌ ده‌ نفر بودند، ریاست‌ داد.
[۱۰۸] شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.

به‌ هر حال‌، مشهور است‌ که‌ قیس‌بن‌ زهیر قبل‌ از بعثت ‌ درگذشته‌ است‌ و اینکه‌ بعضی‌، همچون‌ حسن‌بن‌ عَرَفه‌ در کتاب‌ الخیل‌، گفته‌اند که‌ قیس‌ تا زمان‌ عمر زنده‌ بوده‌ است‌، درست‌ نیست‌.
[۱۰۹] ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۵، ص‌ ۵۵۸، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

مورخان‌ قیس‌ را مردی‌ صاحب‌ رأی ‌ و باتجربه‌ دانسته‌ و سخنان‌ و نصایحی‌ حکیمانه‌ از او روایت‌ کرده‌اند
[۱۱۰] شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
[۱۱۱] جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۳۶۰، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
و راوی‌ جنگ‌ داحس‌ (ابن‌کلبی‌ یا منابع‌ وی‌) آشکارا از بنی‌عبس‌ طرفداری‌ کرده‌ است‌.

۱۰ - جنگ‌ داحس‌ یکی‌ از مبدأهای‌ گاه‌شماری‌



جنگ‌ داحس‌ یکی‌ از مبدأهای‌ گاه‌شماری‌ نزد اعراب‌ جاهلی‌ بود.
[۱۱۲] مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳.

نام‌ داحس‌، از آن‌جا که‌ یادآور خاطرۀ تلخ ‌ جنگی‌ دراز مدت‌ بود، مَثَلی‌ رایج‌ شد.
[۱۱۳] حمزۀ اصفهانی‌، سوائر الامثال‌ علی‌ افعل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۵، چاپ‌ فهمی‌سعد، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.

پس‌ از ظهور اسلام ‌ و مخالفتهای‌ قریش ‌ با پیامبر اکرم‌ ، کسانی‌ همچون‌ ابوطالب‌ و ابوقَیس‌بن‌ اَسْلَت‌، ضمن‌ قصایدی‌، قریش‌ را از ستیزه ‌ با رسول‌ خدا و بر پا شدن‌ فتنه‌ای ‌ مانند جنگ‌ داحس‌ برحذر داشتند
[۱۱۴] محمد ابن‌اسحاق‌، سیرة‌ ابن‌اسحاق‌ المسماة‌ بکتاب‌ المبتدأ و المبعث‌ و المغازی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۱، چاپ‌ محمد حمیدالله‌، ترکیه‌ ۱۹۸۱.
[۱۱۵] ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۴، بیت‌ ۴ ، چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ .۱۹۳۶


۱۱ - فهرست منابع‌



(۱) محمد ابن‌اسحاق‌، سیرة‌ ابن‌اسحاق‌ المسماة‌ بکتاب‌ المبتدأ و المبعث‌ و المغازی‌، چاپ‌ محمد حمیدالله‌، ترکیه‌ ۱۹۸۱.
(۲) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۳) ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۴) احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۵) ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
(۶) هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
(۷) هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۸) ابن‌ندیم، الفهرست‌.
(۹) ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌، چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶.
(۱۰) ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، بیروت‌ ۱۹۹۸.
(۱۱) ابوالفرج‌ اصفهانی‌.
(۱۲) جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۱۳) اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۴) حمزۀ اصفهانی‌، سوائر الامثال‌ علی‌ افعل‌، چاپ‌ فهمی‌سعد، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۱۵) شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
(۱۶) محمدبن‌ یعقوب‌ فیروزآبادی‌، القاموس‌ المحیط‌، بیروت‌، دارالعلم‌ للجمیع‌.
(۱۷) مسعودی‌، تنبیه‌.
(۱۸) مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
(۱۹) مفضّل‌بن‌ محمد ضَبّی‌، دیوان‌ المفضّلیات‌، شرح‌ ابومحمدقاسم‌بن‌ محمدبن‌ بشّار انباری‌، چاپ‌ محمد نبیل‌ طریفی‌، بیروت‌ ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۲۰) احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۲۱) یاقوت‌ حموی‌.
(۲۲) یعقوبی‌، تاریخ‌.

۱۲ - پانویس


 
۱. ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌۱، ص‌ ۳۰۶ ،چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶.
۲. ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
۳. ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌۶۰۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
۴. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۳۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
۶. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۴۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
۷. ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
۸. یعقوبی‌، تاریخ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷.
۹. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۶.
۱۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۶۶.
۱۲. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۳۴، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۱۳. حمزۀ اصفهانی‌، سوائر الامثال‌ علی‌ افعل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۵، چاپ‌ فهمی‌سعد، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۴. ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹۰، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۱۵. ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۶، ص‌ ۲۸۹، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۱۶. اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌، ذیل‌ «دحس‌»، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۷. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «إصاد».
۱۸. مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳.
۱۹. ابن‌ندیم، الفهرست‌، ج۱، ص‌ ۱۱۰.
۲۰. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۲۱. شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
۲۲. ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌۱، ص‌ ۳۰۶ ،چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶ .
۲۳. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۴. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۱۸۷.
۲۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۶.    
۲۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۸.    
۲۷. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، جمهرة‌ النسب‌، ج۱، ص‌ ۴۴۲، چاپ‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
۲۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۶۶ ۵۶۷.    
۲۹. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۳ ـ۸۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۳۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۱۸۹ـ۱۹۰.
۳۱. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۳۴، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۳۲. هشام‌بن‌ محمد ابن‌کلبی‌، کتاب‌ نسب‌الخیل‌، ج۱، ص‌ ۴۰، روایة‌ ابی‌منصور الجوالیقی‌، چاپ‌ نوری‌ حمودی‌ قیسی‌ و حاتم‌ صالح‌ ضامن‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۳۳. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲ ـ۸۳، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۳۴. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۶۹.    
۳۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۶۹ ۵۷۰.    
۳۶. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۴ ـ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۳۷. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹ـ۱۳۰، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۸. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۹. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۰.    
۴۰. ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌ ، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۷ ، چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۹۳۶ .
۴۱. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۴۲. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۴۳. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۹، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴۴. شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۰، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
۴۵. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۴۶. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۴۷. ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، ج۱، ص‌ ۶۰۶، چاپ‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌ ۱۹۶۰.
۴۸. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۳۰، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴۹. الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۰.    
۵۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۱.    
۵۱. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵ ـ۸۶، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۵۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۱ ۵۷۲.    
۵۳. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۵۴. احمدبن‌ محمد ابن‌عبدربّه‌ اندلسی‌، العقد الفرید، ج‌ ۵، ص‌ ۱۳۰ـ۱۳۱، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۵. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۰۹ ـ۵۱۰، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۵۶. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶ ـ۸۷، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۵۷. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۲.    
۵۸. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۵۹. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۲ ـ۵۷۴.
۶۰. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «إصاد».
۶۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۴ ۵۷۵.    
۶۲. جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، ج۱، ص‌ ۲۵۹، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۶۳. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۲، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶۴. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۵ ـ۵۷۶.
۶۵. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۰، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۶۶. جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، ج۱، ص‌ ۲۶۰، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۶۷. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۰ـ۹۱، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۶۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۶ ۵۷۷.    
۶۹. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۱، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۷۰. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۷ ۵۷۸.    
۷۲. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۱ـ۹۳، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۷۳. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۴ ـ ۵۱۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۴. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۸ ۵۷۹.    
۷۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۹.    
۷۶. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۰۸.
۷۷. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۲ ـ ۵۱۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۹.    
۷۹. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۸۰. مفضّل‌بن‌ محمد ضَبّی‌، دیوان‌ المفضّلیات‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۵ـ۲۴۷، شرح‌ ابومحمدقاسم‌بن‌ محمدبن‌ بشّار انباری‌، چاپ‌ محمد نبیل‌ طریفی‌، بیروت‌ ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۸۱. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۳ـ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۸۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۰۵ـ ۲۰۸.
۸۳. احمدبن‌ محمد میدانی‌، مجمع‌ الامثال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۶، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸۴. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «هباءَة‌».
۸۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۰.    
۸۶. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۸۷. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۹، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۸۸. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴ـ ۹۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۸۹. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۹، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۹۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۰ ۵۸۱.    
۹۱. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۵، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۹۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۱.    
۹۳. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۱.    
۹۴. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۵، دیوان‌النقائض‌، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۹۵. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۹، دیوان‌النقائض‌، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۹۶. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۲۸ـ۲۳۱، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۹۷. مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۴.
۹۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۳ ـ۵۸۶.
۹۹. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲.
۱۰۰. ابوعبیدة‌ معمربن‌ مثنّی‌ تمیمی‌ بصری‌، دیوان‌النقائض‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۹ـ۱۰۰، بیروت‌ ۱۹۹۸.
۱۰۱. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۳ـ۲۳۴، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۱۰۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲.
۱۰۳. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۳ـ۲۳۴، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۱۰۴. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲.    
۱۰۵. مفضّل‌بن‌ سَلَمه‌، الفاخر، ج۱، ص‌ ۲۳۴ـ۲۳۵، چاپ‌ عبدالعلیم‌ طحاوی‌ و محمدعلی‌ نجار، قاهره‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۱۰۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۲ ۵۸۳.    
۱۰۷. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸۳.    
۱۰۸. شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
۱۰۹. ابن‌حجر عسقلانی‌، الاصابة‌ فی‌ تمییز الصحابة‌، ج‌ ۵، ص‌ ۵۵۸، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۱۱۰. شریف‌علی‌بن‌ حسین‌ علم‌الهدی‌، کتاب‌ امالی‌ السید المرتضی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ محمد بدرالدین‌ نعسانی‌ حلبی‌، قاهره‌ ۱۳۲۵/۱۹۰۷، افست‌ قم‌ ۱۴۰۳.
۱۱۱. جادالمولی‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، ایام‌ العرب‌ فی‌ الجاهلیة‌، افست‌ (بیروت‌، دارالفکر)، جوادعلی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۳۶۰، المفصّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۲. مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳.
۱۱۳. حمزۀ اصفهانی‌، سوائر الامثال‌ علی‌ افعل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۵، چاپ‌ فهمی‌سعد، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۱۴. محمد ابن‌اسحاق‌، سیرة‌ ابن‌اسحاق‌ المسماة‌ بکتاب‌ المبتدأ و المبعث‌ و المغازی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۱، چاپ‌ محمد حمیدالله‌، ترکیه‌ ۱۹۸۱.
۱۱۵. ابن‌هشام‌ ‌، السیرة‌ النبویة‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۴، بیت‌ ۴ ، چاپ‌ مصطفی‌ سقا و ابراهیم‌ ابیاری‌ و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ .۱۹۳۶


۱۳ - منبع


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «داحس»، شماره۵۰۶۶.    


رده‌های این صفحه : جنگ های عصر جاهلیت | عصر جاهلیت




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.