تصحیف و تحریفتصحیف و تحریف، از اصطلاحات علم درایه و حدیث شناسی میباشد. فهرست مندرجات۲ - اختلاف درمعنای اصطلاحی تصحیف و تحریف ۲.۱ - اشتراک و اختلاف تصحیف و تحریف ۲.۲ - تصحیف و تحریف در نزد قدما ۳ - علت تحریف و تصحیف ۴ - اقسام تحریف و تصحیف ۴.۱ - تحریف و تصحیف عمدی ۵ - عوامل سهوی تحریف و تصحیف ۵.۱ - گروه اول ۵.۱.۱ - گروه دوم ۵.۱.۲ - ویژگیهای ساختار خط عربی ۵.۱.۳ - گروه سومِ ۵.۱.۴ - عوامل نامأنوس بودن متن ۶ - کثرت تصحیف در اعلام ۶.۱ - علت کثرت تصحیف در اعلام ۷ - اقسام تصحیف در متون حدیثی در منابع متقدم ۷.۱ - منشأ تصحیف در متون حدیثی در منابع متقدم ۸ - اقسام تصحیف در منابع متأخر ۸.۱ - عوامل ایجاد سقط یا زیاده ۸.۲ - اقسام قلب ۸.۲.۱ - عامل قلب حرف و کلمه ۸.۲.۲ - عامل قلب عبارت ۸.۲.۳ - عامل قلب صفحه ۹ - نمونهای از تحریف ترکیبی ۱۰ - آثار منفی تصحیف ۱۱ - جناس تصحیف ۱۲ - پیشگیری از تصحیف و تحریف توسط عالمان مسلمان ۱۲.۱ - اعجام و شکل نخستین گام ۱۲.۲ - ضبط تفکیکی حروف ۱۲.۳ - شرایط راویان و قاریان حدیث و ناسخان ۱۲.۳.۱ - شیوه کشف و اصلاح تحریفات در کتابت نسخه ۱۳ - عوامل اعتبار نسخههای برجای مانده سدههای اولیه ۱۴ - تصحیف نسخههای نگاشته شده در سرزمینهای غرب اسلام ۱۵ - مراحل کشف تحریف ۱۶ - عوامل احتمال تحریف ۱۷ - راههای اثبات اجمالی تحریف ۱۸ - هدف از کشف تحریفات ۱۹ - راه کشف تحریفات ناسخان کتاب ۱۹.۱ - مراجعه به نسخه های معتبر ۱۹.۲ - مراجعه به سایر موارد نقل شده در حدیث ۱۹.۳ - مراجعه به مجموعه قطعات مختلف یک حدیث ۲۰ - آسانی یا دشواری کشف تحریف ۲۱ - منابع درباره التصحیف و التحریف ۲۲ - منابع اختصاصی ۲۲.۱ - کتب ضبط اسمای متشابه ۲۲.۲ - کتب درایه الحدیث ۲۲.۳ - کتب شیعی در بحث تحریف ۲۲.۴ - اختصاص بخش مستقلی از کتاب ۲۳ - اهتمام ویژه برخی از کتب به موضوع تحریفات ۲۴ - موضوع تحریفات در منابع متفرقه ۲۵ - فهرست منابع ۲۶ - پانویس ۲۷ - منابع ۱ - تصحیف و تحریف در لغتتصحیف در لغت به معنای خطا در صحیفه، و تحریف به معنای منحرف ساختن است. [۱]
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «صحف»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
[۲]
ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حرف» و «صحف».
[۳]
محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حرف» و «صحف»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۲ - اختلاف درمعنای اصطلاحی تصحیف و تحریفدر کتب درایه برای این دو واژه معناهای مختلفی ذکر شده است. ۲.۱ - اشتراک و اختلاف تصحیف و تحریفبرخی آن دو را به یک معنا گرفتهاند. . [۴]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۲۸۷، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۵]
عبدالهادی فضلی، اصول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۸۰، بیروت ۱۴۱۶.
[۶]
محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۵، ص۲۲۳، در عبداللّه مامقانی، همان منبع، ج۵ ـ۶، قم ۱۴۱۳.
ابن حجر عَسقَلانی [۷]
ابن حجر عسقلانی، شرح النخبة (نزهة النظر فی توضیح نخبة الفکر)، ص۹۴، چاپ نورالدین عتر، بیروت ۱۴۱۴ الف.
کاربرد هر دو را در جایی دانسته که صورت خط در سیاق لفظ حفظ شده باشد، با این تفاوت که مواردی را که عامل تغییر واژه، اشتباه در نقطه گذاری باشد، تصحیف و مواردی را که عامل این تغییر، دگرگونی حرکات و سکنات (شَکْل) باشد، تحریف خوانده است. [۸]
علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح النخبة فی مصطلحات اهل الاثر، ج۱، ص۴۸۹، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵).
[۹]
عبدالهادی فضلی، اصول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۸۰، بیروت ۱۴۱۶.
برخی نیز در تحریف، بر خلاف تصحیف، فاسد بودن انگیزه را شرط دانستهاند. [۱۰]
محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، در عبداللّه مامقانی، ج۵، ص۲۲۳، قم ۱۴۱۳.
۲.۲ - تصحیف و تحریف در نزد قدمابه نظر میرسد که با توجه به معنای لغوی و استعمالات این دو واژه نزد قدما، تحریف اعم از تصحیف است و هر گونه تغییر در کلام را شامل میگردد [۱۱]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۲۸۷، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۱۲]
محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، ص۱۳۲،چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵
[۱۳]
عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۲۴۳، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
اما تصحیف تنها قسمی از تحریف است که در آن تغییر واژه از یکسانی یا شباهت لفظی یا کتبی دو کلمه ناشی می شود [۱۴]
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۲۰، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۱۵]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ص۲۶ـ۲۷، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸
[۱۶]
احمدبن حسین مُتنبّی، دیوان، ج۱، ص۴۸۱، بیروت ۱۴۱۴.
[۱۷]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۱، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۱۸]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۸، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۱۹]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۷۷، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۲۰]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۸۸، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۲۱]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۱۰۵، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۲۲]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۱۱۶، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۲۳]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۱، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۲۴]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۲۱۰، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۲۵]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۴۶۴، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۲۶]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۴۶۷، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۲۷]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۲، ص۵۹۱، چاپ احمد محمد عبدالرحمان محمد محمود، جده ۱۴۱۴.
[۲۸]
عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۲۳۷، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
[۲۹]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۶۴، قاهره ۱۴۱۴.
به طورکلی، تصحیف را به تصحیف لفظی و تصحیف معنوی تقسیم کرده اند، [۳۰]
محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، ج۱، ص۱۳۴، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
اما برخی دیگر عنوان تصحیف را برای اشتباهات معنوی مناسب ندیده و به جای آن لفظ « غلط » را پیشنهاد کرده اند. [۳۱]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۲، ص۳۸۱، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره .
شاید به همین سبب، ابن صلاح [۳۲]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۲۵۶، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
استعمال کلمه مصحّف را در برخی اقسام آن مجاز دانسته است، به نظر میرسد که میتوان اشتباهات معنوی را از اقسام تحریف، و نه تصحیف، به شمار آورد و آن را در قسم تبدیل به کلمه غیر مشابه جای داد. [۳۳]
محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، ج۱، ص۱۳۶، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۳ - علت تحریف و تصحیفتحریفِ متن، و به تبع آن تصحیفِ متن، را گاه همان متن یا گوینده سخن پدید میآورد، گاه افرادِ قبل از وی یعنی ناقلان و مصادر کلام وی، و گاه افراد پس از وی یعنی ناسخان آن متن، و در هر سه صورت تحریف کننده را محرِّف و تصحیف کننده را مصحّف یا صَحَفی گویند. [۳۴]
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل «صحف»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۳۵]
ابن منظور، لسان العرب، ذیل «صحف».
[۳۶]
محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «صحف»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
به طور کلی تحریف گاه در نقل و حکایت و گاه در کلام یا گوینده به صورت مستقل صورت میگیرد. ۴ - اقسام تحریف و تصحیفتحریف و تصحیف یا عمدی است یا سهوی . ۴.۱ - تحریف و تصحیف عمدیتحریف و تصحیفِ عمدی از عواملی چون تعصب مذهبی ناسخان و اِعمال سلیقه آنان ناشی میشود. [۳۷]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۳۸]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۲۰۲ـ ۲۰۵، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۳۹]
نجیب مایل هروی، ج۱، ص۴۳۰، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۴۰]
بعلی ابوالحسنی، ج۱، ص۴۶۵، بوسه بر خاک پی حیدر علیهالسلام: بحثی در ایمان و آرمان فردوسی و پرتوگیری شاهنامه از قرآن و احادیث معصومین علیهمالسلام، تهران ۱۳۷۸ ش.
به نظر میرسد که تحریف و تصحیف عمدی را، بر خلاف سهوی، نمی توان به مولفان نسبت داد. ۵ - عوامل سهوی تحریف و تصحیفعوامل سهوی تحریف و تصحیف شامل چند گروه است: ۵.۱ - گروه اولگروه نخست عبارت است از کسالت و خستگی راوی هنگام نگارش، تساهل و بی دقتی وی، [۴۱]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، مشهد ۱۳۶۹ ش.
تندنویسی و ناهمخوانی سرعت کتابت با سرعت تلفظ کلمات و عبارات توسط کاتب برای خودش ( املای درونی).
۵.۱.۱ - گروه دومگروه دوم عبارت است از ساختار خط عربی، ناخوانا بودن متن اصلی، [۴۲]
ابن خلدون، تاریخ، ج۱: مقدمه، ص۵۳۳.
[۴۳]
حسین بروجردی، تجرید اسانیدالکافی، ج۱، مقدمه، ص۲، چاپ مهدی صادقی، مشهد ۱۴۰۹.
[۴۴]
محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ج۱۰، ص۳ـ۴، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
آسیب دیدگی متن اصلی بر اثر عواملی چون پرش مرکّب و گرد و غبارگرفتگی و آبدیدگی، اصلاحات و تغییرات نسخه قبلی و در هم آمیختگیِ نسخه اصلی بر اثر کم فاصله بودن سطرها . [۴۵]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۵۷، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
۵.۱.۲ - ویژگیهای ساختار خط عربیساختار خط عربی بر اثر ویژگیهایی چون: اتصال حروف به یکدیگر [۴۶]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، ج۱، ص۱۷، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
[۴۷]
عبدالسلام محمد هارون، قطوف ادبیة: دراسات نقدیة فی التراث العربی حول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۴، باب ۱: «حول تجربتی فی احیاء التراث»، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
و شباهت زیاد حروف با یکدیگر، بخصوص حروفی که فقط با نقطه از هم متمایز میگردند، [۴۸]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۲۷، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۴۹]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۳۷، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۵۰]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة، ج۱، ص۲۸۴، چاپ احمد عمرهاشم، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
[۵۱]
قلقشندی، صبح الاعشي في صناعة الانشاء، ج۳، ص۱۹ـ۲۰.
[۵۲]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۸۰، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۵۳]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۲۹۹، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
و وجود دندانه در کتابت برخی حروف، [۵۴]
عبدالسلام محمد هارون، قطوف ادبیة: دراسات نقدیة فی التراث العربی حول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۴، باب ۱: «حول تجربتی فی احیاء التراث»، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
زمینه ساز وقوع تصحیف است که معمولاً با حذف و جابجایی و کم و زیاد شدن نقطهها و دندانهها صورت میگیرد.
حذف الف میانیِ اسمهایی چون ابراهیم، خالد و عثمان [۵۵]
ابن قتیبه، ادب الکاتب، ج۱، ص۱۹۱، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/ ۱۹۶۳.
[۵۶]
خلیل بن ایبک صفدی، تصحیح التصحیف و تحریر التحریف، ج۱، ص۳۴۵، چاپ دسوقی ابراهیم شرقاوی، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
و نگارش برخی از حروف به شکلی مشابه حرف دیگر همچون « ر » شبیه به « و »، [۵۷]
ابن انباری، شرح القصائد السبع الطوال الجاهلیات، ج۱، ص۳۱۷، قاهره ۱۹۶۹.
«ل» شبیه به « ک » یا « د »، «ک» شبیه به « ع » [۵۸]
عبدالسلام محمد هارون، قطوف ادبیة: دراسات نقدیة فی التراث العربی حول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۵، باب ۱: «حول تجربتی فی احیاء التراث»، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
و « ن » شبیه به «ر» و نیز عکس این حالات، تصحیفات شگفتی را پدید میآورد؛ ازینرو، برخی کلمات که در نگارش کنونی چندان شبیه به نظر نمیآیند، در نسخهها و تألیفات قدیمی بسیار به هم تبدیل شدهاند، همچون عمر و عثمان. [۵۹]
خوئی، معجم الرجال الحدیث، ج۱، ص۲۵۸.
[۶۰]
خوئی، معجم الرجال الحدیث، ج۱۳، ص۴۹.
[۶۱]
محمدتقی تستری، مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، چاپ علی اکبر غفاری، تهران (۱۳۹۶).
کوتاه یا کشیده نویسی، فشرده یا گشاده نگاری، نازک یا ضخیم نویسی میتواند موجب شباهت برخی حروف به یکدیگر شود. [۶۲]
ابن انباری، شرح القصائد السبع الطوال الجاهلیات، ج۱، ص۳۱۷، قاهره ۱۹۶۹.
[۶۳]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۸۱، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۶۴]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۷۶، قاهره ۱۴۱۴.
گاه شباهت واژهها به یکدیگر موجب روایتهای مختلف از یک متن شده است. [۶۵]
ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۱، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۲.
[۶۶]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۴۰، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
۵.۱.۳ - گروه سومِگروه سومِ عوامل سهویِ تحریف و تصحیف عبارت است از: نامأنوس بودن متن، ناآشنایی کاتب یا راوی با رسم الخط متن، فاصله زیاد یا بسیار کم ناسخ یا شنونده از نوشته یا گوینده، اتکای ناقل به حافظه خویش و عدم مراجعه مجدد به مصدر اصلی هنگام نقل بویژه در مورد نوابغ علمی و افراد خوش حافظه، [۶۷]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
نقل به معنا، اشتباه در فهم متن، ذهنیات راوی و تداعی معانیای که هنگام مطالعه برای وی پیش میآید.
۵.۱.۴ - عوامل نامأنوس بودن متننامأنوس بودن متن، خود میتواند از عوامل گوناگونی ناشی شود، از جمله غریب بودن کلمه، ناآگاهی از اصطلاحات علوم یا انس زیاد با آنها، ناآشنایی به زبان اقوام گوناگون و گویشهای محلی [۶۸]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، ج۱، ص۳۰۱، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۶۹]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، ج۱، ص۳۰۷، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۷۰]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، ج۱، ص۳۰۹، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۷۱]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، ج۱، ص۳۱۱، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۷۲]
عبدالهادی فضلی، اصول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۸۰، بیروت ۱۴۱۶.
[۷۳]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۷۴، مشهد ۱۳۶۹ ش.
و وجود عبارتهایی از زبانی دیگر در متن، مانند واژهها و عبارتهای معرّب در زبان عربی. [۷۵]
محمدبن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۱۷، چاپ محمود ریسمانچی صادقی، تبریز ۱۳۸۱.
[۷۸]
محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، ج۱، ص۱۴۵، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
انس زیاد با یک واژه نیز گاه باعث انصراف ذهن به آن و تصحیف واژه ای دیگر در متن میشود، مانند تصحیف واژه القَرْشی به القُرَشی . [۷۹]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۳۳۴، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۸۰]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۲، ص۸۵۰، چاپ نظر محمد فاریابی، ریاض ۱۴۱۷.
[۸۱]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۳۱۳، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
تنوع خطهای عربی، مانند رسم الخط کوفی قدیم و خط مغربی و خط اندلسی، و تفاوت آنها در نگارش برخی حروف نیز میتواند عاملی برای تصحیف باشد . [۸۲]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۶۴، قاهره ۱۴۱۴.
برای نمونه در رسم الخط اندلسی «ق» با یک نقطه در بالا و «ف» با یک نقطه در زیر نگاشته میشود؛ بنابراین، کاتب ناآشنا به این رسم الخط، « سفر » را که باید سقر خوانده شود، سفر میخواند. [۸۳]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۳۰۱، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
در رسم الخط فارسی هم شیوههای گوناگونی برای نگارش برخی حروف وجود داشته است؛ مثلاً، نگارش «پ»، «چ» و «ژ» با یک نقطه، نگارش «گ» با یک سرکش، و دیگر ویژگیهای رسم الخط کهن فارسی، در وقوع تصحیف موثر است. [۸۴]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۱۳۴، مشهد ۱۳۶۹ ش.
۶ - کثرت تصحیف در اعلامچون بیشترین تصحیفات در اعلام رخ میدهد، میزان اینگونه تصحیفات، معیار ارزیابی اعتبار نسخهها و تألیفات است. [۸۵]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، ج۱، ص۱۷، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
۶.۱ - علت کثرت تصحیف در اعلامکثرت تصحیف در اعلام از غرابت نسبی آنها و نداشتن قرینه معنوی ناشی میشود [۸۶]
عبدالغنی بن سعید ازدی، کتاب المرجوع کنید بهتلف و المختلف، ج۱، ص۸، چاپ محمد زینهم محمد عزب، قاهره ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
[۸۷]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع، ج۱، ص۴۱۷، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۱۷ ب.
[۸۸]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۶۳، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۸۹]
ابن دقیق عید، الاقتراح فی بیان الاصلاح و ما اضیف الی ذلک من الاحادیث المعدودة من الصحاح، ج۱، ص۲۸۵، چاپ قحطان عبدالرحمان دوری، بغداد ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
۷ - اقسام تصحیف در متون حدیثی در منابع متقدمدر منابع متقدم، در بحث متون حدیثی، تصحیف را به تصحیف در متن، تصحیف در سند، تصحیف بَصَر (تغییر ناشی از خطای دید) و تصحیف سَمْع (تغییر ناشی از اشتباه در شنیدن) تقسیم کرده اند [۹۰]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۵۱، چاپ سیدمعظم حسین، حیدرآباد دکن ۱۹۳۷، چاپ افست مدینه ۱۳۹۷/ ۱۹۷۷.
[۹۱]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۲۵۶، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۹۲]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۲، ص۶۴۸ـ۶۵۰، چاپ نظر محمد فاریابی، ریاض ۱۴۱۷.
[۹۳]
زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۱۰۹ـ۱۱۱، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
[۹۴]
عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۴۱، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
این تقسیمات جامع نیستند و لااقل مبهماند . ظاهراً مراد از تصحیف در سند، تصحیف در نام راویان سند میباشد؛ لذا قسم سومی از تصحیف وجود دارد که تصحیف در عبارتهای روایتی سند، همچون تصحیف عن به واو و بالعکس، است. تصحیف عن به بن و برعکس نیز قسم دیگری از تصحیفات است. ۷.۱ - منشأ تصحیف در متون حدیثی در منابع متقدممنشأ تصحیف فقط شنیدن یا دیدن نیست، بلکه فراموشی، سرپیچی قلم، اشتباه در فهم، ذهنیات راوی و مانند اینها نیز گاه موجب تغییر ناخودآگاه نوشته یا گفته میشود. [۹۵]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۶۰، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
۸ - اقسام تصحیف در منابع متأخردر منابع متأخر، تحریف در تقسیمی کلی بر پنج قِسم است: سقط (نقیصه)، زیاده، قلب، تبدیل به کلمه مشابه (تصحیف)، و تبدیل به کلمه غیرمشابه. [۹۶]
محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، ج۱، ص۱۳۲، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۹۷]
حسین بروجردی، تجرید اسانیدالکافی، ج۱، مقدمه، ص۲، چاپ مهدی صادقی، مشهد ۱۴۰۹.
۸.۱ - عوامل ایجاد سقط یا زیادهاز عوامل ایجاد سقط یا زیاده، وجود الفاظ مشابه در یک صفحه است که میتواند موجب پرش چشم از یک عبارت به مشابه آن و در نتیجه سقط شود؛ بویژه در مواردی که دو کلمه مشابه با فاصله یک یا چند سطر زیرهم قرار گرفته باشند، احتمال افتادن آن سطور بیشتر است. افتادن سطر در مواردی که حدفاصل کلمات مشابه نیست هم رخ میدهد. [۹۸]
ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۸۴.
[۹۹]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، ج۱، ص۲۳، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
افتادن یک برگه از یک نسخه، در نسخه بعدی نیز نمونهای از سقط است [۱۰۰]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
که بویژه در مواردی رخ میدهد که آن برگه، خود متن کاملی باشد و از جهت مفهوم با قبل و بعد ارتباط روشنی نداشته باشد.
وجود الفاظ متلازم نیز میتواند منشأ سقط یا زیاده شود؛ مثلاً، با توجه به تکرار « علی بن ابراهیم عن ابیه» در اسناد، گاه عبارت «عن ابیه» پس از «علی بن ابراهیم» افتاده و گاه به اشتباه افزوده شده است [۱۰۱]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، ج۴، درس ۱۳۲، ص۶، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
[۱۰۲]
خوئی، معجم الرجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۹۶ـ۲۰۹.
[۱۰۳]
محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۶۱، حدیث ۲، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۰۴]
محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۷۴، حدیث ۲، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ ش.
سقط یا زیاده در اینگونه موارد، با قاعده تداعی معانی توجیه میشود.
همچنین اگر سرعت املای درونی نسبت به سرعت نگارش بیشتر باشد، سقط روی میدهد و اگر املای درونی کندتر از نگارش صورت پذیرد، الفاظ متلازم زیاد میشود [۱۰۵]
زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ج۳، ص۱۹۳، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
افزودن عمدی یا سهوی عبارات دعایی چون «علیهالسلام» پس از نام یا کنیهای که با نام یا کنیه معصوم مشترک است نیز نمونهای از زیاده است [۱۰۶]
محمدبن حسن طوسی، ج۱، ص۱۳۳، تهذیب الاحکام، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
[۱۰۷]
عنایة اللّه قهپائی، مجمع الرجال، ج۲، ص۸۳، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم .
[۱۰۸]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، ج۴، درس ۱۳۱، ص۱۱، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
وارد کردن حاشیه در متن به گمان حذف آن از نسخه اصلی، از دیگر عوامل زیاده در نسخههای متأخر است. [۱۰۹]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، ج۴، درس ۱۳۲، ص۱۰ـ۱۴، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
[۱۱۰]
حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص۱۱۳.
خلط عبارت مولف با عبارات حدیثی نیز نوعی زیاده در حدیث به شمار میآید. [۱۱۱]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی »، ج۴، درس ۱۳۲، ص۱۰ـ۱۴، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
در کتب درایه نام این نوع حدیث «مدرّج» است [۱۱۲]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۸۶، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۱۳]
ابن دقیق عید، الاقتراح فی بیان الاصلاح و ما اضیف الی ذلک من الاحادیث المعدودة من الصحاح، ج۱، ص۲۲۳، چاپ قحطان عبدالرحمان دوری، بغداد ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
[۱۱۴]
ابن حجر عسقلانی، النکت علی کتاب ابن الصلاح، ص۳۴۷، چاپ مسعود عبدالحمید سعدنی و محمد فارس، بیروت ۱۴۱۴ ب.
تمرکز نداشتن کاتب هنگام نگارش، گاه موجب میشود تا در متن، زیاده رخ دهد که به دلیل بی تناسبی آن با سایر قسمتهای متن براحتی قابل شناسایی است. [۱۱۵]
احمدبن عمر نظامی، چهار مقاله، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸، چاپ محمد قزوینی و محمد معین، تهران ۱۳۳۳ ش.
اشتباه در فهم اسناد ویژه نیز میتواند موجب سقط یا زیاده گردد، مثلاً در اسناد کتاب کافی، تعلیق (= حذف نام یک یا چند راوی از ابتدای سند) به اعتماد اسناد قبل بسیار است؛ بنابراین، اگر مولف متأخر متوجه تعلیق سند نگردد و قسمت حذف شده سند را هنگام اخذ حدیث بدان نیفزاید، در کتاب وی سقط واسطه رخ میدهد [۱۱۶]
ابن شهیدثانی، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، ج۱، ص۲۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ـ ۱۳۶۴ ش.
[۱۱۷]
محمدبن حسن طوسی، ج۵، ص۴۷، حدیث ۷، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۱۸]
کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۱۸، حدیث ۴.
برعکس، اگر در سندِ غیر معلق گمان تعلیق رود، در مصدر متأخر واسطهای به سند اضافه میگردد. [۱۱۹]
حسین بروجردی، تجرید اسانیدالکافی، ج۱، مقدمه، ص۲، چاپ مهدی صادقی، مشهد ۱۴۰۹.
[۱۲۰]
حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۲۴۳، حدیث ۲.
[۱۲۱]
کلینی، الکافی، ج۵، ص۲۵۸، حدیث ۳.
البته اشتباه در فهم سند گاه خود به سبب مصحّف بودنِ مصدر قبلی بوده است. [۱۲۲]
حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۰۷، حدیث ۱.
[۱۲۳]
کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۴۷، حدیث ۲۲.
از گونههای ترکیبی تحریف، جمع بین نسخه صحیح و نسخه مصحّف است که معمولاً نخست عبارت صحیح به عبارت دیگر تصحیف میگردد، سپس عبارت مصحّف در حاشیه نسخه دیگر به عنوان نسخه بدل نگاشته میشود و در نهایت ناسخ بعدی، عبارت مصحّف را به گمان افتادگی از متن، در آن درج میکند. [۱۲۴]
محمدجواد شبیری، «احسن الفوائد فی احوال المساعد»، ج۱، ص۲۰۱ـ۲۰۶، تراثنا، سال ۱۴، ش ۱ـ۲ (محرم و جمادی الا´خره ۱۴۱۹ الف).
۸.۲ - اقسام قلبقلب (= جابجایی) را میتوان چهار نوع دانست: قلب حرف، قلب کلمه، قلب عبارت و قلب صفحه . ۸.۲.۱ - عامل قلب حرف و کلمهقلب حرف و کلمه معمولاً از معکوس خواندن عبارت یا اشتباه ذهن در املای درونی یا نافرمانی قلم هنگام نگارش ناشی میشود. ۸.۲.۲ - عامل قلب عبارتقلب عبارت غالباً از افتادگی عبارت از متن و سپس درج نادرست آن در قبل یا بعد از موضع خود ناشی میشود. [۱۲۵]
محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۳، ص۲۴۵ و حاشیه حکیم، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۲۰.
۸.۲.۳ - عامل قلب صفحهقلب صفحه نیز از جابجایی اوراق نسخه خطی و توجه نکردن ناسخ بعدی به این امر ناشی میگردد، [۱۲۶]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، ج۱، ص۲۲، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
که گاه موجب در هم آمیختن دو باب میشود، مثل باب اصحاب الکاظم و باب اصحاب الرضا در رجال برقی . [۱۲۷]
محمدجواد شبیری، «ارتباط رجال شیخ و رجال برقی»، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۴، در مجموعه آثار سومین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام، ج۲، مشهد ۱۳۷۰ ش.
جابجایی اوراق بیشتر در مواردی رخ میدهد که ورقه ارتباط روشنی با قبل و بعد خود ندارد، تبدیل به کلمه غیرمشابه بیشتر در کلمات متقابل و بر اثر تداعی معانی (انعکاس شرطی) رخ میدهد. [۱۲۸]
محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، ج۱، ص۵۹، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
[۱۲۹]
محمدتقی تستری، مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۱۱۱، چاپ علی اکبر غفاری، تهران (۱۳۹۶).
[۱۳۰]
محمدتقی تستری، ملحق مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۱۵۲، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۵۹ ش.
یکی از مصادیق کلمات متقابل، متضادها است؛ مثلاً یک راوی، مبعث پیامبر اکرم یعنی ۲۷ رجب (سه روز مانده به پایان رجب) را سوم رجب (سه روز پس از آغاز رجب) نقل کرده است. [۱۳۱]
ابن بابویه، ثواب الاعمال، ج۱، ص۸۳، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۱.
[۱۳۲]
ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، ج۱، ص۲۰، چاپ غلامرضا عرفانیان، نجف ۱۳۹۶.
از ترکیب اقسام گوناگون تحریف، اقسام جدیدی پدید میآید که میتوان نمونههایی از آنها را، در ضمن اقسام حدیث، در کتب درایه جستجو کرد. [۱۳۳]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۸۱، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۳۴]
عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۲۶۴.، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
۹ - نمونهای از تحریف ترکیبینمونه ای از تحریف ترکیبی، که از تصحیف و نقل به معنا ناشی شده، از جاحظ نقل شده است، او البَتیّ را که به النَبیّ تصحیف شده، با نقل به معنا به رسول اللّه تبدیل کرده است. [۱۳۵]
عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۱۸، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۴۱۰.
[۱۳۶]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۹۱، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۳۷]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، ج۱، ص۲۹۴ـ۲۹۶، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
تصحیف و تحریف متن ممکن است در چند مرحله نسخه برداری پی درپی رخ دهد [۱۳۸]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج۱، ص۷۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/.
تحریف در متون و اسناد تاریخی، بویژه در متون دینی که منبع استخراج احکام و معارف دینی است، دشواریهای بسیاری ایجاد میکند، این امر گاه باعث میشود که پیروان مذاهب گوناگون با استناد به آن به نفع مذهب خود بهره برداری کنند [۱۳۹]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۰، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۴۰]
عنایة اللّه قهپائی، مجمع الرجال، ج۳، ص۱۵۷، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم .
[۱۴۱]
محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، ج۱، ص۱۰، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
حتی فرزند خدا دانستن حضرت عیسی به تصحیفی در انجیل مستند شده است . [۱۴۲]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۲۸۵ـ۲۸۶، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
۱۰ - آثار منفی تصحیفسرزدن تصحیف از دانشمندان و افراد بانفوذ جامعه، در مواردی موجب رسوایی آنها و هجو شدن ایشان گردیده است. [۱۴۳]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۱ـ۱۳، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۴۴]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۱۸ـ۲۶، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۱۴۵]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۷، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۱۴۶]
حسن بن عبداللّه عسکری، اخبار المصحفین، ج۱، ص۳۵، چاپ صبحی بدری سامرائی، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
تصحیف و تحریف در احکام حکومتی و نسخههای درمانی، گاه برای محکومان و بیماران عواقب وخیمی به بار میآورد. [۱۴۷]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۱۰ـ۱۲، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۴۸]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۱۵، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۴۹]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۴۱ـ۴۷، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۱۵۰]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۱۸، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۱۱ - جناس تصحیفپدیده تصحیف، پیدایش صنعتی را در علم بدیع به نام جناس تصحیف به دنبال داشت. این صنعت که در آیات قرآنی نیز سابقه داشت، همچون «و هُمْ یَحْسَبونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» [۱۵۱]
کهف/سوره ،آیه ۱۰۴.
وسیله طبع آزمایی و ابراز توانایی ادیبان و شاعران گردید [۱۵۲]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۱۶۰ـ ۱۸۵، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۵۳]
خلیل بن ایبک صفدی، تصحیح التصحیف و تحریر التحریف، ج۱، ص۲۱ـ۴۴، چاپ دسوقی ابراهیم شرقاوی، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
[۱۵۴]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۲۹۷ـ ۲۹۸، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
۱۲ - پیشگیری از تصحیف و تحریف توسط عالمان مسلمانعالمان و ادیبان مسلمان از آغاز پیدایش اسلام، به جدّ درصدد پیشگیری از بروز تصحیف و تحریف و نیز کشف و اصلاح آن بوده اند. ۱۲.۱ - اعجام و شکل نخستین گامنخستین گام در پیشگیری از تصحیف، اعجام (نقطه گذاری) و شَکْل (حرکت گذاری) بوده است که ابوالاسود دُئلی (متوفی ۶۹) و دو تن از شاگردانش آن را اختراع و تکمیل کردند و خلیل نحوی (متوفی ۱۷۵) آن را اصلاح کرد [۱۵۵]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۵۶]
حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، ج۱، ص۱۳، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳.
[۱۵۷]
حسن بن عبدالرحمان رامهرمزی، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، ج۱، ص۶۰۸، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۱۵۸]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع، ج۱، ص۴۱۶، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۱۷ ب.
[۱۵۹]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۲، ص۵۹۱، چاپ احمد محمد عبدالرحمان محمد محمود، جده ۱۴۱۴.
[۱۶۰]
قلقشندی، صبح الاعشي في صناعة الانشاء.، ج۳، ص۱۴۹ـ۱۶۷.
[۱۶۱]
ایمن فاد سید، الکتاب العربی المخطوط و علم المخطوطات، ج۱، ص۵۲ ـ ۵۴، قاهره ۱۴۱۸.
به منظور اطمینان بیشتر، برای حروف بی نقطه نیز علایمی وضع شد. [۱۶۲]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۵۷، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
[۱۶۳]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۶۲ـ۱۶۴، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
۱۲.۲ - ضبط تفکیکی حروفگام بعدی ضبط تفکیکی حروف بود که در این روش نام حروفی از کلمه، که احتمال اشتباه آن داده میشد، به صورت جداجدا میآمد و بعلاوه، ضبط کلمه در حاشیه متن نیز تکرار میشد. [۱۶۴]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۵۷، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
[۱۶۵]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۶۳، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۶۶]
الاقتراح فی بیان الاصلاح و ما اضیف الی ذلک من الاحادیث المعدودة من الصحاح، چاپ قحطان عبدالرحمان دوری، بغداد ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
[۱۶۷]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۴۹۸، چاپ نظر محمد فاریابی، ریاض ۱۴۱۷.
۱۲.۳ - شرایط راویان و قاریان حدیث و ناسخانشرایطی نیز برای راویان و قاریان حدیث و ناسخان لازم شمرده شد، از جمله : ضابط بودن وآگاهی از علم نحو و لغت . [۱۶۸]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۹۴ـ ۱۹۵، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۶۹]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۵۴۱ـ۵۴۲، چاپ نظر محمد فاریابی، ریاض ۱۴۱۷.
پرهیز از ریزنویسی، کوشش در خوش خط و خوانانویسی، دقت در نگارش همه دندانههای حروف. [۱۷۰]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۲، ص۵۷۹ ـ ۵۸۵، چاپ احمد محمد عبدالرحمان محمد محمود، جده ۱۴۱۴.
[۱۷۱]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۶۴، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۷۲]
علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح النخبة فی مصطلحات اهل الاثر، ج۱، ص۷۹۹، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵).
۱۲.۳.۱ - شیوه کشف و اصلاح تحریفات در کتابت نسخهبرای کشف و اصلاح تحریفاتی که ممکن است هنگام کتابت نسخه رخ داده باشد، باید آن را با دقت با اصل نسخه مقابله کرد. قرائت کتاب بر مشایخ یا قرائت مشایخ بر شاگردان نیز بیشتر به همین منظور بوده است. [۱۷۳]
حسن بن عبدالرحمان رامهرمزی، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، ج۱، ص۵۴۴، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۱۷۴]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة، ج۱، ص۲۷۳ـ۲۷۶، چاپ احمد عمرهاشم، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
[۱۷۵]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۵۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
[۱۷۶]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۱، ص۳۶۳، چاپ احمد محمد عبدالرحمان محمد محمود، جده ۱۴۱۴.
[۱۷۷]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۶۸، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
[۱۷۸]
ابن کثیر، الباعث الحثیث: شرح اختصار علوم الحدیث، ج۱، ص۳۸۸، چاپ علی بن حسن اثری، ریاض ۱۴۱۷.
شیوه اصلاح تحریفات نسخه، در مصادر مربوط بحث مفصّلی به خود اختصاص داده است. [۱۷۹]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۶۲ـ۱۸۲، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
این بحث هم از دیرزمان مطرح بوده که اگر در کلام استاد، غلط اعرابی باشد، آیا راوی حق اصلاح آن را دارد یا نه.در این زمینه چند نظر از قدما نقل شده که در مجموع بر لزوم پرهیز از اصلاح سلیقهای و اجتهادی بویژه در کتابت نسخه تأکید شده است [۱۸۰]
حسن بن عبدالرحمان رامهرمزی، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، ج۱، ص۵۲۴ ـ۵۲۷، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۱۸۱]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع، ج۲، ص۵، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۱۷ ب.
[۱۸۲]
احمدبن علی خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة، ج۱، ص۲۱۶ـ ۲۲۹، چاپ احمد عمرهاشم، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
[۱۸۳]
عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، ج۱، ص۱۸۳ـ ۱۸۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷.
[۱۸۴]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
به طور کلی شناخت عوامل تحریف و دقت در مواردی که احتمال وقوع آن بیشتر است، همچون الفاظ غریب و بویژه اعلام، در پیشگیری از تحریف و کشف آن بسیار موثر است، مصادر تصحیف و تحریف نیز غالباً به همین منظور تألیف شدهاند. ۱۳ - عوامل اعتبار نسخههای برجای مانده سدههای اولیهعواملی چون نگارش نسخهها به دست اصحاب فضل و دانش و دقت در استنساخ و رعایت روش صحیح نسخه برداری و سنّت عرض و مقابله، در سدههای نخستین بویژه تا اوایل سده هفتم، موجب اعتبار نسخههای برجای مانده از این دوره گردیده است، [۱۸۵]
محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ج۱۰، ص۴ـ ۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۱۸۶]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۳۸، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۱۸۷]
ابن صلاح، علوم الحدیث، ج۱، ص۱۸۶، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲.
اما اعتبار نسخههای خطی فارسی که پس از حمله مغول به نگارش در آمده، نسبت به نسخههای پیشین کاستی یافت، [۱۸۸]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۳۹، مشهد ۱۳۶۹ ش.
شاید از جمله علل این کاهش اعتبار را بتوان در تفاوتهای جدّی پیدا کرد که این حمله در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی به وجود آورد و نظام زبان را متحول ساخت.
۱۴ - تصحیف نسخههای نگاشته شده در سرزمینهای غرب اسلامبه گفته ابن خلدون (متوفی ح۸۰۸) در زمان وی بر خلاف سدههای اولیه، در سرزمینهای غرب اسلامی شیوه صحیح روایت و استنساخ رعایت نمیشده؛ ازینرو، نسخههای نگاشته شده در این دوره از غلط و تصحیف انباشته بوده، ولی در شرق اسلامی، هنوز روشهای صحیح استنساخ و روایت معمول بوده است [۱۸۹]
ابن خلدون، تاریخ، ج۱: مقدمه، ص۵۳۳ ـ۵۳۴.
به گفته حسن بن زین الدین، ابن شهیدثانی (متوفی ۱۰۱۱)، در زمان وی از روشهای تحمل حدیث، تنها روش اجازه معمول بوده است [۱۹۰]
زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۳، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
، ولی به اهتمام محدّثان شیعی و ظاهراً تحت تأثیر جریان اخباری، نشر حدیث و یافتن نسخه های معتبر و نسخه برداری و تصحیح و مقابله آنها دوباره رونق گرفت، بویژه علامه مجلسی و دستیاران وی در این راه تلاش بسیار کردند.
۱۵ - مراحل کشف تحریفمراحل کشف تحریف عبارتاند از احتمال دادنِ تحریف، اثبات اجمالی تحریف، اثبات محرّف بودن عبارت و کشف عبارت صحیح. ۱۶ - عوامل احتمال تحریفاحتمال تحریف، از اموری چون غرابت کلمه بهطور کلی یا در سیاق خاص عبارت ناشی میشود. نیافتن نام راوی در کتب رجالی یا سایر اسناد یا قرار نگرفتن وی در این جایگاه خاص در سند، احتمال تحریف در سند را به ذهن خطور میدهد. برخی، در متونی که درستی عبارات آن نیازمند توجیهات تکلف آمیز است، اصل را بر مصحّف و محرّف بودن عبارت قرار داده و بر آن استدلال کرده اند. [۱۹۳]
محمدجواد شبیری، «درنگی در واژه و تنقبّت، ج۱، ص۳۰ـ۵۱، در زیارت عاشورا»، علوم حدیث، سال ۶، ش ۳ (پاییز ۱۳۸۰).
۱۷ - راههای اثبات اجمالی تحریفاثبات اجمالی تحریف، معمولاً از مراجعه به نسخههای گوناگون و اختلاف آنها باهم به دست میآید، [۱۹۴]
گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، ج۱، ص۲۶ـ۳۲، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹.
[۱۹۵]
عبدالهادی فضلی، اصول تحقیق التراث، ج۱، ص۱۲۷ـ ۱۲۸، بیروت ۱۴۱۶.
[۱۹۶]
محمدجواد شبیری، «تصحیح و راهکارهای آن»، ج۱، ص۴۲ـ۴۳، آینه پژوهش، سال ۱۱، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۹).
زیرا این اختلاف معمولاً از تحریف یک یا برخی از آن نسخهها حکایت میکند، مثلاً اختلاف منابع گوناگون در نقد قسمتی از یک روایت که سند آن تقریباً یکسان است، می تواند دلیلی اجمالی بر تحریف آن باشد [۱۹۷]
کلینی، الکافی، ج۴، ص۴۸۱، حدیث ۵.
[۱۹۸]
محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۹۰، حدیث ۱۱، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۹۹]
محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۶۲، حدیث ۵، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
البته این روش ظنی است نه قطعی، ازینرو اگر مثلاً حدیثی در یک منبع با نقل مستقیم یک راوی از راوی دیگر و همان حدیث در منبع دیگر با نقل باواسطه از آن راوی وجود داشته باشد، الزاماً یکی از آن دو اشتباه نیست. [۲۰۰]
زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۱۱، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
برای اثبات محرّف بودن عبارت، به دلایلی مثل مخالفت متن با ضرورت دین یا مذهب، مخالفت با تاریخ و ناسازگاری عبارت با سیاق استناد میشود. [۲۰۱]
محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، ج۱، ص۱، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
[۲۰۲]
محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، ج۱، ص۱۱، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
[۲۰۳]
محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، ج۱، ص۱۷، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
[۲۰۴]
محمدتقی تستری، مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۱ـ۲، چاپ علی اکبر غفاری، تهران (۱۳۹۶).
[۲۰۵]
محمدتقی تستری، ملحق مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۲ـ۳، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۲۰۶]
محمدتقی تستری، ملحق مستدرک الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۵، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۵۹ ش.
البته در استناد به اینگونه دلایل باید احتیاط کرد، زیرا مثلاً آنچه به عنوان شهادت تاریخ مطرح است، چه بسا خود منقولاتی است که قهراً احتمال اشتباه در آنها هم وجود دارد. [۲۰۷]
محمدجواد شبیری، «الغدیر فی حدیث العترة الطاهرة»، ج۱، ص۵۳ ـ۵۶، تراثنا، سال ۵، ش ۴ (شوال ـ ذیحجّه ۱۴۱۰).
[۲۰۸]
محمدجواد شبیری، «تحقیقی در روز وفات پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم»، ج۱، ص۱۱ـ۱۴، تحقیقات اسلامی، سال ۴، ش ۱ـ۲ (۱۳۶۸ ش).
گاه تحقق یک حادثه پس از دویست سال، دلیل محرّف بودن عبارت « حدیث ملاحم » دانسته شده است. [۲۰۹]
حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۲، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۲۱۰]
حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، ج۱، ص۲۱، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
درستی چنین استدلالی روشن نیست.
۱۸ - هدف از کشف تحریفاتکشف تحریفات معمولاً با دو هدف دنبال میشود، تحقیق و چاپ کتاب و، دستیابی به واقعیت امر که با وجود شباهتهایی در روش، اختلافاتی اساسی باهم دارند، مصحح کتاب، به دنبال به دست آوردن متن مولف یا نزدیکترین متن به آن است، هرچند این متن از جهت قواعد املا و انشا یا مطابقت با واقع، نادرست باشد [۲۱۱]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۴۶، قاهره ۱۴۱۴.
[۲۱۲]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۲۲۶، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۲۱۳]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۲۷۰، مشهد ۱۳۶۹ ش.
[۲۱۴]
محمدجواد شبیری، «تصحیح و راهکارهای آن»، ج۱، ص۳۸ـ۴۱، آینه پژوهش، سال ۱۱، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۹).
ازینرو، فقط تحریفی را که از ناسخان متن موردنظر سرزده، تصحیح میکند نه تحریفی که مولف کتاب یا ناسخان و مولفان منابع وی نمودهاند. ۱۹ - راه کشف تحریفات ناسخان کتاب۱۹.۱ - مراجعه به نسخه های معتبربرای کشف تحریفات ناسخان کتاب، در درجه نخست باید به نسخههای معتبر مراجعه کرد که در این میان اگر نسخه اصلِ مربوط به مولف به دست آید، عملیات کشف تحریف به پایان رسیده است. هر چه نسخه با واسطه کمتری به نسخه اصل برسد، معتبرتر است و در صورت نیافتن شجره ارتباط نسخهها، معمولاً نسخه قدیمتر، معتبرتر تلقی میگردد [۲۱۵]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۳۷، قاهره ۱۴۱۴.
[۲۱۶]
محمدجواد شبیری، «تصحیح و راهکارهای آن»، آینه پژوهش، ص۴۱، سال ۱۱، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۹).
[۲۱۷]
نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۱۸۱ـ ۲۰۰، مشهد ۱۳۶۹ ش.
منابعی که از یک کتاب نقل میکنند، مانند وسائل الشیعه نسبت به کتب حدیثی متقدم شیعی، به عنوان نسخهای از متن به شمار میروند [۲۱۸]
عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، ج۱، ص۳۰، قاهره ۱۴۱۴.
که البته باید میزان تصرفات مولفان اینگونه کتابها را در نظر داشت.
اگر نسخه کاملاً معتبری از متن به دست نیاید، معمولاً تحریف عبارت نسخه به ناسخان نسبت داده میشود نه به مولف، که این از اتقان بیشتر کار تألیف نسبت به کار کتابت ناشی میشود، البته باید به اوصاف ناسخ و نسخه و مقایسه اعتبار آن با اوصاف مولف و میزان دانش و دقت وی نیز توجه داشت. [۲۱۹]
محمدجواد شبیری، «تصحیح و راهکارهای آن»، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، آینه پژوهش، سال ۱۱، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۹).
برای به دست آوردن عبارت صحیح، مراجعه به کتابهای مربوط از جمله فرهنگهای لغت، تاریخ، جغرافیا و انساب لازم است. ۱۹.۲ - مراجعه به سایر موارد نقل شده در حدیثدر زمینه احادیث، مراجعه به سایر مواردی که در آنها تمام حدیث یا قطعاتی از آن نقل شده ضروری است، مثلاً حدیث مفصّلی از معاویة بن عمار نقل شده که آداب و مناسک حج تمتع را به ترتیب از امام صادق علیهالسلام روایت میکند. در یکی از اسناد روایت، نام ابراهیم یا ابراهیم بن ابی سمال، مکرر ذکر شده، ولی در جایی، این نام ابراهیم النخعی ضبط شده [۲۲۱]
محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج۱، ص۳۲۰، قم ۱۴۱۰.
که اشتباه مینماید و النخعی به دلیل اشتهار ابراهیم نخعی، فقیه معروف سهواً افزوده شده است.
یافتن مأخذی که حدیث از آنجا گرفته شده، در ارزیابی درستی و نادرستی نقل و علت وقوع تحریف احتمالی بسیار راهگشاست. شناخت اسناد صحیح به مراجعه به اسناد مشابه و نیز دقت در عصر و طبقه راویان وابسته است که از مراجعه به اسناد و کتب رجال به دست میآید، البته احتمال تصحیف و تحریف در متون قرینه، همچون کتب رجال، را نیز باید در مدنظر قرار داد، در کشف عبارتِ صحیح، دو قاعده مهم به کار گرفته میشود. قاعده ارجاع موارد نادر به موارد شایع و قاعده ترجیح نسخه نامأنوستر . قاعده نخست بر اساس قوانین آمار و احتمالات و با توجه به این مسئله مطرح میگردد که احتمال تصحیف و تحریف در موارد شایع بسیار ضعیفتر از موارد نادر است، در این مرحله باید به استقلال و عدم استقلال احتمال اشتباه در موارد از یکدیگر توجه نمود. بنابراین، کتابهایی که از منابع قبلی نقل میکنند، خود مستقلاً شمارش نمیشوند و بدینسان بحث منبع شناسی اهمیت مییابد، همچنین توجه به تقطیعات احادیث و شیوههای گوناگون آن لازم است. ۱۹.۳ - مراجعه به مجموعه قطعات مختلف یک حدیثمجموعه قطعات مختلف یک حدیث برای کشف تحریفاتی که در درون مجموعه رخ میدهد، بسیار مفید است، ولی برای سایر اسناد، به عنوان یک سند، و نه اسناد متعدد، به شمار میروند، همچنین توجه به این نکته که چه بسا سند از سه جزء مختلف (طریق به صاحب کتاب اصلی، مولف کتاب اصلی و طریق در کتاب اصلی) تشکیل شده باشد و نحوه برخورد با این اجزا یکسان نیست [۲۲۲]
محمدجواد شبیری، «الکاتب النعمانی و کتابه الغیبة»، ص۱۸۹ـ ۲۰۸، علوم الحدیث، سال ۲، ش ۳ (محرّم ـ جمادی الا´خره ۱۴۱۹ ب).
اشتباه در نام مولف کتاب میتواند سبب اشتباهات بسیاری گردد [۲۲۳]
محمدجواد شبیری، «نوادر احمدبن محمدبن عیسی یا کتاب حسین بن سعید؟»، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، آینه پژوهش، سال ۸، ش ۴ (مهر ـ آبان ۱۳۷۶).
که نباید آنها را به گونه مستقل شمارش نمود.
قاعده ترجیح نسخه نامأنوستر بر این پایه استوار است که تحریف غالباً از غرابت عبارت ناشی شده است. روند طبیعی تحریف، تبدیل نامأنوس به مأنوس است. [۲۲۴]
محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، ج۱، ص۳۰۷، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
البته توجه به این نکته لازم است که مأنوس و نامأنوس بودن اموری نسبیاند، لذا قاعده فوق قاعده ای ظنی است، به طور کلی حرکت کشف تحریف، دقیقاً شبیه حرکت تصحیف است که در جهت عکس، از عبارت محرّف آغاز شده و به عبارت اصلی میانجامد، لذا شناخت عوامل ایجاد تحریف، در درست پیمودن حرکت کشف تحریف لازم است. ۲۰ - آسانی یا دشواری کشف تحریفآسانی یا دشواری کشف تحریف تا حدودی به این امر وابسته است که روند تصحیف یک طرفه است یا دو طرفه. به عنوان نمونه، عامل شباهت حروف، سبب روند دو طرفه تصحیف میگردد، ولی عامل سقط عبارت یا صفحه از متن، معمولاً یک طرفه است و عامل مشابهی ندارد که زیاد شدن عبارت را توجیه کند. اگر در جایی دو نقل وجود داشته باشد که یکی دارای افزوده بر دیگری باشد، گاه با مستبعد شمردن افزایش عبارت در متن، احتمال وقوع سقط را در نقل دیگر ترجیح داده اند. (= قاعده تقدیم اصالة عدم الزیادة ) [۲۲۵]
روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۵۷ ـ۵۹، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، (تهران) ۱۴۱۴.
[۲۲۶]
علی سیستانی، قاعده لاضرر و لاضرار، ج۱، ص۹۵ـ۱۰۰، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
در این قاعده به عوامل مختلف بروز زیان و نقیصه در نسخهها و در نقل مطالب توجه کافی نشده، لذا قاعده صحیحی نیست [۲۲۷]
موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، ج۴، دروس ش ۱۳۰ـ۱۳۳، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴).
[۲۲۸]
محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج۱، مقدمه، ص۶۵ـ۶۶، قم ۱۴۱۰.
[۲۲۹]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۲۳۰]
محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج۳، ص۲۵۵، قم ۱۴۱۰.
۲۱ - منابع درباره التصحیف و التحریفمنابع مربوط به این بحث به چند دسته تقسیم میشوند: ۲۲ - منابع اختصاصیمنابع اختصاصی که در نام کتاب نیز از واژه تصحیف و مشتقات آن بهره گرفته اند. نخستین کتاب با این ویژگی التنبیه علی حدوث التصحیف تألیف حمزه اصفهانی (متوفی ۳۶۰) است، که اسحاق بن احمد صفّار بر آن ردّیه نوشته است. [۲۳۱]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۶۹، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
حسن بن عبداللّه عسکری (متوفی ۳۸۲)، دو کتاب شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف و تصحیفات المحدثین و رساله کوچکی با نام اخبار المصحّفین نگاشت. میرداماد (متوفی ۱۰۴۱) نیز رسالهای با نام التصحیفات نگاشته است. [۲۳۲]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۴، ص۱۹۵.
از صفدی کتابی با نام تصحیح التصحیف و تحریرالتحریف در دست است که از شماری از کتب پیشینیان جمع آوری شده [۲۳۳]
خلیل بن ایبک صفدی، تصحیح التصحیف و تحریر التحریف، ص۶۴، چاپ دسوقی ابراهیم شرقاوی، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
، این کتاب و اکثر مآخذ آن بیشتر منابع اغلاط مشهور (= لحن العامه ) می باشند که غالباً از تطور زبان حکایت میکنند و نمیتوان آنها را غلط و تصحیف و تحریف خواند. [۲۳۴]
خلیل بن ایبک صفدی، تصحیح التصحیف و تحریر التحریف، ج۱، ص۵، چاپ دسوقی ابراهیم شرقاوی، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۲۲.۱ - کتب ضبط اسمای متشابهدسته دیگر از منابع تصحیف، کتب ضبط اسمای متشابهاند . [۲۳۵]
محمدبن عبداللّه قیسی دمشقی، توضیح المشتبه، ج۱، مقدمه عرقسوسی، ص۱۷ـ۴۹، ج۱، چاپ محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
این کتب اقسام مختلفی دارند: برخی تمامی نامهای اشخاص را ذکر میکنند، همچون الموتلف و المختلف از دارقُطْنی (متوفی ۳۸۵)، الاکمال فی رفع الارتیاب عن الاسماء والکنی و الانساب از ابن ماکولا (متوفی ۴۷۵)، ایضاح الاشتباه از علامه حلّی (متوفی ۷۲۶) و المولف و المختلف فی اسماء الشعراء و کُناهم و القابهم و انسابهم از آمِدی (متوفی ۳۷۰)؛ برخی به ضبط نامهای قبیلهها توجه دارند، همچون مختلف القبائل و مولفها از محمدبن حبیب (متوفی ۲۴۵)؛ و برخی دیگر اماکن جغرافیایی را ضبط کردهاند، همچون معجم مااستعجم اثر بکری (متوفی ۴۸۷) و المتّفق وضعاً و المفترق صقعاً نوشته یاقوت حموی (متوفی ۶۲۶). خطیب بغدادی (متوفی ۴۶۳) آثار بسیاری در گونههای مختلف تحریف نگاشته است، همچون تلخیص المتشابه، تالی التلخیص، کتاب المتفق و المفترق و تکمله آن، رافع الارتیاب فی المقلوب من الاسماء و الانساب . [۲۳۶]
احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، مقدمه عطا، ص۱۸، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷ الف.
۲۲.۲ - کتب درایه الحدیثدسته دیگر از منابع تحریف، کتب درایة الحدیث می باشند که در لابلای آنها بویژه در ذیل اقسام حدیث، بحثهای نظری و گاه تطبیقیِ گونه های مختلف تحریف دیده میشود، از قدیمترین این کتب المحدّث الفاصل نگاشته قاضی رامهرمزی (متوفی ۳۶۰) است. ۲۲.۳ - کتب شیعی در بحث تحریفاز کتابهای شیعی که به بحث تحریف توجه ویژه دارد، الرواشح السماویة تألیف میرداماد (متوفی ۱۰۴۱) میباشد. کتبی که به بحث درباره روش تصحیح و تحقیق کتب میپردازند، غالباً این بحث را دنبال کرده اند، بویژه کتاب اصول تحقیق التراث از عبدالهادی فضلی، تحقیق النصوص و نشرها و تجربتی مع التراث العربی هر دو از عبدالسلام محمد هارون، محاضرة عن التصحیف و التحریف از محمود محمد الطنّاحی، و کتاب فارسی نقد و تصحیح متون از نجیب مایل هروی . [۲۳۷]
عبداللّه بن عبدالرحیم عسیلان، تحقیق المخطوطات بین الواقع و النهج الامثل، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۲، ریاض ۱۴۱۵.
۲۲.۴ - اختصاص بخش مستقلی از کتابدسته دیگر از منابع تحریف، کتبی هستند که بخش مستقلی را به این امر اختصاص دادهاند، مانند الاخبار الدخیلة از رجالی نامور معاصر شیخ محمدتقی تستری، معجم رجال الحدیث از آیت اللّه خویی، بخش « اختلاف الکتب » و « اختلاف النسخ ». دسته دیگر کتابهایی هستند که برای برطرف ساختن تحریف، اسناد و راویان را فهرست کردهاند، همچون جامع الرواة اردبیلی و معجم رجال الحدیث، آثار رجالی آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی و آثار خطی آیت اللّه شبیری زنجانی با دو سبک ترتیب اسانید و طبقه راویان با عنایت به راوی و مروی عنه . ۲۳ - اهتمام ویژه برخی از کتب به موضوع تحریفاتبرخی از کتب نیز به موضوع تحریفات اهتمام ویژه داشتهاند، همچون منتقی الجُمان نگاشته حسن بن زین الدین (متوفی ۱۰۱۱)، قاموس الرجال و النُجعة فی شرح اللمعة هر دو از شیخ محمدتقی تستری. قزوینی نیز در یادداشتهایش با عنوان « تصحیف » [۲۳۸]
محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ج۱۰، ص۳ـ۲۱، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
مواردی از تصحیفات فقها و محدّثان و ارباب لغت را ثبت کرده است.
۲۴ - موضوع تحریفات در منابع متفرقهاز جمله منابع متفرقه راجع به این موضوع، کتابهای تاریخی، جغرافیایی، حدیثی، و لغویاند، در مباحث نقدِ ادبی نیز بخشی به تصحیف اختصاص یافته است. ۲۵ - فهرست منابع(۱) قرآن. (۲) آقابزرگ طهرانی، الذریعه. (۳) ابن انباری، شرح القصائد السبع الطوال الجاهلیات، قاهره ۱۹۶۹. (۴) ابن بابویه، ثواب الاعمال، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۱. (۵) ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، چاپ غلامرضا عرفانیان، نجف ۱۳۹۶. (۶) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۲. (۷) ابن حجر عسقلانی، شرح النخبة (نزهة النظر فی توضیح نخبة الفکر)، چاپ نورالدین عتر، بیروت ۱۴۱۴ الف. (۸) ابن حجر عسقلانی، النکت علی کتاب ابن الصلاح، چاپ مسعود عبدالحمید سعدنی و محمد فارس، بیروت ۱۴۱۴ ب. (۹) ابن خلدون، تاریخ. (۱۰) ابن خلّکان، وفیات الاعیان. (۱۱) ابن دقیق عید، الاقتراح فی بیان الاصلاح و ما اضیف الی ذلک من الاحادیث المعدودة من الصحاح، چاپ قحطان عبدالرحمان دوری، بغداد ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. (۱۲) ابن سعد، طبقات. (۱۳) ابن شهیدثانی، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ـ ۱۳۶۴ ش. (۱۴) ابن صلاح، علوم الحدیث، چاپ نورالدین عتر، مدینه ۱۹۷۲. (۱۵) ابن قتیبه، ادب الکاتب، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۲/ ۱۹۶۳. (۱۶) ابن کثیر، الباعث الحثیث: شرح اختصار علوم الحدیث، چاپ علی بن حسن اثری، ریاض ۱۴۱۷. (۱۷) ابن منظور، لسان العرب. (۱۸) علی ابوالحسنی، بوسه بر خاک پی حیدر علیهالسلام: بحثی در ایمان و آرمان فردوسی و پرتوگیری شاهنامه از قرآن و احادیث معصومین علیهمالسلام، تهران ۱۳۷۸ ش. (۱۹) عبدالغنی بن سعید ازدی، کتاب المرجوع کنید بهتلف و المختلف، چاپ محمد زینهم محمد عزب، قاهره ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴. (۲۰) گوتهلف برگشترسر، اصول نقد النصوص و نشر الکتب، گردآوری محمد حمدی بکری، (بیروت) ۱۹۶۹. (۲۱) حسین بروجردی، تجرید اسانیدالکافی، چاپ مهدی صادقی، مشهد ۱۴۰۹. (۲۲) محمدتقی تستری، الاخبارالدخیلة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰. (۲۳) محمدتقی تستری، قاموس الرجال، قم ۱۴۱۰ـ. (۲۴) محمدتقی تستری، مستدرک الاخبار الدخیلة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران (۱۳۹۶). (۲۵) محمدتقی تستری، ملحق مستدرک الاخبار الدخیلة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۵۹ ش. (۲۶) عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۴۱۰. (۲۷) عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/. (۲۸) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. (۲۹) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفة علوم الحدیث، چاپ سیدمعظم حسین، حیدرآباد دکن ۱۹۳۷، چاپ افست مدینه ۱۳۹۷/ ۱۹۷۷. (۳۰) حرّعاملی، وسائل الشیعه. (۳۱) حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، چاپ محمداسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸. (۳۲) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷ الف. (۳۳) احمدبن علی خطیب بغدادی، الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۱۷ ب. (۳۴) احمدبن علی خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة، چاپ احمد عمرهاشم، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶. (۳۵) روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، (تهران) ۱۴۱۴. (۳۶) خوئی، معجم الرجال الحدیث. (۳۷) حسن بن عبدالرحمان رامهرمزی، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰. (۳۸) عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، چاپ احمد محمد عبدالرحمان محمد محمود، جده ۱۴۱۴. (۳۹) ایمن فاد سید، الکتاب العربی المخطوط و علم المخطوطات، قاهره ۱۴۱۸. (۴۰) علی سیستانی، قاعدة لاضرر و لاضرار، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴. (۴۱) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، چاپ نظر محمد فاریابی، ریاض ۱۴۱۷. (۴۲) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره . (۴۳) محمدجواد شبیری، «احسن الفوائد فی احوال المساعد»، تراثنا، سال ۱۴، ش ۱ـ۲ (محرم و جمادی الا´خره ۱۴۱۹ الف). (۴۴) محمدجواد شبیری، «ارتباط رجال شیخ و رجال برقی»، در مجموعه آثار سومین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام، ج۲، مشهد ۱۳۷۰ ش. (۴۵) محمدجواد شبیری، «تحقیقی در روز وفات پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم»، تحقیقات اسلامی، سال ۴، ش ۱ـ۲ (۱۳۶۸ ش). (۴۶) محمدجواد شبیری، «تصحیح و راهکارهای آن»، آینه پژوهش، سال ۱۱، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۹). (۴۷) محمدجواد شبیری، «درنگی در واژه و تنقبّت، در زیارت عاشورا»، علوم حدیث، سال ۶، ش ۳ (پاییز ۱۳۸۰). (۴۸) محمدجواد شبیری، «الغدیر فی حدیث العترة الطاهرة»، تراثنا، سال ۵، ش ۴ (شوال ـ ذیحجّه ۱۴۱۰). (۴۹) محمدجواد شبیری، «الکاتب النعمانی و کتابه الغیبة»، علوم الحدیث، سال ۲، ش ۳ (محرّم ـ جمادی الا´خره ۱۴۱۹ ب). (۵۰) محمدجواد شبیری، «نوادر احمدبن محمدبن عیسی یا کتاب حسین بن سعید؟»، آینه پژوهش، سال ۸، ش ۴ (مهر ـ آبان ۱۳۷۶). (۵۱) موسی شبیری زنجانی، «ابوالعباس نجاشی و عصر وی ۲»، نور علم، ش ۱۲ (آبان ۱۳۶۴). (۵۲) محمدجواد شبیری، کتاب نکاح، ج۴، تقریرات دروس ۱۳۷۸ـ۱۳۷۹ ش (منتشر نشده). (۵۳) زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸. (۵۴) محمدبن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات، چاپ محمود ریسمانچی صادقی، تبریز ۱۳۸۱. (۵۵) خلیل بن ایبک صفدی، تصحیح التصحیف و تحریر التحریف، چاپ دسوقی ابراهیم شرقاوی، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷. (۵۶) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۲۰. (۵۷) محمود محمد طنّاحی، مدخل الی تاریخ نشر التراث العربی، مع محاضرة عن التصحیف و التحریف، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴. (۵۸) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۵۹) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ ش. (۶۰) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵. (۶۱) حسن بن عبداللّه عسکری، اخبار المصحفین، چاپ صبحی بدری سامرائی، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶. (۶۲) حسن بن عبداللّه عسکری، تصحیفات المحدّثین، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. (۶۳) حسن بن عبداللّه عسکری، شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف، چاپ عبدالعزیز احمد، مصر ۱۳۸۳. (۶۴) عبداللّه بن عبدالرحیم عسیلان، تحقیق المخطوطات بین الواقع و النهج الامثل، ریاض ۱۴۱۵. (۶۵) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵. (۶۶) عبدالهادی فضلی، اصول تحقیق التراث، بیروت ۱۴۱۶. (۶۷) علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح النخبة فی مصطلحات اهل الاثر، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵). (۶۸) عیاض بن موسی قاضی عیاض، الالماع الی معرفة اصول الروایة و تقیید السماع، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۷. (۶۹) محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش. (۷۰) قلقشندی، صبح الاعشي في صناعة الانشاء. (۷۱) عنایة اللّه قهپائی، مجمع الرجال، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم . (۷۲) محمدبن عبداللّه قیسی دمشقی، توضیح المشتبه، ج۱، چاپ محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶. (۷۳) کلینی، الکافی. (۷۴) عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳. (۷۵) محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، در عبداللّه مامقانی، همان منبع، ج۵ ـ۶، قم ۱۴۱۳. (۷۶) نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه شناسی و شیوه های تصحیح نسخه های خطی فارسی، مشهد ۱۳۶۹ ش. (۷۷) احمدبن حسین مُتنبّی، دیوان، بیروت ۱۴۱۴. (۷۸) مجلسی، بحارالانوار. (۷۹) محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴. (۸۰) محمدباقربن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۸۱) احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. (۸۲) احمدبن عمر نظامی، چهار مقاله، چاپ محمد قزوینی و محمد معین، تهران ۱۳۳۳ ش. (۸۳) عبدالسلام محمد هارون، تحقیق النصوص و نشرها، قاهره ۱۴۱۴. (۸۴) عبدالسلام محمد هارون، قطوف ادبیة: دراسات نقدیة فی التراث العربی حول تحقیق التراث، باب ۱: «حول تجربتی فی احیاء التراث»، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸. (۸۵) یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰. ۲۶ - پانویس
۲۷ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصحیف و تحریف»، شماره۳۵۷۵. |